Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
cryptography
به صورت رمز در اوردن رمز نویسی علم رمز
Other Matches
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
endorsee
کسی که به نام اوفهر نویسی صورت گرفته
demythologize
از صورت افسانه بیرون اوردن
idealize
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizing
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
destructive addition
عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
dotting
در زبان برنامه نویسی dBASE دستور فوری که به صورت نقط ه روی صفحه نمایش نشان داده میشود
dot
در زبان برنامه نویسی dBASE دستور فوری که به صورت نقط ه روی صفحه نمایش نشان داده میشود
decisions
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد
decision
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد
hypercard
نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
machine
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
islamize
بصورت اسلامی در اوردن صورت اسلامی دادن به
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
governmentalize
تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
locals
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
grasps
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp
بچنگ اوردن گیر اوردن
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
chirography
خط نویسی
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
stenography
تند نویسی
enlistment
نام نویسی
rewrites
دوباره نویسی
mirror writing
وارونه نویسی
pindaric
مغلق نویسی
allegorization
تمثیل نویسی
report writer
گزارش نویسی
rewritten
دوباره نویسی
prolixity
دراز نویسی
prosaism
مبتذل نویسی
acceeptance
قبولی نویسی
enlistments
نام نویسی
prosaism
نثر نویسی
rewrote
دوباره نویسی
rewrite
دوباره نویسی
precipitousness work
خلاصه نویسی
rewriting
دوباره نویسی
laconism
کوته نویسی
conveyancing
قباله نویسی
indorsement
فهر نویسی
codification
قانون نویسی
commentation
تقریظ نویسی
grandiloquence
قلنبه نویسی
graphorrhea
بی ربط نویسی
cryptography
رمز نویسی
dactyliography
نگین نویسی
enrollment
اسم نویسی
listings
فهرست نویسی
listing
فهرست نویسی
dramaturgy
فن درام نویسی
leetter writing
کاغذ نویسی
letter paper
کاغذ نویسی
programming
برنامه نویسی
laconicism
کوته نویسی
note paper
کاغذ نویسی
automatic writing
ناهشیار نویسی
mythography
افسانه نویسی
annotations
حاشیه نویسی
palingraphia
وارونه نویسی
microprogramming
ریزبرنامه نویسی
microcoding
ریزبرنامه نویسی
registration
نام نویسی
macrography
درشت نویسی
listing
اسم نویسی
typing
ماشین نویسی
prescription
نسخه نویسی
duplication
دونسخه نویسی
prescriptions
نسخه نویسی
shorthand
مختصر نویسی
countersign
فهر نویسی
shorthand
تند نویسی
endorsements
فهر نویسی
endorsements
پشت نویسی
brachygraphy
مختصر نویسی
brachygraphy
تند نویسی
annotation
حاشیه نویسی
annotation
فهر نویسی
endorsement
پشت نویسی
lexicography
لغت نویسی
coding
برنامه نویسی
subscription
پذیره نویسی
countersigns
فهر نویسی
subscriptions
پذیره نویسی
endorsement
فهر نویسی
enter
نام نویسی
lexicography
فرهنگ نویسی
countersigning
فهر نویسی
entered
نام نویسی
countersigned
فهر نویسی
enters
نام نویسی
annotations
فهر نویسی
calligraphy
خوش نویسی
synonymy
مترادف نویسی
callings
خوش نویسی
orthography
درست نویسی
listings
اسم نویسی
tachygraphy
تند نویسی
endorsement in full
فهر نویسی کامل
registers
اسم نویسی کردن
itemization
جزء بجزء نویسی
leetter writing
نامه نویسی انشا
land sturm
نام نویسی همگانی
endorse
پشت نویسی کردن
enroll
اسم نویسی کردن
prospectus
آگهی پذیره نویسی
digraphic substitution
رمز نویسی عددی
endorsing
پشت نویسی کردن
macroprogramming
درشت برنامه نویسی
endorses
فهر نویسی کردن
logic programming
برنامه نویسی منطقی
linear programming
برنامه نویسی خطی
absolute coding
برنامه نویسی مطلق
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
by acceptance
از طریق قبولی نویسی
lexicographical
مربوط به لغت نویسی
lexicographic order
ترتیب لغت نویسی
register
اسم نویسی کردن
registering
اسم نویسی کردن
tots
سرجمع حاشیه نویسی
enlists
نام نویسی کردن
coding form
ورقه برنامه نویسی
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
coding form
فرم برنامه نویسی
endorsed
فهر نویسی کردن
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
essay
تالیف مقاله نویسی
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
graphic arts
هنر خط نویسی و طراحی
endorsed
پشت نویسی کردن
enlisting
نام نویسی کردن
enlist
نام نویسی کردن
impanel
نام نویسی کردن
functional programming
برنامه نویسی تابعی
interlineation
در میان سطر نویسی
script assistant
معاون برنامه نویسی
interlinear
دارای میان نویسی
endorses
پشت نویسی کردن
chief programmer
سازمان برنامه نویسی
indorse
فهر نویسی کردن
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
indorse
پشت نویسی کردن
indorsation
پشت نویسی کردن
endorse
فهر نویسی کردن
essays
تالیف مقاله نویسی
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
stenogrsphic
وابسته به تند نویسی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
enlistments
نام نویسی کردن
absolute code
برنامه نویسی مطلق
levies
تحمیل نام نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming team
تیم برنامه نویسی
systems programming
برنامه نویسی سیستم
programming language
زبان برنامه نویسی
levied
تحمیل نام نویسی
doublet
رمز نویسی دوبله
doublets
رمز نویسی دوبله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com