Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
liquid consonants
حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
Other Matches
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
cipher
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
logogriph
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
notobranchiate
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
incommensurability
گنگی
muteness
گنگی
dumbness
گنگی
ambiguities
گنگی معنی
ambiguity
گنگی معنی
inexpressiveness
زیان دار نبودن گنگی
gangetic
وابسته برودخانه گنگ درهند گنگی
readout
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self-
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separated
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
me seems
مینماید
normalises
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype
ماشین حروف ریزی و حروف چینی
normalizes
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
methinks
چنین مینماید
cash dispenser
پرداخت مینماید
cash dispensers
پرداخت مینماید
he looks brave
او دلیر مینماید
he seems to be tired
خسته مینماید
it look as if
چنین مینماید که گویی
it promisews to be easy
چنین مینماید که اسان است
graphics
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
users
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
type
حروف چاپی حروف چاپ
cases
حروف بزرگ یا حروف معمولی
typed
حروف چاپی حروف چاپ
case
حروف بزرگ یا حروف معمولی
types
حروف چاپی حروف چاپ
bulk carriers
کشتی که کالای فله حمل مینماید
combination carrier
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
bulk carrier
کشتی که کالای فله حمل مینماید
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
factoring agent
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
non destructive cursor
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
constant speed unit
گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
award
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
losing game
بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
awarded
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
portal to portal
وابسته بمدتی که کارگر از درورودی تا شروع بکار صرف مینماید
awarding
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awards
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
photochemistry
رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
acanthosisnigricans
بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
psychologically
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
power function
این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
NDR
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
fellow traveler
کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
italic
حروف یک وری حروف کج
syllabary
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
the story is probale
این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
psychophysics
علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
knocked down
کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
those
انها
yond
انها
they
انها
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
most of them
بیشتر انها
the most that i can do
بیشتر انها
who are they?
انها کی هستند
one of them
یکی از انها
many of them
بسیاری از انها
many of them
عده زیادی از انها
i saw none of them
هیچکدام از انها را ندیدم
neither of them know
هیچکدام از انها نمیدانند
to pass muster
در بازدیدارتش و مانند انها
he rolled them by
سواره از پهلوی انها رد شد
curtesy
زوج از انها ارث می برد
pepo
کدو و خیار ومانند انها
brass band
ادوات انها از برنج باشد
i alone bear the brunt of it
خدمت انها بر من واجب می اید
they came to a rupture
میانه انها بهم خورد
it is a pity of them
دل ادم برای انها میسوزد
they are of a doubtful paterni
اصل انها معلوم نیست
they are cured by nature
طبیعت انها را درمان میکند
extends
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
podiatry
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
logroll
غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
extend
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extending
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
they were badly officered
افسران انها خوب نبودند
brass bands
ادوات انها از برنج باشد
del credere agent
نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
corrective maintenance
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
onomastics
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
crackleware
فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
the exercised thier veto
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
grosbeak
سهره و سینه سرخ و مانند انها
it filled their hearts with t
ترس زیاد دردل انها انداخت
their principal food is rice
خوراک عمده انها برنج است
tzigane
وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
pelage
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
vendor rating
رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
turret guns
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
legumen
حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
age grouping
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
they rate as tonic drugs
انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
neck wear
کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
pastries
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
pastry
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
porter house
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
pile group
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
benday
جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
expired appropriation
اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
slow moving
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
land shark
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
long life itemes
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
computer literacy
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
diachrony
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
bead roll
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
dispatching priority
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
pragmatics
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
cunclude
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
check flight
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
thumped
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
ecology
علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
blasting machine
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
wind rose
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
beadroll
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
sickest
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
sick
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
unliquidated damages
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
current liability
اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
investor
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
investors
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
paintress
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
modem
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
bench mark
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
mysticism
مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
beef up
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
nihilism
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
cumulo nimbus
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
ultraist
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
short timer
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
people sniffer
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
handiest
روان
glibly
روان
handy
روان
lotic water
اب روان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com