Dictiornary-Farsi | حفظ اسرار صاحب کار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
confidnetial relationship with client	حفظ اسرار صاحب کار


Other Matches

jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
confidante	زن محرم اسرار
secretary	محرم اسرار
confidant	محرم اسرار
confidantes	محرم اسرار
secretaries	محرم اسرار
Shrouded in mystrey.	در پرده اسرار
trade secrets	اسرار بازرگانی
trade secret	اسرار بازرگانی
confidants	محرم اسرار
mysterious	اسرار امیز
gnostic	اسرار امیز
privy	محرم اسرار اختصاصی
mystagogue	مفسر اسرار دین
self repression	حفظ اسرار خود
tipster	فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
tipsters	فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
sedition	خیانت در حفظ اسرار نظامی
gnostic	دارای اسرار روحانی نهانی
occult	اسرار امیز مستتر کردن
cabbala	علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabbalah	علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabala	علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
confidnetial relationship with client	حفظ اسرار موکل حفظ اسرارمشتری
master	صاحب
masters	صاحب
ownerless	بی صاحب
padrone	صاحب
owner	صاحب
owners	صاحب
lord	صاحب
lords	صاحب
mastered	صاحب
planter	صاحب مزرعه
waif	مال بی صاحب
signatory	صاحب امضا
land lady	زن صاحب ملک
landholder	صاحب ملک
official	صاحب منصب
lessor	صاحب ملک
licence owner	صاحب امتیاز
liege	صاحب تیول
signatories	صاحب امضا
man of place	صاحب منصب
officers	صاحب منصب
manufacturer	صاحب کارخانه
in the saddle	صاحب اختیار
feudary	صاحب تیول
feudatory	صاحب تیول
free ball	توپ بی صاحب
concessioner	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
concessionaire	صاحب امتیاز
grantee	صاحب امتیاز
planters	صاحب مزرعه
building owner	صاحب کار
in power	صاحب مقام
assayer	صاحب عیار
manufacturers	صاحب کارخانه
man of place	صاحب مقام
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
office-holders	صاحب مقام
office-holder	صاحب مقام
permit holder	صاحب جواز
owner of a property	صاحب ملک
officiary	صاحب منصب
of consequence	صاحب شان
nursery man	صاحب قلمستان
notary public	صاحب محضر
no man's land	سرزمین بی صاحب
monopolist	صاحب انحصار
master of the time	صاحب الزمان
unowned	بی صاحب بیمالک
restauranteur	صاحب رستوران
homeowners	صاحب خانه
homeowner	صاحب خانه
titlist	صاحب سندمالکیت
stock holder	صاحب سهم
slaveholder	صاحب برده
shop keeper	صاحب دکان
shipowner	صاحب کشتی
sharecropper	صاحب نسق
seignior	صاحب تیول
manufaturer	صاحب کارخانه
officer	صاحب منصب
resolute	صاحب عزم
stockholders	صاحب سهم
stockholder	صاحب سهم
shareholders	صاحب سهم
shareholder	صاحب سهم
restaurateurs	صاحب رستوران
industrialists	صاحب صنعت
industrialist	صاحب صنعت
licensees	صاحب جواز
restaurateur	صاحب رستوران
printer	صاحب چاپخانه
clear-sighted	صاحب نظر
mastered	ارباب صاحب
masters	ارباب صاحب
landlady	زن صاحب ملک
landladies	زن صاحب ملک
landowners	صاحب ملک
beneficent	صاحب کرم
landowner	صاحب ملک
master	ارباب صاحب
inviolable	صاحب حرمت
laird	صاحب زمین
lairds	صاحب زمین
sovereign	صاحب سیادت
sovereigns	صاحب سیادت
housemother	زن صاحب خانه
benefactors	صاحب خیر
strays	جانور بی صاحب
housemothers	زن صاحب خانه
titled	صاحب لقب
innkeepers	صاحب مسافرخانه
benefactor	صاحب خیر
employers	صاحب کار
straying	جانور بی صاحب
employer	صاحب کار
stray	جانور بی صاحب
innkeeper	صاحب مسافرخانه
licensee	صاحب جواز
printers	صاحب چاپخانه
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
owned	صاحب چیزی بودن
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
placeman	صاحب منصب اداری
staffs	افسران صاحب منصبان
owner's risk	ریسک صاحب کالا
staff	افسران صاحب منصبان
staffed	افسران صاحب منصبان
croupier	کمک صاحب بانک
croupiers	کمک صاحب بانک
pooh bah	صاحب چندین مقام
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
res nullius	مال بلا صاحب
to have something	صاحب چیزی بودن
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
title-holders	صاحب سند مالکیت
title-holder	صاحب سند مالکیت
to come into a property	مالی را صاحب شدن
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
office-holder	صاحب منصب دولت
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
office-holders	صاحب منصب دولت
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
own	صاحب چیزی بودن
endowed	صاحب مال و مکنت
in the saddle	یراق صاحب مقام
peered	صاحب لقب اشرافی
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
peering	صاحب لقب اشرافی
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
owns	صاحب چیزی بودن
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
estray	جانوراواره وبی صاحب
owning	صاحب چیزی بودن
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز
peer	صاحب لقب اشرافی
holding company	شرکت صاحب سهم
martyologist	صاحب تذکره شهدا
polygraphs	صاحب تالیفات بسیار
mansion house	خانه صاحب تیول
lord paramount	صاحب تیول عمده
signatory	صاحب امضاء امضایی
publicans	بیگانه صاحب میخانه
signatories	صاحب امضاء امضایی
publican	بیگانه صاحب میخانه
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
infeoff	صاحب ملک کردن
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
barton	حیاط رعیتی صاحب ملک
stockholder	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
equites	سواره نظام صاحب امتیاز
licensee	صاحب جواز دارنده پروانه
barkeep	باده فروش صاحب میکده
batons	عصا یا چوپ صاحب منصبان
evangelists	صاحب انجیل مژده رسان
waif	بچه بی صاحب ادم دربدر
atentee	صاحب اختراع ثبت شده
licensees	صاحب جواز دارنده پروانه
evangelist	صاحب انجیل مژده رسان
barkeeper	باده فروش صاحب میکده
abandonee	صاحب اشیاء ترک شده
gastrologist	صاحب سر رشته درپختن وخوردن
baton	عصا یا چوپ صاحب منصبان
he is the owner of this house	او صاحب این خانه است
portreeve	صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
play the ball	با دریبل صاحب توپ شدن
patentee	صاحب اختراع ثبت شده
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم