English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
brand switching تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
Other Matches
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
commercialize بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
transition تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
transitions تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
new deal <idiom> تغییر کامل ،شروع تازه ،شانس دیگر
looped دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loops دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
modification دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
change of edge تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
average propensity to consume میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
modifying تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modify تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
diminishing utility اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
gray code سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
transform تغییر وضعیت چیزی از یک سطح به سطح دیگر
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
transformed تغییر وضعیت چیزی از یک سطح به سطح دیگر
transforming تغییر وضعیت چیزی از یک سطح به سطح دیگر
transforms تغییر وضعیت چیزی از یک سطح به سطح دیگر
end around تغییر حرکت بازیگر از گوش به گوش دیگر
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
power consumer مصرف انرژی مصرف توان
conversions تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
crossover تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
margin propensity to consume تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
asynchronous 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
chips قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
otherwise <adv.> به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
business <adj.> تجارتی
relating to business <adj.> تجارتی
commerical تجارتی
for-profit <adj.> تجارتی
corporate [commercial] <adj.> تجارتی
commercial <adj.> تجارتی
mercantile تجارتی
merchant تجارتی
commercial تجارتی
merchants تجارتی
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
commercial paper سند تجارتی
commercial marine کشتیرانی تجارتی
commercial attache وابسته تجارتی
commercial bills اوراق تجارتی
trademark علامت تجارتی
trademarks علامت تجارتی
trade names نام تجارتی
commercial loading بارگیری تجارتی
commercial papers اوراق تجارتی
ideograph مارک تجارتی
merchantman کشتی تجارتی
merchant ship کشتی تجارتی
merchant bar فولاد تجارتی
Trade mark. علامت تجارتی
mercantile marine کشتیهای تجارتی
commercials اگهیهای تجارتی
trades unions اتحادیه تجارتی
commercial firm شرکت تجارتی
document bills اوراق تجارتی
merchandise کالای تجارتی
brand names نام تجارتی
brand name نام تجارتی
advertisements اگهیهای تجارتی
commercial invoice سیاهه تجارتی
commercial items اقلام تجارتی
brand علامت تجارتی
brand عنوان تجارتی
branding علامت تجارتی
trade unions اتحادیه تجارتی
branding عنوان تجارتی
commercial items کالاهای تجارتی
trade union اتحادیه تجارتی
brands عنوان تجارتی
commercial pure خلوص تجارتی
brands علامت تجارتی
trading company شرکت تجارتی
trade agreement موافقتنامه تجارتی
trade winds بادهای تجارتی
trade gap کسری تجارتی
commercial value ارزش تجارتی
industrial tube لامپ تجارتی
trade restrictions تضییقات تجارتی
trade balance موازنه تجارتی
trade name نام تجارتی
trade barrier مانع تجارتی
trade disputes دعاوی تجارتی
trade price بهای تجارتی
brand loyalty نام تجارتی
commercial transactions معاملات تجارتی
commercial structural steel فولادسازهای تجارتی
capital asset علامت تجارتی
business type operation عملیات تجارتی
business name اسم تجارتی
trade price قیمت تجارتی
argosy ناوگان تجارتی
commerical papers اسناد تجارتی
commodity rate براتهای تجارتی
commerical papers اوراق تجارتی
bill of goods فهرست تجارتی
brand leader علامت تجارتی
trade mark علامت تجارتی
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
changed تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
change تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
some other time دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
business income درامد خالص تجارتی
subsidiary brand علامت تجارتی فرعی
register of commerce دفتر ثبت تجارتی
dominant firm واحد تجارتی مسلط
passive trade balance توازن تجارتی منفی
trade barrier قید و بند تجارتی
unfavorable balance of trade توازن نامطلوب تجارتی
cost plus براساس قیمت تجارتی
commercial banking system نظام بانکداری تجارتی
advertisement آگهی های تجارتی
in restraint of trade تحت محدودیت تجارتی
commercial loading بارگیری کالای تجارتی
commercial representative قائم مقام تجارتی
trademark علامت تجارتی گذاشتن
commercial light gage sheet ورق فریف تجارتی
trademarks علامت تجارتی گذاشتن
name brand علامت تجارتی مشهور
commercial structural steel فولاد ساختمان تجارتی
commercial procuration قائم مقام تجارتی
local trade customs عرف تجارتی محل
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
he was otherwise ordered جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
camial وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
charter party قرارداد اجاره کشتی تجارتی
roll out معرفی یک کالای تجارتی به بازار
downswing تنزل کارهای تجارتی وغیره
name plugging تکرار نام یا علامت تجارتی
transferable commercial instrument اوراق تجارتی قابل انتقال
commercial type vehicle خودروی تجارتی خودروهای شخصی
secular trend سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
merchandies معامله کردن کالای تجارتی
copywriter نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
Biro نام تجارتی نوعی قلم خودکار
Biros نام تجارتی نوعی قلم خودکار
commercialization تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
copywriters نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
stock exchnge بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
privateer درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
dacron نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
adverts توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
public image تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
advert توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
take over bid پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
confirming house موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
metafile 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
he had no more no to say دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
payola وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
privateer کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
favourble balance of trade تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
legal reserves مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
spam مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
waster مصرف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com