English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
live تیراندازی جنگی
lived تیراندازی جنگی
combat firing تیراندازی جنگی
Search result with all words
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
Other Matches
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing range برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
escry فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
battle drill مشق جنگی تمرین جنگی
warships کشتی جنگی ناو جنگی
warship کشتی جنگی ناو جنگی
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
archery تیراندازی
gunnery تیراندازی
musketry تیراندازی
popped تیراندازی
pop تیراندازی
shootings تیراندازی
pops تیراندازی
gunning تیراندازی
shooting تیراندازی
gun تیراندازی کردن
fire bay دهلیز تیراندازی
methode of fire روش تیراندازی
gunnery قوانین تیراندازی
verification fire تیراندازی ازمایشی
handbow کمان تیراندازی
fire تیراندازی کردن
fired تیراندازی کردن
horseback archery تیراندازی سواره
fires تیراندازی کردن
fire trench سنگر تیراندازی
field archery تیراندازی صحرایی
firing table جدول تیراندازی
firing line خط شروع تیراندازی
firing area منطقه تیراندازی
fire power قدرت تیراندازی
dry sum مشق تیراندازی
delivery error اشتباه در تیراندازی
gunning تمرین تیراندازی
conduct of fire هدایت تیراندازی
conduct of fire اجرای تیراندازی
guns تیراندازی کردن
riflery تیراندازی تفنگداری
ready position حاضربه تیراندازی
school shooting تیراندازی در مدرسه
shoot تیراندازی کردن
shoots تیراندازی کردن
the butts میدان تیراندازی
order of fire روش تیراندازی
automatic fire تیراندازی خودکار
scheme of fire طرح تیراندازی
offhand تیراندازی ایستاده
passives دفاع بدون تیراندازی
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
shot تیراندازی تیرانداز ماهر
shot گلوله تیراندازی شده
passive دفاع بدون تیراندازی
shots تیراندازی تیرانداز ماهر
recoiling دفع ضربت تیراندازی
shot تیراندازی شده تیرخورده
squeeze off تیراندازی با فشار ماشه
squatting position وضعیت چمباتمه در تیراندازی
shots گلوله تیراندازی شده
dwell at به تیراندازی ادامه دادن
shots تیراندازی شده تیرخورده
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
gun fire توپ بامدادیاشام تیراندازی
field round یک دور تیراندازی صحرایی
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
archery تیراندازی با تیر و کمان
field roving course مسابقه تیراندازی جنگلی
skeet انداختن تمرین تیراندازی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
main fire سیستم تیراندازی اصلی
recoiled دفع ضربت تیراندازی
range correction تصحیح برد تیراندازی
open fire شروع به تیراندازی کردن
recoils دفع ضربت تیراندازی
absolute error اشتباه مطلق تیراندازی
set up اماده تیراندازی کردن
methode of fire روش اجرای تیراندازی
recoil دفع ضربت تیراندازی
pit detail کمک مربی تیراندازی
firing battery اتشبار تیراندازی کننده
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
trap shoot تیراندازی به هدفهای متحرک
time fire تیراندازی با گلوله زمانی
firing line خط تیراندازی مدار اتش
shooting galleries میدان تیراندازی تمرینی
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
shooting gallery میدان تیراندازی تمرینی
range firing تیراندازی در میدان تیر
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
target round یک دور تیراندازی با تیر وکمان
target rifle تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
port حمل کردن مزغل تیراندازی
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
wingshooting تیراندازی به پرنده در حال پرواز
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
step through method تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
point bland تیراندازی بدون نشانه روی
toxophily علم تیراندازی باتیر وکمان
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
skeet gun تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
gun shy کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
shooting تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
error خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
trap gun تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
errors خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
shootings تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
intermittent اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
slow fire یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
ground fire تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
double barreled shotgun تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
sleeves هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
freestyle شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
fire restriction محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
gunnery توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
springing teal تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
battle clout نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
snipes از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipe از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
hip shoot تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
flight arrow تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
shoots زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
howlers بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
outshoot تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
howler بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sniping از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
shoot زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
warlike جنگی
martin جنگی
battle line خط جنگی
dogfights سگ جنگی
dogfight سگ جنگی
fighting جنگی
martial جنگی
scrapper جنگی
service جنگی
tactical جنگی
tactically جنگی
bristly جنگی
serviced جنگی
freestyle مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
first salvo اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
time fire مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
captive firing ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
cocker خروس جنگی
nom de guerre کنیه جنگی
combat exercise مانور جنگی
battle sight درجه جنگی
munitions of war مهمات جنگی
service ammunition مهمات جنگی
dry run عملیات جنگی
tactical march انتقال جنگی
battle reserve احتیاط جنگی
tactical missile موشک جنگی
battle station پایگاه جنگی
booty of war غنیمت جنگی
campaign medal مدال جنگی
poleax تبرزین جنگی
poleaxe تبرزین جنگی
parlementaire فرستاده جنگی
paludament ردای جنگی
chariots ارابه جنگی
campaign badge نشان جنگی
reparations for war damages غرامات جنگی
combat ration جیره جنگی
service mine مین جنگی
martel de fer چکش جنگی
dry run تمرین جنگی
sloop قایق جنگی
gamecock خروس جنگی
enginery اسباب جنگی
game fowl خروس جنگی
game cock خروس جنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com