Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
dentigerous |
دارای ساختمان مضرس |
|
|
Other Matches |
|
toothier |
دارای دندان مضرس |
saw edged |
دارای لبه مضرس |
toothiest |
دارای دندان مضرس |
tooth billed |
دارای منقار مضرس |
toothy |
دارای دندان مضرس |
steak knife |
کارد رومیزی دارای تیغه مضرس |
crenulated |
دندان موشی دارای کنگرههای ریز مضرس |
crenulate |
دندان موشی دارای کنگرههای ریز مضرس |
amorphous |
دارای ساختمان غیر مشخص |
gruff |
دارای ساختمان خشن و زمخت |
an idiomatic experssion |
عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد |
lithoidal |
دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی |
amphistylar |
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان |
hydathode |
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند |
building system |
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان |
outline assembly drawing |
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است |
dermoid |
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی |
protrusile |
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی |
dermoidal |
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی |
infundibulate |
قیفی شکل دارای ساختمان قیفی |
infundibular |
قیفی شکل دارای ساختمان قیفی |
indented |
مضرس |
cirrate |
مضرس |
denticulate |
مضرس |
seried |
مضرس |
ridgy |
مضرس |
denticulated |
مضرس |
runcinate |
مضرس |
serrulated |
مضرس |
serrulate |
مضرس |
serrate |
ارهای مضرس |
toothily |
بصورت مضرس |
serrate |
مضرس کردن |
broken country |
زمین مضرس |
crinkles |
مضرس زیگ زاگ |
crinkled |
مضرس زیگ زاگ |
crinkling |
مضرس زیگ زاگ |
crinkle |
مضرس زیگ زاگ |
cirrose |
تاژک دار مضرس |
cirhose |
تاژک دار مضرس |
angle-post |
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان] |
building material dealer |
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان |
gigantic building |
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ |
dependency |
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی] |
coach-house |
ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی] |
building enterprise |
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان |
civil engineering contractor |
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان |
enterprise network |
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد |
foundation soil |
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان |
block structure |
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای |
rotundas |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
rotunda |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
rotonda |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
constructional feature |
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان |
double shell constraction |
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی |
overbuild |
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند |
base shear |
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان |
tooth |
دندانه دار کردن مضرس کردن |
isobare |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
isobars |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
isobar |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
soft shelled |
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم |
cementitious |
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان |
formulae |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formulas |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formula |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
ringent |
دارای دهن باز دارای لبان برگشته |
low tension |
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم |
galleried |
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی |
acinaseous |
دارای تخم و بذر دارای تخمدان |
gravel blind |
دارای چشم تار دارای دید کم |
virile |
دارای نیروی مردی دارای رجولیت |
beneficial occupancy |
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام |
construction batalion |
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان |
outrigged |
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی |
dentate |
دندانه دندانه مضرس |
idiomorphic |
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود |
modular construction |
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته |
isotropic solutions |
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص |
end stopped |
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی |
Indo-persian rug |
قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.] |
off colored |
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر |
monadelphous |
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه |
polyisotopic |
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ |
carbody |
ساختمان |
building line |
بر ساختمان |
foundation |
پی ساختمان |
structure of an animal |
ساختمان |
erections |
ساختمان |
erection |
ساختمان |
built up |
پر از ساختمان |
built-up |
پر از ساختمان |
constructions |
ساختمان |
construction |
ساختمان |
type |
ساختمان |
typed |
ساختمان |
types |
ساختمان |
structureless |
بی ساختمان |
structuring |
ساختمان |
substructures |
پی ساختمان |
frame |
ساختمان |
building |
ساختمان |
substructure |
پی ساختمان |
stances |
ساختمان |
structures |
ساختمان |
making |
ساختمان |
homoplastic |
هم ساختمان |
structure |
ساختمان |
mechanisms |
ساختمان |
mechanism |
ساختمان |
stance |
ساختمان |
constructional feature |
طرح ساختمان |
constructiveness |
قوه ساختمان |
on the stocks |
در دست ساختمان |
construction |
تعبیر ساختمان |
constructional dimension |
ابعاد ساختمان |
gross area |
پهنه ساختمان |
pygidium |
ساختمان دم و کفل |
primary structure |
ساختمان اصلی |
steel construction |
ساختمان فولادی |
steel framed structured |
ساختمان فولادی |
constructional dimension |
بعد ساختمان |
constructions |
تعبیر ساختمان |
contracting industry |
صنعت ساختمان |
block |
یک دستگاه ساختمان |
structuralization |
ایجاد ساختمان |
makes |
ساختمان ساخت |
structuralize |
ساختمان کردن |
crane construction |
ساختمان جرثقیل |
aircraft structure |
ساختمان هواپیما |
overall width |
عرض ساختمان |
inhouse work |
توکار ساختمان |
annexe |
ساختمان فرعی |
intermediate structure |
ساختمان داخلی |
main building |
ساختمان اصلی |
contractors pump |
پمپ ساختمان |
shell |
بدنه ساختمان |
frontages |
نمای ساختمان |
shells |
بدنه ساختمان |
City Hall |
ساختمان شهرداری |
shelling |
بدنه ساختمان |
make |
ساختمان ساخت |
integral construction |
ساختمان یکپارچه |
blocks |
یک دستگاه ساختمان |
blocked |
یک دستگاه ساختمان |
cost of construction |
بهای ساختمان |
cost of construction |
هزینه ساختمان |
frontage |
نمای ساختمان |
civil engineer |
مهندس ساختمان |
blindage |
صافکاری ساختمان |
high rise block |
ساختمان بلند |
imperfect structural |
ساختمان ناتمام |
building material |
مصالح ساختمان |
building official |
بازرسان ساختمان |
building permit |
پروانه ساختمان |
building plant |
وسایل ساختمان |
banded structure |
ساختمان نواری |
building system |
سیستم ساختمان |
building trade joinery |
نجاری ساختمان |
building trade worker |
تعمیرکار ساختمان |
trench |
گود ساختمان |
built in |
جزو ساختمان |
home building |
ساختمان مسکونی |
industrial building |
ساختمان صنعتی |
edifices |
ساختمان بزرگ |
edifice |
ساختمان بزرگ |
hydraulic construction |
ساختمان ابی |
steeple |
ساختمان بلند |
steeples |
ساختمان بلند |
house building |
ساختمان مسکونی |
soil structure |
ساختمان خاک |
building component |
اجزای ساختمان |
building connection |
انشعاب ساختمان |
building costs |
هزینههای ساختمان |
bunkhouse |
ساختمان خوابگاه |
trenches |
گود ساختمان |
propylaeum |
در بزرگ ساختمان |
columnar structure |
ساختمان ستونی |
high-rise |
ساختمان بلند |
component part |
جزء ساختمان |
administration building |
ساختمان اداری |
height overall |
ارتفاع ساختمان |
office building |
ساختمان اداری |
height of building |
بلندی ساختمان |
stonework |
ساختمان سنگی |
trisyly |
ساختمان سه ستونی |
auxiliary construction |
ساختمان کومکی |
capital construction |
ساختمان سرمایه |
fronting |
نمای ساختمان |
situation of a building |
موقعیت ساختمان |
site engineering |
مدیر ساختمان |
architectonic |
تکنولوژی ساختمان |
physique |
ساختمان بدن |
physiques |
ساختمان بدن |
superstructure |
ساختمان فوقانی |
superstructures |
ساختمان فوقانی |
apartment building |
ساختمان اپارتمانی |
primary structure |
ساختمان اولیه |
fleuron |
[آراستن ساختمان با گل] |
cone |
ساختمان مخروطی |