Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English
Persian
human movement
حرکت انسان
Search result with all words
slink
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinking
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinks
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
man handle
با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
Other Matches
anthrop
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
human being
انسان
in human shape
انسان
mans
انسان
loard of creation
انسان
man
انسان
homo
انسان
mortal
انسان
mortals
انسان
human beings
انسان
homosapiens
انسان
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
rumps
کفل انسان
hominid
جنس انسان
homo economicus
انسان اقتصادی
homo faber
انسان ابزارساز
homo politicus
انسان اجتماعی
homosapiens
نوع انسان
The human body
بدن انسان
humansit
انسان دوست
infrahuman
مادون انسان
kindlity
انسان وار
pithecanthrope
انسان میمونی
humanist
انسان گرا
human nature
طبیعت انسان
infrahuman
پایین تر از انسان
manward
بطرف انسان
marginal man
انسان حاشیهای
heidelberg man
انسان هایدلبرگ
godman
انسان خداوار
anthropoids
انسان نما
anthropocentrism
انسان محوری
anthropophobia
انسان هراسی
brisket
سینه انسان
bod
بدن انسان
bods
بدن انسان
the outward man
انسان فاهر
anthropologist
انسان شناس
atomy
اسکلت انسان
superhuman
برتر از انسان
misanthropes
انسان گریز
misanthrope
انسان گریز
economic man
انسان اقتصادی
eudemonology
گفتاردرسعادت انسان
rump
کفل انسان
anthropoid
شبه انسان
anthropoids
شبه انسان
palms
کف دست انسان
misanthropy
انسان بیزاری
cannibalism
ادمخواری انسان
humanitarian
انسان گرایانه
anthropology
انسان شناسی
voices
صدای انسان
humanoid
شبیه انسان
mankind
نوع انسان
anthropomorphic
شبیه انسان
palm
کف دست انسان
voicing
صدای انسان
egalitarian
طرفدارتساوی انسان
anthropomorphism
انسان انگاری
voice
صدای انسان
humanly
مثل انسان
anthropoid
انسان نما
primitive
انسان اولیه
dewlap
غبغب انسان
subhuman
مادون انسان
dewlaps
غبغب انسان
humankind
نوع انسان
humanoids
شبیه انسان
buff
جلا پوست انسان
foliate mask
صورت مجسمه انسان
aping
میمون انسان نما
varment
انسان یاحیوان مزاحم
homo sapiens
انسان اندیشه ورز
equalitarian
طرفدار تساوی انسان
anthropology
علم انسان شناسی
misanthropic
مربوط به انسان گریزی
trunks
خرطوم بینی انسان
trunk
خرطوم بینی انسان
ape
میمون انسان نما
prehuman
پیش از پیدایش انسان
anthropomorphic
دارای شکل انسان
cultural anthropology
انسان شناسی فرهنگی
varmint
انسان یاحیوان مزاحم
humanism
مکتب اصالت انسان
physical anthropology
انسان شناسی جسمانی
kindlily
بطورملایم انسان وار
theophany
فهور خدابه انسان
pre adamite
انسان پیش از ادم
theophany
تجلی خدا به انسان
feces
مدفوع انسان وحیوان
man made
ساخته دست انسان
man-made
مصنوع انسان انسانی
voicing
صدای سخنرانی انسان
superman
موجود مافوق انسان
man trap
دام برای انسان
man-made
ساخته دست انسان
manxman
اهل جزیره انسان
humankind
بشریت نژاد انسان
homosapiens
نام علمی انسان
hu man
وابسته ب ه انسان بشری
supermen
موجود مافوق انسان
neoanthropic
وابسته به انسان جدید
neoanthropic
شبیه انسان جدید
man of mould
انسان خاکی یا فانی
hypomorph
انسان سرگرد وپاکوتاه
voice
صدای سخنرانی انسان
aped
میمون انسان نما
buffs
جلا پوست انسان
apes
میمون انسان نما
anthropometry
انسان سنجی جسمانی
ethos
صفات وشخصیت انسان
man made
مصنوع انسان انسانی
voices
صدای سخنرانی انسان
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
crutches
محل انشعاب بدن انسان
self born
پیدا شده در نفس انسان
theophanic
وابسته به تجلی خدا به انسان
hu man
دارای خوی انسانی انسان
humanization
انسان پروری متمدن سازی
floruit
دوره رشد وپیشرفت انسان
ash
بقایای جسد انسان پس از مرگ
droid
یک ادم ماشینی شبیه انسان
gorillas
بزرگترین میمون شبیه انسان
gorilla
بزرگترین میمون شبیه انسان
crutch
محل انشعاب بدن انسان
subhuman
دارای صفاتی شبیه انسان
pithecanthrope
برزخ میان انسان و میمون
polygenesis
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
kinesiology
تشریح حرکات بدنی انسان
zombi
انسان زنده شد ادم احمق
man is a risible creature
انسان مخلوقی است خنده کن
anthropology
مبحث روابط انسان با خدا
satyrs
موجود نیمه انسان ونیمه بز
macaque
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
glanders
بیماری مسری اسب و انسان
macaca
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
satyr
موجود نیمه انسان ونیمه بز
zombies
انسان زنده شد ادم احمق
zombie
انسان زنده شد ادم احمق
automatons
ماشینی که کارهای انسان را میکند
automaton
ماشینی که کارهای انسان را میکند
man-eaters
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
superhuman
ابر انسان فوق بشری
as memory serves
هر وقت بیاد انسان بیاید
trichotomy
تقسیم وجود انسان به سه قسمت
anthropophagous
تغذیه کننده از گوشت انسان
truncal
وابسته به تنه انسان یا درخت
non-human
غیر متعلق به نژاد انسان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com