Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
scarab
تخماق یا کلوخ کوب زمین کوب
Other Matches
mauls
تخماق
maul or mall
تخماق
mauling
تخماق
mauled
تخماق
maul
تخماق
commanders
سرکرده تخماق
commander
سرکرده تخماق
paving beetle
تخماق دستی
lump of earth
کلوخ
clod
کلوخ
clods
کلوخ
turf
کلوخ چمنی
harrows
کلوخ شکن
sods
کلوخ چمنی
beetles
کلوخ کوب
beetle
کلوخ کوب
cultivator's mallet
کلوخ کوب
sod
کلوخ چمنی
harrow
کلوخ شکن
mallet
کلوخ کوب چوگان
lump lime
کلوخ اهک زنده
ram
تلمبه کلوخ کوب
rammed
تلمبه کلوخ کوب
rams
تلمبه کلوخ کوب
turfy
پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
ground surface
کف زمین
ground line
خط زمین
floor
کف زمین
real estate
زمین
domain
زمین
fields
زمین
norland
زمین
soils
زمین
earths
زمین
globes
زمین
field
زمین
soil
زمین
earthing
زمین
soiling
زمین
terrain
زمین
fielded
زمین
earth
زمین
globe
زمین
ground
زمین
land
زمین
grazed
زمین
graze
زمین
floor
کف زمین
land n
زمین
extra terrestrial
زمین
grass roots
کف زمین
grazes
زمین
ground
: زمین
floored
کف زمین
ground
کف زمین
cinder tracks
زمین دو
cinder track
زمین دو
rooter
زمین کن
aerospace
جو زمین
floors
کف زمین
domains
زمین
lackland
بی زمین
acres
زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
this earthly round
زمین
tellus
زمین
acre
زمین
geodetically
زمین
crust
پوسته زمین
low land
زمین پست
crusts
پوسته زمین
marchland
زمین مرزی
lairds
صاحب زمین
mool
زمین خشک
measuring rod
گز زمین پیمایی
measurement ofland
زمین پیمایی
mallet field
زمین چوگان
marsh land
زمین ماندابی
speculation
زمین خواری
lowland
زمین پست
geology
زمین شناسی
floor
محدوده زمین
neutral earth
زمین خنثی
natural ground
زمین طبیعی
paralysis
زمین گیری
floors
محدوده زمین
bog
زمین باطلاقی
bogs
زمین باطلاقی
end
زمین حریف
ended
زمین حریف
ends
زمین حریف
low land
پستی زمین
borderland
زمین سرحدی
borderlands
زمین سرحدی
laird
صاحب زمین
mid court
وسط زمین
mixed graze
توام زمین
floored
محدوده زمین
uplands
زمین کوهستانی
territories
زمین ملک
territory
زمین ملک
route
به زمین نشاندن
routes
به زمین نشاندن
punner
زمین کوب
punner
زمین سفت کن
public domain
زمین خالصه
shell
قشر زمین
shelling
قشر زمین
shells
قشر زمین
public d.
زمین خالصه
protective earthing
زمین محافظ
pronely
روبه زمین
profile line
نیمرخ زمین
predial or prae
وابسته به زمین
playing court
زمین بازی
west
مغرب زمین
rammer
زمین کوب
rear court
انتهای زمین
savanna
زمین هموار
saturated ground
زمین سیراب
sandy soil
زمین ماسهای
gore
زمین سه گوش
gored
زمین سه گوش
gores
زمین سه گوش
goring
زمین سه گوش
plant
در زمین قراردادن
plants
در زمین قراردادن
salle d'armes
زمین شمشیربازی
My birthday falls on a Staurday.
جشن زمین
panhandle
زمین باریکه
panhandled
زمین باریکه
panhandles
زمین باریکه
panhandling
زمین باریکه
rolling country
زمین پوشیده
rootle
زمین راباپوزکندن
plat
تکه زمین
ground level
سطح زمین
original ground
زمین طبیعی
orbit of the earth
مدار زمین
terrain
عوارض زمین
terrain
زمین ناحیه
terrain
نوع زمین
terrain
زمین عملیات
basement
زیر زمین
basements
زیر زمین
upland
زمین بلند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com