English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
excited state حالت برانگیخته
Other Matches
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
excited برانگیخته
impassioned برانگیخته
hot برانگیخته بگرمی
hotter برانگیخته بگرمی
hottest برانگیخته بگرمی
wrathful برانگیخته غضبناک
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
white-hot دارای احساسات برانگیخته
white hot دارای احساسات برانگیخته
tar : برانگیخته خشمگین کردن
delayed neutrons نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
puff adder یکجور افعی بزرگ افریقایی که چون برانگیخته شودتنش بادمیکند
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming حالت دهی در حالت سرد
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
status حالت
expression حالت
situations حالت
expressions حالت
manner حالت
disposition حالت
attitude حالت
situation حالت
attitudes حالت
makes حالت
make حالت
if حالت
idiocrasy حالت
case حالت
ill conditioned بد حالت
cases حالت
self حالت
estates حالت
line condition حالت خط
predicament حالت
queasiness حالت قی
glass eyed بی حالت
estate حالت
febricity حالت تب
fettle حالت
feverishness حالت تب
posturing حالت
postures حالت
postured حالت
posture حالت
pyreticosis حالت تب
temper حالت
tempered حالت
tempers حالت
predicaments حالت
state حالت
moods حالت
phase حالت
phased حالت
stated حالت
temperament حالت
state- حالت
temperaments حالت
phases حالت
condition حالت
grain حالت
stances حالت
stance حالت
stating حالت
states حالت
mood حالت
unexpressive بی حالت
goutiness حالت نقرسی
heat proof quality حالت نسوزی
grittiness حالت شنی
ground state حالت پایه
possessive حالت اضافه
vitreus state حالت شیشهای
genitive حالت اضافه
glassy state حالت شیشهای
hang over حالت خماری
humanness حالت انسانیت
i.c. حالت اولیه
isopiestic حالت فشارمتعادل
jussive حالت امری
kashrut حالت جواز
possessives حالت اضافه
spasticity حالت انقباضی
kashruth حالت جواز
lethargically با حالت سبات
limit state حالت حدی
linearity حالت طولی
thirstily با حالت تشنگی
dative حالت برایی
faintly در حالت ضعف
liquid state حالت مایع
insert mode حالت درج
input mode حالت ورودی
domesticity حالت اهلی
iciness حالت یخی
idiocrasy حالت مخصوص
idle position حالت سکون
ignition condition حالت احتراق
in a state of depression در حالت افسردگی
in form خوش حالت
inactive status حالت انتساب
incipience حالت نخستین
incipincy حالت نخستین
initial state حالت اغازی
crudely در حالت خامی
resilience حالت ارتجاعی
fluidity حالت مایعی
locative حالت مکانی
gas phase حالت گازی
balminess حالت مرهمی
counterpoise حالت تعادل
creaminess حالت سرشیری
deadness حالت مرده
automatism حالت خودکاری
atilt با حالت حمله
arborescence حالت شاخهای
deliverable state در حالت تحویل
deplorble condltion حالت زار
antisepsis حالت ضد عفونی
answer mode حالت پاسخ
answer mode حالت جواب
milkiness حالت شیری
doubtfulness حالت تردید
corresponding state حالت متنافر
conversational mode حالت محاورهای
continuum state حالت پیوستار
borderline state حالت مرزی
burst mode حالت پیوسته
chararcter mode حالت دخشهای
childishness حالت بچگی
circuit opening حالت مدارباز
circumstantiality حالت وکیفیت
balanced state حالت متعادل
balanced state حالت متوازن
colloidal state حالت کلوییدی
command mode حالت فرماندهی
conjugality حالت زناشویی
balanced state حالت تعادل
doughiness حالت خمیری
downiness حالت کرکی
drinking bout حالت مستی
expressive eyes چشمان با حالت
facial expression حالت چهره
sulkily با حالت قهر
defensive حالت تدافع
febile دارای حالت تب
feminineness حالت زنانه
feminity حالت زنانه
final state حالت پایانی
free wheeling حالت خلاصی
fugitiveness حالت شخص
defensively حالت دفاعی
defensively با حالت تدافع
accusative حالت مفعولی
exceptional case حالت استثنایی
erectness حالت عمودی
amentia حالت هذیان
drive state حالت سائقی
affectivity حالت عاطفی
drowsihead حالت نیمخواب
affectedly با حالت بخودگرفته
eburnation حالت عاجی
adrenergic reponse state حالت پر ادرنالینی
eigenstate حالت انرژی
acedia حالت خ-لسه
energy state حالت انرژی
accidentalness حالت اتفاقی
equation of state معادله حالت
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com