English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
priorities دارای ارجحیت ارجحیت پیام
priority دارای ارجحیت ارجحیت پیام
Other Matches
message precedence ارجحیت ارسال پیام
ordinary پیام معمولی از نظر ارجحیت
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
time preference ارجحیت زمانی
prioritizing برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritized برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritising برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritizes برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritize برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritises برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritised برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
interrupt تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupting تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupts تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
parallels آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
paralleled آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
non maskable interrupt سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
parallelling آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallelled آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
paralleling آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
InBox خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ended کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
acknowledge 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
mssg پیام
i signal پیام ای
signaled پیام
signal پیام
signalled پیام
message پیام
messages پیام
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
code message پیام رمز
heliogram پیام افتابی
bury کد کردن پیام
communicator پیام دهنده
burying کد کردن پیام
ending خاتمه پیام
senders فرستنده پیام
signal generator پیام ساز
general message پیام عمومی
endings خاتمه پیام
burst pedestal پایه پیام
sender فرستنده پیام
start of message اغاز پیام
buries کد کردن پیام
signal tracing ردگیری پیام
privacy استقلال پیام
clear text پیام کشف
plaindress پیام کشف
plain text پیام کشف
encode کد کردن پیام
fox message پیام دوباره
beginning of message شروع پیام
signal center مرکز پیام
flash message پیام انی
encodes کد کردن پیام
color burst pedestal پایه پیام
blanking signal پیام خاموشی
som اغاز پیام
brightness signal پیام روشنایی
radiotelegram پیام تلگرافی
message source منشاء پیام
heading سرلوحه پیام
headings سرلوحه پیام
message switching پیام گزینی
q signal پیام کیو
meteorological message پیام هواسنجی
message queuing صف بندی پیام
monochrome signal پیام تکرنگ
ems dispatch پیام امس
telephone message پیام تلفنی
routine message پیام عادی
diagnostic massage پیام تشخیصی
message source منبع پیام
message retrieval بازیابی پیام
bodies متن پیام
body متن پیام
drafter نویسنده پیام
drafter منشی پیام
dummy message پیام فریبنده
message book دفتر پیام
to send a message پیام فرستادن
message center مرکز پیام
message feedback بازخورد پیام
message heading عنوان پیام
dummy message پیام دروغی
message retrieval استخراج پیام
intelligence signal پیام خبری
end of massage انتهای پیام
maydays پیام اضطراری
wilco پیام را فهمیدم
mayday پیام اضطراری
video signal پیام ویدئو
error message پیام خطانما
transmission ارسال پیام
basegram پیام از ساحل
transmissions ارسال پیام
procedure message پیام معمولی
procedure message پیام عادی
immediate message پیام فوری
cryptogram پیام پنهانی
end of message انتهای پیام
burst gate لامپ پیام گذار
incoming پیام دریافتی در کامپیوتر
traffic داده پیام دریافتی
wronging پیام صحیح نیست
wronging پیام غلط است
wrongs پیام صحیح نیست
wrongs پیام غلط است
wrong پیام غلط است
classification طبقه بندی پیام
transmission security تامین ارسال پیام
trafficked داده پیام دریافتی
deciphers ماشین کشف پیام
trafficking داده پیام دریافتی
deciphered ماشین کشف پیام
traffics داده پیام دریافتی
multiple address message پیام چند ادرسه
decipher ماشین کشف پیام
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
wrong پیام صحیح نیست
classifications طبقه بندی پیام
signal ارسال پیام به کامپیوتر
massage accounting ثبت اطلاعات پیام ها
message book دفتر یادداشت پیام
som شروع پیام essage
time of origin زمان ارسال پیام
decode کشف کردن پیام
decoded کشف کردن پیام
decodes کشف کردن پیام
message switching center مرکز گزینش پیام
minus color signal پیام رنگی منفی
encodes رمز کردن پیام
automatic message switching انتخاب خودکار پیام
synchronizing signal پیام همزمان ساز
radiograms مخابره پیام با بی سیم
radiogram مخابره پیام با بی سیم
originators اقدام کننده پیام
receipt رسید پیام دریافت شد
originator صادر کننده پیام
signaled ارسال پیام به کامپیوتر
originator اقدام کننده پیام
receipts رسید پیام دریافت شد
encode رمز کردن پیام
originators صادر کننده پیام
signalled ارسال پیام به کامپیوتر
helio ایینه مخابره پیام
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
tape copy پیام نوار شده
chrominance signal پیام رنگ تابی
dispatched عزیمت فرستادن پیام
eom انتهای پیام essage
dispatches عزیمت فرستادن پیام
psychogram پیام نوشته روح
proforma پیام پیش نویس
addressed نشانی گیرنده پیام
release اجازه ارسال پیام
address نشانی گیرنده پیام
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
dispatch عزیمت فرستادن پیام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com