English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
rental income درامد ناشی از اجاره بها
Other Matches
property income درامد ناشی از املاک ومستغلات
property income tax مالیات بر درامد ناشی ازمستغلات
chartered اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
disposable personal income درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
chater party اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
low cycle fatigue خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
farms اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farmed اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farm اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
Lease (rental) agreement. اجاره نامه (قرار داد اجاره )
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
under lease وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
letting اجاره دادن اجاره رفتن
lets اجاره دادن اجاره رفتن
let اجاره دادن اجاره رفتن
leases اجاره نامه اجاره دادن
lease اجاره نامه اجاره دادن
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
look ahead جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
rental اجاره بها اجاره
leasing اجاره کردن اجاره
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
time charter اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
sublease اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
admissions درامد
hatches درامد
it wasprologue to the nextmove درامد
makings درامد
returns درامد
returning درامد
returned درامد
proceeds درامد
gainings درامد
means درامد
earnings درامد
prelusion درامد
comings in درامد
hatched درامد
earning درامد
admission درامد
hatch درامد
income درامد
revenue درامد
remunerative پر درامد
return درامد
emolument درامد
total revenue درامد کل
total income درامد کل
emoluments درامد
to hold by lease در اجاره
on lease در اجاره
lease اجاره
factor payments اجاره
locatio اجاره
hire اجاره
rent-free بی اجاره
rent free بی اجاره
rent اجاره
hiring اجاره
leases اجاره
hired در اجاره
letting اجاره
lets اجاره
let اجاره
leasing اجاره
tenanted by در اجاره
hires اجاره
immoral earning درامد نامشروع
marginal revenue درامد نهائی
income consumption curve منحنی درامد
income and expenditure درامد و هزینه
income analysis تحلیل درامد
illicit earning درامد نامشروع
imputed income درامد ضمنی
imperial decree درامد نامشروع
imputed income درامد انتسابی
income determination تعیین درامد
income per capita درامد سرانه
total revenue curve منحنی درامد کل
prologue پیش درامد
prologues پیش درامد
income leakage کسر درامد
it scaled kilograms ده کیلوگرم درامد
it proved false دروغ درامد
incremental revenue درامد نهائی
marginal income درامد نهائی
it weighed kilogrammes سه کیلوگرم درامد
income leakage نشت درامد
gross income درامد ناخالص
meanest منابع درامد
unremunerative careers مشاغل کم درامد
deferred credits درامد پس افتاده
deduction from income کسور درامد
current income درامد جاری
benefice درامد کلیسایی
average revenue درامد متوسط
attachment of earnings توقیف درامد
annual income درامد سالانه
annual earnings درامد سالانه
actual income درامد واقعی
internal revenue درامد داخلی
Inland Revenue درامد داخلی
preludes پیش درامد
unearned revenue درامد باداورده
distribution of income توزیع درامد
income distribution توزیع درامد
meaner منابع درامد
mean منابع درامد
flow of income گردش درامد
flow of income جریان درامد
fixed income درامد ثابت
earn درامد داشتن
earned درامد داشتن
earns درامد داشتن
means توانائی درامد
total revenue function تابع درامد کل
transfer income درامد انتقالی
disposable income درامد دریافتی
unearned revenue درامد نامکتسب
economic income درامد اقتصادی
earnings per share درامد هر سهم
prelude پیش درامد
ordinary income درامد عادی
median income درامد میانی
median income درامد متوسط
mean income درامد متوسط
revenue sharing سهیم در درامد
revenue sources منابع درامد
sinfonia پیش درامد
stream of income جریان درامد
per capita income درامد سرانه
supplementary income درامد تکمیلی
income tax مالیات بر درامد
permanent income درامد دائمی
money income درامد پولی
municipal revenue درامد شهرداری
national income درامد ملی
overture پیش درامد
auras پیش درامد
aura پیش درامد
overtures پیش درامد
notional income درامد خیالی
notional income درامد فرضی
nominal income درامد اسمی
net revenue درامد خالص
personal income درامد سرانه
personal income درامد شخصی
income taxes مالیات بر درامد
tax revenue درامد مالیاتی
real income درامد واقعی
temporary income درامد موقتی
relative income درامد نسبی
present income درامد جاری
net income درامد خالص
present income درامد حال
to bring a return درامد دادن
psychic income درامد بی دردسر
transitory income درامد انتقالی
broken-down ازپای درامد
broken down ازپای درامد
revenue function تابع درامد
put out on lease اجاره دادن
renewal offf lease تجدید اجاره
lets به اجاره رفتن
rent اجاره بها
let اجاره دادن
affreightment اجاره کشتی
rentable قابل اجاره
rent اجاره دادن
rent اجاره کردن
stand for <idiom> اجاره دادن
pepper corn rent اجاره اعتباری
pepper corn rent اجاره فاهری
letting اجاره دادن
letting اجاره دهی
tenantry اجاره نشینی
rental اجاره نامه
let به اجاره رفتن
period of hire مدت اجاره
hired اجاره شده
lets اجاره دادن
lets اجاره دهی
let اجاره دهی
leasing اجاره داری
letting به اجاره رفتن
to charter اجاره کردن
back rent اجاره پس افتاده
to put out to lease یا اجاره واگذارکردن
tenruial تصرفی اجاره
let out اجاره دادن
take on lease اجاره کردن
hanging gale اجاره پس افتاده
get out اجاره دادن
leasable اجاره کردنی
quasi rent شبه اجاره
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com