English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
make over <idiom> بی تفاوت جلوه دادن
Other Matches
losing the exchange تفاوت دادن
highlighting جلوه دادن
to set off جلوه دادن
emblazonry جلوه دادن
set off جلوه دادن
show off جلوه دادن
to put forward جلوه دادن
show-off جلوه دادن
show-offs جلوه دادن
worsened بدتر جلوه دادن
cut a figure خود را جلوه دادن
worsens بدتر جلوه دادن
dwarf کوتاه جلوه دادن
worsening بدتر جلوه دادن
dwarfing کوتاه جلوه دادن
blazon جلوه دادن منتشرکردن
dwarfed کوتاه جلوه دادن
willful misrepresentation عمدا" بد جلوه دادن
worsen بدتر جلوه دادن
dwarfs کوتاه جلوه دادن
image enhancement جلوه دادن تصویر
display highlighting جلوه دادن تصویر
give oneself away <idiom> گناهکار جلوه دادن
talk through one's hat <idiom> بزرگ جلوه دادن
legitimizing منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizes منطقی و معقول جلوه دادن
legitimize منطقی و معقول جلوه دادن
legitimization منطقی و معقول جلوه دادن
legitimising منطقی و معقول جلوه دادن
legitimised منطقی و معقول جلوه دادن
legitimized منطقی و معقول جلوه دادن
legitimises منطقی و معقول جلوه دادن
gloss over <idiom> پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
journalese بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
antique wash دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
flower design طرح افشان گل [این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
margins تفاوت
differences تفاوت
margin تفاوت
margine تفاوت
apathetic بی تفاوت
indfferent بی تفاوت
diversity تفاوت
diversities تفاوت
difference تفاوت
exchange تفاوت
noise margin تفاوت خش
discrepancy تفاوت
exchanging تفاوت
amphoteric بی تفاوت
exchanges تفاوت
indifferent بی تفاوت
exchanged تفاوت
displaciment تفاوت مکان
inequalities تفاوت نامعادله
tolerances تفاوت مجاز
tolerance تفاوت مجاز
price differential تفاوت قیمت
winning the exchang تفاوت گرفتن
minor exchange تفاوت کوچک
significant difference تفاوت معنادار
sensed difference تفاوت محسوس
neutral equilibrium تعادل بی تفاوت
what the odds چه تفاوت میکند
product differentiation تفاوت محصول
neutral stability پایداری بی تفاوت
permissible deviation تفاوت مجاز
inequality تفاوت نامعادله
jnd کمترین تفاوت محسوس
long odds تفاوت زیاد درمسابقه
sed خطای معیار تفاوت
in the face of such odds با وجود این تفاوت
as cool as a cucumber <idiom> مثل یخ [سرد و بی تفاوت]
discrepancy تفاوت اشتباه در حساب
rank difference correlation همبستگی تفاوت رتبه ها
just noticeable difference کمترین تفاوت محسوس
standard error of difference خطای معیار تفاوت
they differ materially تفاوت کلی با هم دارند
agio تفاوت هزینه تسریع
by far <idiom> با تفاوت زیاد،بزرگ
it makes a t. difference تفاوت خیلی زیادی نمیکند
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
straight face چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
quality تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
trade gap تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
qualities تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
total factor productivity تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
balance of trade تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
to split the difference تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
markup تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
flourishes جلوه
showing جلوه
showings جلوه
smartest جلوه گر
expressions جلوه
smarter جلوه گر
smarting جلوه گر
show جلوه
flaunt جلوه
smarts جلوه گر
resplendent پر جلوه
gaily پر جلوه
seeming جلوه
showed جلوه
expression جلوه
manifestation جلوه
flaunted جلوه
smarted جلوه گر
shows جلوه
glitzier پر جلوه
flourished جلوه
flourish جلوه
gorgeous با جلوه
manifestations جلوه
bravery جلوه
glitziest پر جلوه
glitzy پر جلوه
meretriciousness جلوه
flaunts جلوه
lustrous پر جلوه
flaunting جلوه
smart جلوه گر
sight جلوه
sights جلوه
showy پر جلوه
debt discount تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
declination مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
emotional expression جلوه هیجانی
exhibitive جلوه دهنده
coloraturas زیر و بم و جلوه
to show up جلوه گر شدن
coloratura زیر و بم و جلوه
gloss جلوه فاهر
resplendence درخشندگی جلوه
lustre جلوه درخشش
panache خودنمایی جلوه
withers جلوه گاه
pomposity جلوه وشکوه
self display جلوه گری
displayed جلوه نمایاندن
flashily جلوه کنان
displays جلوه نمایاندن
displaying جلوه نمایاندن
glitz هر چیز پر جلوه
resplendency درخشندگی جلوه
display جلوه نمایاندن
luster جلوه درخشش
balance of trade تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
looms جلوه گری ازدور
luster درخشیدن جلوه داشتن
looming جلوه گری ازدور
paraded نمایش با شکوه جلوه
parading نمایش با شکوه جلوه
loomed جلوه گری ازدور
flashed بروز ناگهانی جلوه
parade نمایش با شکوه جلوه
lustre درخشیدن جلوه داشتن
gaudiness خودنمائی جلوه فروشی
flashes بروز ناگهانی جلوه
parades نمایش با شکوه جلوه
flash بروز ناگهانی جلوه
loom جلوه گری ازدور
finicking جلوه فروش مشکل پسند
looming بزرگ جلوه کردن رفعت
looms بزرگ جلوه کردن رفعت
loomed بزرگ جلوه کردن رفعت
blazonry نمایش و جلوه هنری پرشکوه
loom بزرگ جلوه کردن رفعت
Floret [rosette] [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
playback rate scale factor و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
reducing تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
contrasting تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrast تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasts تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasted تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
tare تفاوت وزن خالص و وزن ناخالص
Ertman gul [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
gold lace [braids] گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
hair [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
differed اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differs اختلاف داشتن تفاوت داشتن
spherization جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
Dudley carpet فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
dragon sumak طرح سومک اژدهایی [این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
consent اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
offset knots گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
garden design طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
lamp قندیل [این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
Lenkoran medallion ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
kepse motife [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
Miri design طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com