Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
optimize
برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
Other Matches
viewers
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
optimum code
برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
deficient
ناکارا
inefficient
ناکارا
defficient
ناکارا
background program
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
foreground program
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
scarf joint
جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burger
تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers
تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak
گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
I have a tooth abscess.
دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
optimum moisture
نم بهینه
optimum
بهینه
optimized
بهینه
optimal
بهینه
optimal level
سطح بهینه
pareto optimality
بهینه پاراتو
optimal performance
کارکرد بهینه
optimized
بهینه شده
optimum temperature
دمای بهینه
optimal solution
راه حل بهینه
optimize
بهینه سازی
optimum output
تولید بهینه
optimize
بهینه ساختن
optimum value
مقدار بهینه
optimized code
برنامه بهینه
optimal distribution
توزیع بهینه
optimality
بهینه سازی
optimization
بهینه سازی
optimalization
بهینه کردن
nonlinear optimization
بهینه سازی
optimum speed
کندی بهینه
optimum coding
برنامه نویسی بهینه
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
suboptimization
بهینه سازی فرعی
optimizing compiler
کامپایلر بهینه سازی
disk optimizer
بهینه ساز دیسک
linear optimization
بهینه سازی خطی
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
optimal planning
برنامه ریزی بهینه
optimal recalculation
محاسبه مجدد بهینه
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
unconstrained optimization
بهینه سازی بدون قید
unconstrained optimization
بهینه سازی بدون محدودیت
minimal tree
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
resource leveling
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
nonaligned
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
file level model
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
programmatic
برنامهای
best gold
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
expressions
عبارت
term
عبارت
experssion
عبارت
clause
عبارت
phrases
عبارت
phrased
عبارت
cl
عبارت
phrase
عبارت
clauses
عبارت
statements
عبارت
statement
عبارت
termed
عبارت
terming
عبارت
wordage
عبارت
word
عبارت
worded
عبارت
expression
عبارت
planned economy
اقتصاد برنامهای
planned economies
اقتصاد برنامهای
multiprogrammed
چند برنامهای
program budget
بودجه برنامهای
programmed instruction
اموزش برنامهای
extracurricular
فوق برنامهای
relational expression
عبارت رابطهای
term
جمله عبارت
wording
عبارت سازی
in fact
به عبارت دیگر
expressions
افهار عبارت
colloquialisms
عبارت مصطلح
expression
افهار عبارت
assignment statement
عبارت گمارشی
quotations
اقتباس عبارت
quotation
اقتباس عبارت
To phrase.
به عبارت در آوردن
termed
جمله عبارت
context style of a expression
سیاق عبارت
range expression
عبارت دامنه
prolixity
عبارت زاید
doxology
عبارت تسبیحی
protext
عبارت پیشین
colloquialism
عبارت مصطلح
trinomial
دارای سه عبارت
passage
عبارت فقره
put into words
به عبارت دراوردن
involution
پیچدارکردن عبارت
Namely …viz …it consists of…
عبارت است از ...
Verbosity. Rhetoric.
عبارت پردازی
passages
عبارت فقره
namely
<adv.>
به عبارت دیگر
to wit
<adv.>
به عبارت دیگر
videlicet
به عبارت دیگر
phraseologist
عبارت پرداز
mathematical term
عبارت
[ریاضی]
affirmative
عبارت مثبت
term
عبارت
[ریاضی]
in other words
<adv.>
به عبارت دیگر
paragrapher
عبارت نویس
the letter of the law
عبارت قانون
an exclamatory phrase
عبارت تعجبی
phraseology
عبارت پردازی
an idiomatic experssion
عبارت اصطلاحی
terming
جمله عبارت
domains
برنامهای که حق کپی ندارد
multiprogramming
عملکرد چند برنامهای
uniprogramming system
سیستم عملکرد تک برنامهای
language
برنامهای که به عنوان مترجم
languages
برنامهای که به عنوان مترجم
domain
برنامهای که حق کپی ندارد
in line coding
کدگذاری درون برنامهای
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
phrased
فراز عبارت سازی
escalation
ماده یا عبارت تعدیل
it consists mainly
بیشتر عبارت است از
phrase
فراز عبارت سازی
locution
سبک عبارت پردازی
locutions
سبک عبارت پردازی
facies
عبارت مشخص یک طبقه
passage
عبارت منتخبه از یک کتاب
pull out quote
عبارت استخراج شده
passages
عبارت منتخبه از یک کتاب
phrases
فراز عبارت سازی
metaphraze
به عبارت دیگر در آوردن
locus classicus
عبارت نمونه ادبی
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
limitation clause
عبارت تعیین حدود
to express in worde
به سخن یا عبارت دراوردن)
mixed mode experssion
عبارت امیخته یاب
landed a
که عبارت از زمین است
verbalism
عبارت بی معنی پرحرفی
i.e
مخفف به عبارت دیگر
qualificative
کلمه یا عبارت توصیفی
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
corrupt
داده یا برنامهای که خطا دارد
microsoft
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
corrupts
داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupted
داده یا برنامهای که خطا دارد
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
firmware
برنامهای که در حافظه فقط خواندنی
macdraw
برنامهای ترسیمی که برای هنر
corrupting
داده یا برنامهای که خطا دارد
digital darkroom
برنامهای برای بهبود تصویر
layer
برنامهای که تقاضای ارسال کند
corrida
برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
layers
برنامهای که تقاضای ارسال کند
in line subroutine
زیر روال درون برنامهای
b. and b
مخفف عبارت 'breakfast and bed'
anastrophe
قلب عبارت کلمات مقلوب
equation of exchange
به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
phraseography
نشان گذاری بجای عبارت
lambs wool
که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
restrictive
جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
B.Sc
مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
anaphora
تکرار یک یا چند عبارت متوالی
fisher equation
این رابطه عبارت است از :
self-
برنامهای که در هر بخش از حافظه بار میشود.
extracurricular
فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
random number
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
illegal
دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
indexer
برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند
checksum
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
check total
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
word order
ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
C.A.B.s
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
florulent
خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
C.A.B
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
worid
عبارت پیغام خبر قول عهد
well turned
خوب ادا شده خوش عبارت
tongue-twisters
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
Afro-American
نژاد آفریقایی آمریکایی
[عبارت قدیمی]
invert
قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverting
قلب عبارت معکوس کردن نسبت
tongue-twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
inverts
قلب عبارت معکوس کردن نسبت
irishism
عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
handler
برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
relocating
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
relocates
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
run duration
مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند
relocated
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com