English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (51 milliseconds)
English Persian
deacon خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
Other Matches
sexton خادم کلیسا
sextons خادم کلیسا
prelate اسقف اعظم کشیش ارشد
prelates اسقف اعظم کشیش ارشد
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
psalms سرود مذهبی خواندن
psalm سرود مذهبی خواندن
psalter سرود مذهبی مزامیر
hymnbook کتاب سرود مذهبی
lay clerk سرود خوان کلیسا
chanter سرود خوان کلیسا
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
parishes بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
parish بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
altar-rail [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
rigorist کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
gillie خادم پادویی کردن
ghillie خادم پادویی کردن
presbyteries داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbytery داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
priestly در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
erastianism سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
reads قرائت کردن
read قرائت کردن
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
concordat پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
psalm سرود روحانی سرود
hymnody سرود خوانی سرود
psalms سرود روحانی سرود
divines کشیش استنباط کردن
divine کشیش استنباط کردن
divined کشیش استنباط کردن
divining کشیش استنباط کردن
preached وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preach وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preaches وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
servant خادم
servants خادم
ministrant خادم
subdeacon معاون خادم
servants خادم پیشخدمت
servant خادم پیشخدمت
mammonite خادم ابلیس
gilly ملازم خادم
swain خادم شوالیه
public servant خادم ملت
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
hetotism حالت خادم ومخدومی
to i. any one into abenefice کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
religionize دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
reading قرائت
readings قرائت
pericope قرائت
readership قرائت
accented طرز قرائت
direct reading قرائت مستقیم
interlocution قرائت یااواز
reading rooms اتاق قرائت
reading rooms قرائت خانه
reading room اتاق قرائت
picking belt نوار قرائت
accent طرز قرائت
reading room قرائت خانه
orthoepist قرائت دادن
bishops اسقف
bishop اسقف
metropolitan bishop سر اسقف
lectern میز مخصوص قرائت
targetted نقطه برداشت یا قرائت
targets نقطه برداشت یا قرائت
lecterns میز مخصوص قرائت
target نقطه برداشت یا قرائت
targetting نقطه برداشت یا قرائت
intonation طرز قرائت تلفظ
targeted نقطه برداشت یا قرائت
targeting نقطه برداشت یا قرائت
scansion قرائت شعر باوزن
unread قرائت نشده بیسواد
intonations طرز قرائت تلفظ
primate of england سر اسقف YORK
miter تاج اسقف
prince bishop شاهزاده اسقف
prelatess زن اسقف یا متران
prelature اسقف نشین
archbshop اسقف بزرگ
archbishop اسقف اعظم
archbishops اسقف اعظم
archdeacon معاون اسقف
provisor اسقف نافرخرج
dioceses اسقف نشین
dioceses قلمرو اسقف
diocese قلمرو اسقف
archdeacons معاون اسقف
mitres تاج اسقف
mitre تاج اسقف
diocese اسقف نشین
miters تاج اسقف
vestment لباس رسمی اسقف
archiepiscopal متعلق به اسقف بزرگ
prelature قلمرو اسقف اعظم
archbishopric مقام یا قلمرو اسقف
mitriform مانند کلاه اسقف
miyred مانند کلاه اسقف
diocesan وابسته به قلمرو اسقف
hierarch سرکشیش اسقف بزرگ
direct reading dial درجه بندی برای قرائت مستقیم
lectionary صورت ایاتی که درکلیسا قرائت میشود
archdiocesan وابسته بقلمرو اسقف اعظم
exarch نایب السطنه اسقف اعظم
patriarchate مقام بطریق یا اسقف بزرگ
quadrantal error اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
declamatory مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
prelatic وابسته به اسقف بزرگ متران وار
pontifical وابسته به پاپ یا اسقف جامه اسقفی
roamer کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
gremial پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
songs سرود
cantos سرود
canto سرود
dit سرود
cantation سرود
canticle سرود
canticles سرود
song سرود
anthems سرود
anthem سرود
carol سرود
rhapsode می سرود
hymns سرود
hymn سرود
dite سرود
sings سرود
carols سرود
sing سرود
chanson سرود
mantra سرود
clergymen کشیش
padres کشیش
herdsmen کشیش
hieratic کشیش
provosts کشیش
ecclesiastics کشیش
provost کشیش
herdsman کشیش
ecclesiastic کشیش
evengelist کشیش
padre کشیش
churchman کشیش
clergyman کشیش
churchmen کشیش
priests کشیش
priest کشیش
predicant کشیش
abbe کشیش
druids کشیش
presbyterate کشیش
cleric کشیش
clerics کشیش
druid کشیش
psalter کتاب سرود
songbook کتاب سرود
antiphon سرود برگردان
hymnist مصنف سرود
psalmody سرود خوانی
love song سرود عاشقانه
songsmith سرود ساز
songwriter سرود نویس
tag بندگردان سرود
tags بندگردان سرود
eclogue سرود چوپانی
hhymnography فن تصنیف سرود
hymnography سرود سازی
evensong سرود شامگاه
hymnography فن تصنیف سرود
warbling سرود چهچه
chants مناجات سرود
national anthem سرود ملی
ditties سرود کوچک
ditty سرود کوچک
doxology سرود نیایش
hymn سرود روحانی
bacchanalian song سرود مستانه
hymns سرود روحانی
monody سرود عزا
singsong سرود یک نواخت
dirges سرود عزا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com