Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
English
Persian
stridulate
تولید صدای گوشخراش کردن
Other Matches
screak
صدای گوشخراش ایجاد کردن
screeck
صدای گوشخراش ایجاد کردن
screech
صدای گوشخراش
screeches
صدای گوشخراش
screeched
صدای گوشخراش
screeching
صدای گوشخراش
stridulation
صدای گوشخراش
peals
صدای گوشخراش دادن
stridulatory
دارای صدای گوشخراش
screaky
دارای صدای گوشخراش
stridulous
دارای صدای گوشخراش
screecher
دارای صدای گوشخراش
pealing
صدای گوشخراش دادن
pealed
صدای گوشخراش دادن
peal
صدای گوشخراش دادن
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
crackles
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackle
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackled
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crack
را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
cracks
را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phoneme
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
key
صدای تولید شده توسط کامپیوتر که به اپراتور اجازه میدهد تا بداند که کلید انتخاب شده ثبت شده است
ear-splitting
گوشخراش
earsplitting
گوشخراش
stridulous
گوشخراش
stridulatory
گوشخراش
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
supply
تولید کردن
supplying
تولید کردن
produced
تولید کردن
generate
تولید کردن
manufactures
تولید کردن
procreate
تولید کردن
manufacture
تولید کردن
procreated
تولید کردن
manufactured
تولید کردن
produces
تولید کردن
generated
تولید کردن
generates
تولید کردن
put out
<idiom>
تولید کردن
generating
تولید کردن
generation
تولید کردن
raises
تولید کردن
turn out
تولید کردن
fetch up
تولید کردن
begat
تولید کردن
produce
تولید کردن
raise
تولید کردن
procreates
تولید کردن
inbreed
تولید کردن
generations
تولید کردن
beget
تولید کردن
ingenerate
تولید کردن
supplied
تولید کردن
productions
تولید کردن
production
تولید کردن
bring forward
تولید کردن
begetting
تولید کردن
begets
تولید کردن
procreating
تولید کردن
swishing
صدای فش فش کردن
plink
صدای دق دق کردن
swishes
صدای فش فش کردن
to blate
مع مع کردن
[صدای بز]
crepitate
صدای خش خش کردن
swish
صدای فش فش کردن
swished
صدای فش فش کردن
swoosh
صدای خش خش کردن
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
generated
حاصل کردن تولید نیرو کردن
generates
حاصل کردن تولید نیرو کردن
set up
اقامه یا طرح کردن تولید کردن
generate
حاصل کردن تولید نیرو کردن
generating
حاصل کردن تولید نیرو کردن
spawn
تولید مثل کردن
produced
تولید کردن محصول
spawned
تولید مثل کردن
spawning
تولید مثل کردن
produce
تولید کردن محصول
produces
تولید کردن محصول
engender
تولید نسل کردن
rubefy
تولید قرمزی کردن در
spawns
تولید مثل کردن
vacuumize
تولید خلا کردن
processes
تهیه و تولید کردن
reproduction
تولید کردن مجدد
process
تهیه و تولید کردن
to raise up seed
تولید نسل کردن
reproductions
تولید کردن مجدد
engendered
تولید نسل کردن
engendering
تولید نسل کردن
engenders
تولید نسل کردن
pinged
صدای غژایجاد کردن
bellowing
صدای گاو کردن
bellowed
صدای غرش کردن
bellowed
صدای گاو کردن
bellow
صدای غرش کردن
bleating
صدای بزغاله کردن
bellow
صدای گاو کردن
bleated
صدای بزغاله کردن
ping
صدای غژایجاد کردن
bleat
صدای بزغاله کردن
pings
صدای غژایجاد کردن
pinging
صدای غژایجاد کردن
bleats
صدای بزغاله کردن
whooshing
صدای صفیرایجاد کردن
sizzled
صدای هیس کردن
chirr
صدای ملخ کردن
gee
صدای هی و هین کردن
whooshes
صدای صفیرایجاد کردن
whooshed
صدای صفیرایجاد کردن
sizzling
صدای هیس کردن
keck
صدای قی کردن دراوردن
sizzles
صدای هیس کردن
whoosh
صدای صفیرایجاد کردن
sizzle
صدای هیس کردن
bellowing
صدای غرش کردن
turn down
<idiom>
کم کردن صدای بلند
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
zoom
با صدای وزوز حرکت کردن
squeaks
با صدای جیغ صحبت کردن
squeaked
با صدای جیغ صحبت کردن
squeak
با صدای جیغ صحبت کردن
zooms
با صدای وزوز حرکت کردن
bellow
صدای شبیه نعره کردن
zoomed
با صدای وزوز حرکت کردن
bellowed
صدای شبیه نعره کردن
vociferate
با صدای بلند ادا کردن
bellowing
صدای شبیه نعره کردن
squeaking
با صدای جیغ صحبت کردن
oversold
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
overselling
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversell
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
ovulating
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ulcerate
تولید قرحه کردن ریش شدن
verminate
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
oversells
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
ovulated
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulates
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulate
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
distort
صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
plod
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plash
صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
plodded
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
snuffle
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffled
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffles
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffling
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
plods
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
distorts
صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com