English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
cay تخته سنگ ساحلی درجزیره
Other Matches
cay ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
shore patrol انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
maroon شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
plywood تخته لایی تخته چند لا
planking تخته پوشی تخته بندی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
plank تخته تخته کردن
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
beach head سر پل ساحلی
strandline خط ساحلی
bridge head سر پل ساحلی
seasider ساحلی
coastal ساحلی
coastlines خط ساحلی
coastline خط ساحلی
sea board خط ساحلی
inshore ساحلی
bridgehead line خط سر پل ساحلی
offing اب ساحلی
inshore water اب ساحلی
shore boat تاکسی ساحلی
coastal patrol گشتی ساحلی
sea dike دیوار ساحلی
coastal frontier حدود ساحلی
land breeze باد ساحلی
coastal artillery توپخانه ساحلی
coastguard گارد ساحلی
coast station ایستگاه ساحلی
dune توده شن ساحلی
coast defence پدافند ساحلی
quay دیوار ساحلی
inshore current جریانات ساحلی
shore patrol پلیس ساحلی
coastal route مسیر ساحلی
inshore current جریان اب ساحلی
tidewater خط ساحلی کشند اب
territorial sea دریای ساحلی
inshore water ابهای ساحلی
inshorepatrol گشتی ساحلی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
costal frontier مرز ساحلی
coastal zone منطقه ساحلی
shore stablishment تاسیسات ساحلی
groyne سد یا دیواره ساحلی
shore patrol دژبان ساحلی
quays دیوار ساحلی
marina تفرجگاه ساحلی
marinas تفرجگاه ساحلی
beach reserves ذخایر ساحلی
beach patrol نگهبان ساحلی
martello قلعه ساحلی
beach patrol گشتی ساحلی
barrier light نورافکن ساحلی
beach organization یکان ساحلی
beach obstacle مانع ساحلی
shore erosion فرسایش ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
beach exit معبر ساحلی
beach face کمربند ساحلی
over the beach operations عملیات ساحلی
littoral ناحیه ساحلی
boat telephone تلفن ساحلی
coastguards گارد ساحلی
foreshore کمربند ساحلی
foreshores کمربند ساحلی
cabotage کشتیرانی ساحلی
cabotage تجارت ساحلی
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters ابهای ساحلی
landing craft کرجی ساحلی
beach matting کف پوش ساحلی
beach erosion فرسایش ساحلی
links تپه ساحلی
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
battalion landing team تیم ساحلی گردان
sanbar دیوار شنی ساحلی
costal frontier نوار مرزی ساحلی
continental shelf حد ساحلی فلات قاره
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
beach group گروه خدمات ساحلی
levee دیواره ساحلی رودخانه
coastal route راه ابی ساحلی
beachmaster's unit یکان لجستیک ساحلی
cabotage کشتی رانی ساحلی
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
cabotage حمل ونقل ساحلی
coasters کشتی ویژه خط ساحلی
coaster کشتی ویژه خط ساحلی
beach matting تور سیمی ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
beach dump انبار موقت ساحلی
lido میعادگاه قشنگ ساحلی
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
beach minefield میدان مین ساحلی
lidos میعادگاه قشنگ ساحلی
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
tideland زمین ساحلی دستخوش جزرومد
phalarope مرغ ساحلی نوک دراز
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
surfbird مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
offshore دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
shore party گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
coves خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
cove خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
willet مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
beach organization یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
layig up position موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
intracoastal sealift سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
rill جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
polder زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
ports انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
intercoastal رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
piloting ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
bottom board تخته کف
gobs تخته
gob تخته
boarded تخته
plasterboard گچ تخته
gob تخته کف
sheets تخته
skids تخته پل
skidding تخته پل
skidded تخته پل
skid تخته پل
board تخته
gangplank تخته پل
gangplanks تخته پل
sheet تخته
gobs تخته کف
pleximeter تخته دق
floor board تخته کف
ledger تخته
lumbered تخته
slab تخته
lumbers تخته
foot board تخته کف
lumber تخته
three ply board تخته سه لا
gangway تخته پل
gangways تخته پل
lumbering تخته
plank تخته
ledgers تخته
slabs تخته
gang way تخته پل
freedom of seas ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
clipboards تخته زیردستی
mother board تخته اصلی
clipboard تخته ارایش
clipboards تخته کار
counter-lath تخته سقف
fascia board تخته لب بند
boulders تخته سنگ
boulder تخته سنگ
black board تخته سیاه
blackboards تخته سیاه
blackboard تخته سیاه
plies تخته چندلا
fibre board فیبر تخته
clipboards تخته ارایش
eraser تخته پاک کن
paddle board تخته شنا
furring تخته کوبی
pallette تخته شستی
fuse board تخته فیوز
gang board تخته پل درازوباریک
hard board تخته فشاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com