English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
florulent خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
Other Matches
figures of speech صنایع بدیعی
imagery صنایع بدیعی
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
industrial دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
trinomial دارای سه عبارت
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
rhetorical بدیعی
ornately باصنایع بدیعی
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
indigenous industries صنایع محلی
utility صنایع همگانی
chemical industries صنایع شیمیایی
food industries صنایع غذایی
related industries صنایع مرتبط
government owned industries صنایع دولتی
handicrafts صنایع دستی
figure of speech صنایع ادبی
handcraft صنایع یدی
heavy industry صنایع سنگین
heavy industries صنایع سنگین
steel industries صنایع فولادی
primary industries صنایع اولیه
nationalized industries صنایع دولتی
nationalized industries صنایع ملی
woodcraft صنایع چوبی
fine art صنایع مستظرفه
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
indigenous industries صنایع بومی
key industries صنایع اصلی
metal industries صنایع فلزی
key industries صنایع کلیدی
consumer industries صنایع مصرفی
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
aesthetes طرفدار صنایع زیبا
aesthete طرفدار صنایع زیبا
plastic arts صنایع پلاستیکی یا قالبی
dilettantes دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettanti دوستدارتفننی صنایع زیبا
heavy goods محصول صنایع سنگین
government owned industries صنایع متعلق بدولت
industrially از نظر حرف و صنایع
antitrust یااتحادیههای بزرگ صنایع
dilettante دوستدارتفننی صنایع زیبا
minerva صنایع یدی خدای پزشکی
protectionists طرفدار حمایت از صنایع داخلی
chamber of commerce اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
cartel اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
protectionist طرفدار حمایت از صنایع داخلی
cartels اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
industries and mines اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
eia Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
bounties تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
to protect home industry صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
guild socialism اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
euphuism انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
expressions عبارت
statements عبارت
cl عبارت
phrased عبارت
worded عبارت
clause عبارت
clauses عبارت
phrase عبارت
experssion عبارت
terming عبارت
termed عبارت
phrases عبارت
term عبارت
word عبارت
wordage عبارت
expression عبارت
statement عبارت
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
termed جمله عبارت
terming جمله عبارت
Namely …viz …it consists of… عبارت است از ...
wording عبارت سازی
expression افهار عبارت
phraseology عبارت پردازی
the letter of the law عبارت قانون
phraseologist عبارت پرداز
expressions افهار عبارت
term جمله عبارت
relational expression عبارت رابطهای
prolixity عبارت زاید
protext عبارت پیشین
put into words به عبارت دراوردن
range expression عبارت دامنه
To phrase. به عبارت در آوردن
Verbosity. Rhetoric. عبارت پردازی
term عبارت [ریاضی]
namely <adv.> به عبارت دیگر
to wit <adv.> به عبارت دیگر
videlicet به عبارت دیگر
in fact به عبارت دیگر
colloquialism عبارت مصطلح
colloquialisms عبارت مصطلح
paragrapher عبارت نویس
assignment statement عبارت گمارشی
affirmative عبارت مثبت
in other words <adv.> به عبارت دیگر
quotations اقتباس عبارت
quotation اقتباس عبارت
mathematical term عبارت [ریاضی]
an exclamatory phrase عبارت تعجبی
doxology عبارت تسبیحی
an idiomatic experssion عبارت اصطلاحی
passages عبارت فقره
context style of a expression سیاق عبارت
passage عبارت فقره
involution پیچدارکردن عبارت
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
facies عبارت مشخص یک طبقه
to express in worde به سخن یا عبارت دراوردن)
passage عبارت منتخبه از یک کتاب
i.e مخفف به عبارت دیگر
passages عبارت منتخبه از یک کتاب
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
locutions سبک عبارت پردازی
locution سبک عبارت پردازی
it consists mainly بیشتر عبارت است از
verbalism عبارت بی معنی پرحرفی
phrase فراز عبارت سازی
phrased فراز عبارت سازی
pull out quote عبارت استخراج شده
phrases فراز عبارت سازی
escalation ماده یا عبارت تعدیل
metaphraze به عبارت دیگر در آوردن
anastrophe تعویض کلمات یک عبارت
limitation clause عبارت تعیین حدود
locus classicus عبارت نمونه ادبی
landed a که عبارت از زمین است
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
vorticism مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
b. and b مخفف عبارت 'breakfast and bed'
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
anaphora تکرار یک یا چند عبارت متوالی
restrictive جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
anastrophe قلب عبارت کلمات مقلوب
lambs wool که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
fisher equation این رابطه عبارت است از :
phraseography نشان گذاری بجای عبارت
B.Sc مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
invert قلب عبارت معکوس کردن نسبت
C.A.B.s مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
inverting قلب عبارت معکوس کردن نسبت
word order ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
C.A.B مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
inverts قلب عبارت معکوس کردن نسبت
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
well turned خوب ادا شده خوش عبارت
irishism عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
worid عبارت پیغام خبر قول عهد
protectionism دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
to knock head چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
diction عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
parachronism اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
C.I.A مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
functional shift تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
branch یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
kotow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
haplography اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
vigmette ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
kowtow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
branches یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
statements خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
hatched moulding گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
paragram جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
ended عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
demurrer عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
gong زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gongs زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
objected داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
kedgeree خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com