English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English Persian
sling بند مهار بند قلاب
slinging بند مهار بند قلاب
slings بند مهار بند قلاب
Search result with all words
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
arresting net stanchion قلاب تور مهار هواپیما
hook cable کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
Other Matches
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
ties متصل کردن مهار کردن مهار
tie متصل کردن مهار کردن مهار
spans مهار
make fast مهار
bond مهار
halters مهار
halter مهار
unbridle بی مهار
anchorages مهار
braced مهار
brace مهار
anchorage مهار
chucking مهار
guys مهار
guy مهار
spanning مهار
spanned مهار
restraint مهار
controls مهار
anchoring مهار
chainage مهار
anchor مهار
bearing rein مهار
belaying pin مهار
controlling مهار
anchors مهار
restraints مهار
frenum مهار
guide rope مهار
control مهار
span مهار
drogue مهار چتری
chucking مهار کردن
clamp مهار کردن
tawie سست مهار
tractable سست مهار
holdfast مهار گیر
bridle مهار ناو
chucks مهار کردن
stayband حلقه مهار
chucked مهار کردن
chuck مهار کردن
raker تیر مهار
span wire سیم مهار
mooring pendant سیم مهار
mooring ring حلقه مهار
mooring rope طناب مهار
mooring swivel مدور مهار
prony brake مهار پرونی
sag rod مهار عرضی
mooring line سیم مهار
bridle زنجیر مهار
bridled مهار ناو
bridled زنجیر مهار
bridles مهار ناو
bridles زنجیر مهار
bridling مهار ناو
bridling زنجیر مهار
knee brace مهار زانوئی
stay تکیه مهار
stayed تکیه مهار
martingale مهار جلو
mooring buoy بویه مهار
sagrod مهار عرضی
guy wire سیم مهار
bollard تیر مهار
clamped مهار کردن
restrained مهار شده
uncontrolled مهار نشده
controlled مهار شده
angle-tie مهار گوشه
angle-tie مهار قطری
clamping مهار کردن
anchor rod میل مهار
anchor pole دیرک مهار
clamps مهار کردن
wiring harness مهار سیم
arresting sheave پل مهار هواپیما
cross brace مهار عرضی
ball control مهار توپ
daedman مهار وزنی
topping lift مهار بالایی
foot trap مهار توپ با کف پا
bollard میله مهار
tie rod میل مهار
bollards میله مهار
electrical shant مهار برقی
knee-brace مهار زانویی
gripping jaw فک مهار کننده
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
aircraft arresting complex وسایل مهار هواپیما
buoy pendant زنجیر مهار بویه
mooring swivel خودگر مهار مین
escalating از مهار خارج شدن
anchored filament افروزه مهار شده
restraining forces نیروهای مهار کننده
chucking automatic مهار کردن خودکار
aircraft arresting دستگاه مهار هواپیما
restrains نگهداشتن مهار کردن
restrain نگهداشتن مهار کردن
clamping sleeve مفصل مهار کننده
barricade مهار هواپیما سد جاده
barricaded مهار هواپیما سد جاده
barricades مهار هواپیما سد جاده
barricading مهار هواپیما سد جاده
clamp مهار گیره عقربک
clamped مهار گیره عقربک
leg trap مهار توپ با ساق پا
clamping مهار گیره عقربک
moorage محل مهار کشتی
clamps مهار گیره عقربک
mooring line طناب مهار مین
clamping fixture گیره مهار کننده
forward bow spring طناب مهار کشتی
restraining نگهداشتن مهار کردن
escalate از مهار خارج شدن
escalated از مهار خارج شدن
tie down مهار هواپیما یا کشتی
escalates از مهار خارج شدن
equitation هنر سواری و مهار اسب
afterbow طناب مهار سینه ناو
clamping jaw فکهای مهار کننده گیره
ground tackle وسیله مهار کردن قایق
dragon-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
arresting sheave ریل و سرسره مهار هواپیما
bolster plate صفحه برای مهار کردن
dragging-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
arresting system payout بازده سیستم مهار هواپیما
bindings مهار کردن بار در روی پالت
headfast طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
mooring نقطه مهار کردن قایق به ساحل
shift تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
blocking and chocking مهار بار روی وسیله ترابری
shifts تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
stanchion مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
triple team سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
uncleat بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
binding مهار کردن بار در روی پالت
shifted تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
arresting system purchase element وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
strings attached <idiom> تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
forestay مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
lie نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
chock قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
lies نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
fender بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
fishing line زه قلاب
fish line زه قلاب
hooks قلاب
fishhook قلاب
harness قلاب
fifi hook قلاب فی فی
hook قلاب
drags قلاب
dragged قلاب
drag قلاب
grapnels قلاب
grapnel قلاب
grappling قلاب
agraffe قلاب
agrafe قلاب
crows foot قلاب
uncus قلاب
crampoon قلاب
crampon قلاب
creel قلاب
creels قلاب
ticks قلاب
toggles قلاب
toggle قلاب
button hook قلاب
grabs قلاب
gripping قلاب
grips قلاب
tick قلاب
tache قلاب
holdfast قلاب
clasping قلاب
buckles قلاب
tach قلاب
takle قلاب
gripped قلاب
knop قلاب نخ
bracket قلاب
square bracket قلاب
kake قلاب
iron fork قلاب
grab قلاب
grip قلاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com