English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
English Persian
guile تلبیس تدلیس خیانت
Other Matches
fraud تدلیس جزائی تدلیس مدنی
frauds تدلیس جزائی تدلیس مدنی
treasonable خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
treasonoius خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
dissemblance تلبیس
wile تلبیس
subreption تلبیس
dissembler اهل تلبیس
dissembles تلبیس کردن
dissembled تلبیس کردن
dissemble تلبیس کردن
dissembling تلبیس کردن
undisguised اشکار بی تلبیس
guile دستان و تزویر تلبیس
false pretense تدلیس
hypocrisy تدلیس
subreption تدلیس
trickery تدلیس
calcining method روش تدلیس
deception تدلیس مدنی
deceptions تدلیس مدنی
option of fraud خیار تدلیس
act hypocritical تدلیس کردن
calcining klin کوره تدلیس
play the hypocrite تدلیس کردن
fraudulent misrepresentation تدلیس مدنی
option of trickery خیار تدلیس
swindling تدلیس جزائی کلاهبرداری
hypocritical توام با تدلیس و تزویر
false heartedness خیانت
disloyaty خیانت
falseness خیانت
perfidy خیانت
punic faith خیانت
betrayment خیانت
traitorousness خیانت
punic f. خیانت
faithlessness خیانت
insidiousness خیانت
felony خیانت
felonies خیانت
betrayal خیانت
treachery خیانت
treason خیانت
falsity خیانت
rat خیانت
dishonesty خیانت
infidelities خیانت
infidelity خیانت
untruths خیانت
untruth خیانت
betrayals خیانت
untruthful خیانت
misrepresentation در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
felonious خیانت امیز
treason خیانت به کشور
treacherousness خیانت کاری
false hearted خیانت امیز
high treason خیانت بزرگ
foully ازراه خیانت
two-faced <idiom> ناسپاس ،خیانت
traitorous خیانت امیز
to play false خیانت کردن
guile خیانت دورویی
perfidiousness خیانت کاری
perfidiously ازروی خیانت
malice a خیانت عمدی
malversation خیانت در امانت
treacherous خیانت امیز
betrayed خیانت کردن به
breach of trust خیانت در امانت
betraying خیانت کردن به
betray خیانت کردن به
barratry خیانت در امانت
abuse of confidence خیانت در امانت
betrays خیانت کردن به
stab someone in the back <idiom> خیانت کردن به کسی
lese majeste خیانت علیه حکومت
disloyalty خیانت نمک بحرامی
conspiracies نقشه خیانت امیز
conspiracy نقشه خیانت امیز
lese majesty خیانت علیه حکومت
prevarication خیانت وکیل به موکل
belying دروغ دراوردن خیانت کردن
sell the pass خیانت به مرام دسته خودکردن
sell to pass خیانت به مرام دسته خودکردن
belies دروغ دراوردن خیانت کردن
sedition خیانت در حفظ اسرار نظامی
belie دروغ دراوردن خیانت کردن
sell out یکجا فروختن خیانت کردن
sell-out یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs یکجا فروختن خیانت کردن
belied دروغ دراوردن خیانت کردن
conspiring درنقشه خیانت شرکت کردن
judns be trayed jesus یهودابه مسیح خیانت کرد
conspires درنقشه خیانت شرکت کردن
conspired درنقشه خیانت شرکت کردن
conspire درنقشه خیانت شرکت کردن
belying خیانت کردن به عوضی نشان دادن
This is treason, pure and simple. خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
belied خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belie خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belies خیانت کردن به عوضی نشان دادن
to swear tre sonagainstany one سوگند برای خیانت بکسی خوردن
lese majesty خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majeste خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
dissembled تدلیس کردن پنهان کردن
dissemble تدلیس کردن پنهان کردن
dissembling تدلیس کردن پنهان کردن
dissembles تدلیس کردن پنهان کردن
bill of attainder لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
double-cross دورویی کردن خیانت کردن
double-crossed دورویی کردن خیانت کردن
double-crossing دورویی کردن خیانت کردن
double-crosses دورویی کردن خیانت کردن
double cross دورویی کردن خیانت کردن
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com