Dictiornary-Farsi | دارای قوهء تطابق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
adaptive	دارای قوهء تطابق


Other Matches

animadversion	قوهء ادراک
acheiria	فاقد قوهء لامسه
anaphrodisia	نقصان قوهء باء
atrophic	مربوط به کم شدن قوهء نامیه
atrophied	نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophies	نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophy	نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophying	نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
audiometer	دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
match	تطابق
accommodations	تطابق
justification	تطابق
matches	تطابق
justifications	تطابق
accommodation	تطابق
respondency	تطابق
correspoundence	تطابق
accordance	تطابق
coincidence	تطابق
coincidences	تطابق
respondence	تطابق
accordion pleat	تطابق چین
incongrvent	عدم تطابق
vertical justification	تطابق عمودی
full justification	تطابق کامل
partial adjustment	تطابق جزئی
double coincidence of wants	تطابق دوطرفه
overlap	تطابق کردن
overlapped	تطابق کردن
matches	تطبیق تطابق
match	تطبیق تطابق
accommodation coefficient	ضریب تطابق
overlaps	تطابق کردن
parallelism	همانندی تطابق
pantone matching system	سیستم تطابق پانتون
idealization	تطبیق یا تطابق با تصور
accomodation	قدرت تطابق چشم
incoherence	عدم تطابق ناسازگاری
accomodation	تدارک جا اثاثیه تطابق
radar boresight	تطابق خط دید رادار
incongruousness	عدم موافقت یا تطابق
tecanicality	تطابق بااصول فنی
inventory reconciliation	تطابق موجودی با دارایی یکان
engel's law	قانون عدم تطابق درامد با مقدار هزینه
dioptometer	اسبابی که قدرت تطابق وانکسار چشم را اندازه می گیرد
frictional unemployment	اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ballistic match	تطابق شرایط بالیستیکی خورند بالیستیکی
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl	دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate	دارای دو لب
fraught with	دارای
odoriferous	دارای بو
iodic	دارای ید
glochidiate	دارای مو
three-legged	دارای سه پا
footy	دارای پا
trilinear	دارای سه خط
three legged	دارای سه پا
knarred	دارای برامدگی
silicifoeous	دارای در کوهی
adamantean	دارای تلئلو
floaty	دارای اب نشین کم
elective	دارای حق انتخاب
shelterer	دارای حفاظ
social minded	دارای افکاراجتماعی
fibrinous	دارای مودلیفی
legitimate	دارای حق مشروع
legitimated	دارای حق مشروع
legitimates	دارای حق مشروع
legitimating	دارای حق مشروع
amphibolic	دارای دو معنی
rectilinear	دارای مسیرمستقیم
flabby	دارای عضلات شل
sonant	دارای اهنگ
aluminous	دارای زاج
knock kneed	دارای زانوی کج
spiriferous	دارای عضومارپیچی
foliolate	دارای برگچه
splash	دارای ترشح
mammilate	دارای پستان
kibed	دارای شکاف
self abnegating	دارای کف نفس
acetylate	دارای ریشهء
rifled	دارای خان
formal	دارای فکر
keeled	دارای تبر ته
keyed	دارای جاانگشتی
splashes	دارای ترشح
acetylize	دارای ریشهء
handy <adj.>	دارای مزیت
keratinous	دارای موادشاخی
equivocal	دارای دومعنی
backed	دارای پشت
sexagenary	دارای سن 06 تا96
short range	دارای برد کم
short-range	دارای برد کم
electives	دارای حق انتخاب
splashing	دارای ترشح
magneto	دارای مغناطیس
accentual	دارای تاکید
spirituous	دارای الکل
shoaly	دارای جاهای کم اب
monogamous	دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous	دارای دو زن یا دو شوهر
swell butted	دارای ته گنده
aulait	دارای شیر
lippy	پر رو دارای لب اویزان
lobate	دارای نرمه
sulfureous	دارای گوگرد
artiodactylous	دارای سم شکافته
monogamous	دارای یک همسر
alcoholics	دارای الکل
terahenous	دارای 4 مادگی
basined	دارای ابگیر
ledgy	دارای طاقچه
preferable	دارای رجحان
lean to	دارای چارطاقی
azotic	دارای ازت
syntonic	دارای بسامدمشابه
entitative	دارای وجودخارجی
alcoholic	دارای الکل
strontic	دارای استرونیوم
artiodactyl	دارای سم شکافته
arbitrative	دارای اختیارحکمیت
stannic	دارای قلع
low spirited	دارای روحیه بد
low-spirited	دارای روحیه بد
longheaded	دارای سردراز
staminate	دارای جرثومه نر
febile	دارای حالت تب
deficient	دارای کمبود
redundant	دارای اطناب
feldspathic	دارای فلدسپار
stannous	دارای قلع
twofold	دارای دو چیز
antithetical	دارای ضد ونقیض
straight line	دارای خط مستقیم
lobated	دارای نرمه
antithetic	دارای ضد ونقیض
squib	دارای صدای فش فش
squibs	دارای صدای فش فش
multilineal	دارای چندین خط
miasmatic	دارای دمه بد بو
far reaching	دارای اثرزیاد
splashy	دارای ترشح
salaried	دارای حقوق
pileate	دارای کلاهک
ill neighboured	دارای محیط بد
pelliculate	دارای پوسته
multiflorous	دارای بیش از سه گل
stilted	دارای چوب پا
papillose	دارای برامدگی
iodous	دارای یود
palmy	دارای نخل
weighted	دارای وزن
in flower	دارای شکوفه
multifid	دارای چندشکاف
ill neighboured	دارای همسایه بد
synonymous	دارای ترادف
monometallic	دارای یک فلز
petiolated	دارای دمگل
monopetalous	دارای یک گلبرگ
hook nosed	دارای بینی کج
hook-nosed	دارای بینی کج
muciferous	دارای مخاط
petiolate	دارای دمگل
overlapping	دارای اشتراک
synonymous	دارای تشابه
in force	دارای اعتبار
in power	دارای اختیارات
bifocal	دارای دو کانون
instinct with force	دارای زور
inflorescent	دارای گل اذین
divans	دارای دوفرفیت
divan	دارای دوفرفیت
nucleate	دارای هسته
nitrous	دارای شوره
innervate	دارای پی کردن
insectile	دارای حشره
portentous	دارای فال بد