Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (9 milliseconds)
English
Persian
under ground survey
برداشت زیرزمینی
Other Matches
cut out
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
impression
برداشت
impressions
برداشت
takings
برداشت
offtake
برداشت
draw off
برداشت
acceptance
برداشت
acceptances
برداشت
land surveying
برداشت
removal
برداشت
underground water
اب زیرزمینی
subsurface ice
یخ زیرزمینی
subterranean
زیرزمینی
underground
زیرزمینی
cellar
زیرزمینی
subsurface water
اب زیرزمینی
ground water
اب زیرزمینی
cellars
زیرزمینی
dual impression
برداشت دوگانه
make a copy of
سواد برداشت
draw off
بده برداشت
withdraws
برداشت از حساب
metal removal
برداشت براده
withdraw
برداشت از حساب
removal of chips
برداشت براده
removal of cinder
برداشت تفاله
removal of phosphorus
برداشت فسفر
removal of slag
برداشت سرباره
first impression
برداشت نخستین
special drawing right
حق برداشت مخصوص
take off divisor
مقسم برداشت اب
special drawing right
حق برداشت ویژه
special drawing rights
حق برداشت ویژه
impressionistic
برداشت گذار
withdrawal warrant
مجوز برداشت
overdraft
اضافه برداشت
approaches
برداشت روش
removing
برداشت کردن
removes
برداشت کردن
approached
برداشت روش
approach
برداشت روش
remove
برداشت کردن
overdrafts
اضافه برداشت
impressionist
برداشت گرای
stripping
برداشت لایه رو
impressionistic
برداشت گرایانه
impressionists
برداشت گرای
burrows
سوراخ زیرزمینی
ground water runoff
جریان زیرزمینی
ground water basin
حوزه اب زیرزمینی
underground mine
معدم زیرزمینی
ground water
ابهای زیرزمینی
fixed ground water
اب زیرزمینی ماندگار
underground furnace
کوره زیرزمینی
ground water storage
اب انباشت زیرزمینی
ground water table
سطح اب زیرزمینی
mattamore
انبار زیرزمینی
mine
راه زیرزمینی
kobold
غول زیرزمینی
mined
راه زیرزمینی
mines
راه زیرزمینی
burrow
سوراخ زیرزمینی
burrowed
سوراخ زیرزمینی
ground water trench
بریدگی اب زیرزمینی
burrowing
سوراخ زیرزمینی
ground water table
سفره اب زیرزمینی
underground cable
کابل زیرزمینی
grotto
غار زیرزمینی
underground
شبکه زیرزمینی
grottoes
غار زیرزمینی
tunnelled
دالان زیرزمینی
underdrain
زهکش زیرزمینی
tunnel
دالان زیرزمینی
tunneled
دالان زیرزمینی
tunneling
دالان زیرزمینی
caverns
حفره زیرزمینی
cavern
حفره زیرزمینی
camouflet
حفره زیرزمینی
earth house
خانه زیرزمینی
dug out
پناهگاه زیرزمینی
grottos
غار زیرزمینی
under ground mining
استخراج زیرزمینی
subbing
ابیاری زیرزمینی
subsoil drainage
زهکشی زیرزمینی
tunnels
دالان زیرزمینی
subsoil irrigation
ابیاری زیرزمینی
under ground working
استخراج زیرزمینی
overdraw
اضافه برداشت کردن
handpick
برداشت محصول با دست
the timber warped
تیر تاب برداشت
take off distributor
اب پخشکن مقسم برداشت اب
safe yield
بده قابل برداشت
targets
نقطه برداشت یا قرائت
net
برداشت خالص کردن
nets
برداشت خالص کردن
nett
برداشت خالص کردن
targetted
نقطه برداشت یا قرائت
target
نقطه برداشت یا قرائت
targeted
نقطه برداشت یا قرائت
cropper
برداشت کننده محصول
targeting
نقطه برداشت یا قرائت
targetting
نقطه برداشت یا قرائت
hypogeum
قسمت زیرزمینی بنا
underground railway
راه اهن زیرزمینی
underground
راه اهن زیرزمینی
metro
راه آهن زیرزمینی
metros
راه آهن زیرزمینی
under ground
راه اهن زیرزمینی
kanat
کانالهای زه کشی زیرزمینی
actual velocity of ground water
سرعت واقعی اب زیرزمینی
atomic underground burst
ترکش زیرزمینی اتمی
hydrogeology
بررسی ابهای زیرزمینی
rhizmatous
دارای ساقه زیرزمینی
fluctutaion of water table
نوسان سفره اب زیرزمینی
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
. She dropped her demands (claim).
دست از تقاضاهای خود برداشت
forbore
دست برداشت امتناع کرد
overdrafts
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
paper gold
منظور حق برداشت مخصوص است
overdraft
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
overdrafts
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdraft
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
The police officer took down the car number .
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
culverts
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
culvert
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
rhizomatous
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
lateral
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
agronomy
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
intrapermafrost water
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
dowse
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
keyth rope system
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehill
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
accross the slope system
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
molehills
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
junction well
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
observation pipe
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
suprapermafrost
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
mole hill
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
earth
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling
نمونه گیری برداشت نمونه
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
authorized stoppage
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com