Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
ball
توپ دور از دسترس توپزن
Search result with all words
long hop
توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
Other Matches
batsmen
توپزن
batsman
توپزن
backstop
توپزن
accessing
دسترس
near at hand
در دسترس
accessible
در دسترس
within teach
در دسترس
within teach
دسترس
available
در دسترس
disposal
دسترس
disposal
در دسترس
reach
دسترس
at arm's length
در دسترس
access
دسترس
reaches
دسترس
accessed
دسترس
reaching
دسترس
accesses
دسترس
reached
دسترس
baulks
خطای توپزن
baulking
خطای توپزن
baulked
خطای توپزن
batteries
توپزن و توپگیر
balks
خطای توپزن
balk
خطای توپزن
balked
خطای توپزن
banjo hitter
توپزن ضعیف
control
توپزن دقیق
controlling
توپزن دقیق
battery
توپزن و توپگیر
balking
خطای توپزن
controls
توپزن دقیق
stonewaller
توپزن تدافعی
inaccessible
<adj.>
غیرقابل دسترس
availablity
دسترس پذیری
available with
در دسترس نزد .....
available by
در دسترس از طریق .....
off the shelf
مواد در دسترس
accessible duct
مجرای دسترس
placing at disposal
در دسترس گذاردن
out of the way
غیرقابل دسترس
out-of-the-way
غیرقابل دسترس
access point
نقطه دسترس
inaccessible
غیرقابل دسترس
inaccessible
خارج از دسترس
accessing
راه دسترس
availability
در دسترس بودن
on tap
<adj.>
همیشه در دسترس
accessible
قابل دسترس
to be available
در دسترس بودن
availability
دسترس پذیری
access
راه دسترس
accessed
راه دسترس
accesses
راه دسترس
available
دسترس پذیر
inaccessible
<adj.>
خارج از دسترس
on hand
<idiom>
قابل دسترس
ducks
اخراج توپزن بی امتیاز
fine leg
محل پشت سر توپزن
ground
محل ایستادن توپزن
on drive
ضربه بسمت توپزن
doubled up
توپزن 0001امتیازی فصل
count
تعداد امتیاز توپزن
counted
تعداد امتیاز توپزن
counting
تعداد امتیاز توپزن
counts
تعداد امتیاز توپزن
doubled
توپزن 0001امتیازی فصل
stump
سوزاندن توپزن کریکت
dismissing
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismisses
سوزاندن توپزن و اخراج او
catcher
توپگیر پشت سر توپزن
stumps
سوزاندن توپزن کریکت
stumping
سوزاندن توپزن کریکت
stumped
سوزاندن توپزن کریکت
ducked
اخراج توپزن بی امتیاز
take a wicket
سوزاندن توپزن کریکت
duck
اخراج توپزن بی امتیاز
double
توپزن 0001امتیازی فصل
duckings
اخراج توپزن بی امتیاز
defense
دفاع توپزن از میله ها
dismiss
سوزاندن توپزن و اخراج او
someone has at present
در دسترس کسی بودن
an accessible place
جای قابل دسترس
abaton
[محل خارج از دسترس]
available amount
مقدار
[چیزهای]
در دسترس
average available discharge
بده میانگینی دسترس
utilising
در دسترس قرار دادن
utilises
در دسترس قرار دادن
utilised
در دسترس قرار دادن
unavailable energy
نیروی خارج از دسترس
passing shot
ضربه دور از دسترس
place at disposal
در دسترس قرار دادن
accessible
در دسترس قابل وصول
system availability
دسترس پذیری سیستم
utilize
در دسترس قرار دادن
utilizes
در دسترس قرار دادن
utilizing
در دسترس قرار دادن
to be available
[to someone]
در دسترس
[کسی]
بودن
beanball
توپی که هدف ان سر توپزن باشد
blooper
پرتاب اهسته توپ به توپزن
complete game
یک بازی کامل از طرف توپزن
night-watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen
توپزن پایان مسابقه کریکت
down
میله افتاده واخراج توپزن
out of one's ground
تجاوز توپزن از محل ایستادن
handle the ball
دست زدن توپزن به توپ
leg hit
ضربه بسمت محدوده توپزن
unattainbility of absolute zero
دسترس ناپذیری صفر مطلق
getatable
قابل دسترس توفیق یافتنی
cleanup
توپزن چهارم که معمولا قوی است
coacher
یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
half century
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
opener
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
throw out
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
third man
محل توپگیر دور از توپزن کریکت
dig in
جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
finest
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fine
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
comebacker
ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
silly
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
skittle
سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
beans
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
bean
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
yorked
توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
silliest
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
sillier
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
staffing
قابل دسترس ساختن افرادبرای سازمانها
utilization
به کار بردن استعمال در دسترس قراردادن
to put something at somebody's disposal
چیزی را در دسترس
[اختیار]
کسی گذاشتن
inswinger
توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
leg side
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
leg glance
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
send down
پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
late cut
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
square leg
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
cover point
محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
castle
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
bowled
باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
long off
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
innings
نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
popping crease
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
pitches
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
off spin
چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
steals
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steal
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
pitch
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
leg break
بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
long on
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
called strick
پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
leg theory
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
brush back
پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
leg before wicket
حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
hogs
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
the source
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
currents
ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
equity
اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
equities
اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
current
ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
hogged
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
palette
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
palettes
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
unhandy
ناراحت نامناسب برای حمل ونقل دور از دسترس
hog
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
half volley
پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
leg before
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
designated hitter
بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
coacher
مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
buffer pool
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
accessibly
چنانکه بتوان بدان راه یافت بطور قابل دسترس
micro prolog
PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
outed
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out-
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
bunter
توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
leg bye
امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
out
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
desk accessories
وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
bumper
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
data diddling
روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
crowding out effect
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
data interchange format
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
wider
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
outfield
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
to make approaches
وسایل نزدیک شدن جستن دسترس جستن
accessing
در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
The world is your oyster!
<proverb>
دنیا مال تو است. هر فرصتی در دسترس است!
accesses
در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
accessed
در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
access
در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
chinaman
زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com