English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
Other Matches
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
There are not many amusements in this town. دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
indexing زبان ساخت کتابخانه یا اندیس کتاب
press mark علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans . پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
virus وجود دارد
viruses وجود دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
groove [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
Is there air conditioning? آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
Is there heating? آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
There's an exception to every rule. برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
Racial prejudice prevails in some countries. دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
residents ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
She loves him in spite lf sll his faults . با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
resident ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
transients آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transient آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
There is one physician for every 260 inhabitants. برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
Where theres will theres a way . <proverb> تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
rubrician کتاب نماز دارد
There is more to it than meets the eye. ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
reticle تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
user library کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
standards خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
main ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
standard خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
what is this book worth? این کتاب چقدر ارزش دارد
Berlin کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
There are many difference between Persian and English . بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
Are there any antiquities here? آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
brochures کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
brochure کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
Pronoia واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
residents داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
western european union ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
resident داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
routing مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
winchester disk دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
kelly drive bushing اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
de jure recognition شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
phenolic epoxy خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
dotting روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dot روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
ScanDisk که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
t درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
aileron spar تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
HyperTerminal برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
infringements ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
infringement ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
invisible hand منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
million میلیون
crore ده میلیون
m یک میلیون
mega میلیون
millions میلیون
library کتابخانه
libraries کتابخانه
megabit میلیون ذره
in this connextion دراین زمینه
megabit میلیون بیت
megabyte میلیون بایت
milliard هزار میلیون
megawatts یک میلیون وات
megawatt یک میلیون وات
megacycle یک میلیون دور
megacycle میلیون چرخه
of late دراین روزها
hither and thither <idiom> دراین سو وآن سو
in this matter دراین امر
megahertz میلیون هرتز
hereabout دراین حدود
here below دراین جهان
To scuffle through a job. سر به میلیون می زند
In this case ( instance) . دراین مورد
in this p case دراین موردبخصوص
common library کتابخانه اشتراکی
macro library درشت کتابخانه
macro library کتابخانه ماکرو
support library کتابخانه پشتیبان
tape library کتابخانه نوارها
system library کتابخانه سیستم
systems library کتابخانه سیستم ها
our library is well stocked کتابخانه ماموجودی
stacks قفسه کتابخانه
stacked قفسه کتابخانه
bookmobile کتابخانه سیار
disk library کتابخانه دیسک
library automation خودکارسازی کتابخانه
walking library کتابخانه متحرک
subroutine library کتابخانه زیرروال
routine library کتابخانه روال ها
project library کتابخانه پروژه
subroutine library کتابخانه زیرروال ها
public library کتابخانه عمومی
library manager مدیر کتابخانه
stack قفسه کتابخانه
program library کتابخانه برنامه ها
library routine روال کتابخانه
program library کتابخانه برنامه
megacycle یک میلیون دوردر دقیقه
In this day and age. دراین دور وزمان
billionth یک تقسیم بر هزار میلیون
herein named نامبرده دراین نامه
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
mips یک میلیون دستورالعمل درثانیه
billionths یک تقسیم بر هزار میلیون
octillion توان هشتم میلیون
gigabyte یک هزار میلیون بابت
g در معنای یک هزار میلیون
On this holy month. دراین روز مبارک
In this holy month. دراین ماه مبارک
there دراین موضوع انجا
kilomegacycle هزار میلیون چرخه
mb یک میلیون بایت egaByte
entry در پایگاه دادههای یا کتابخانه
bibliotheca کتابخانه فهرست کتب
our library is well stocked جنس کتابخانه ما جور
the books hereof کتابهای این کتابخانه
I am a strange in this town. دراین شهر غریب هستم
PB یک quadrilloion بایت چهار میلیون
he is an a. on that سخن او دراین باره است
All the world and his wife were at this party . هر کی را بگویی دراین میهمانی بود
He has no influence in this company . دراین شرکت کاره ای نیست
mhz یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
All the expenses. دراین عکس خوب افتادید
of late years دراین چند سال گذشته
In this day and age. دراین سال وزمانه ( امروزه )
He talked in this connection (vein). دراین زمینه صحبت کرد
f معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
in the last fortnight دراین پانزده روز گذشته
parts per million [ppm] بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
She did not ask about this. او [زن] دراین باره پرسش نکرد.
curatorship تصدی کتابخانه وموزه ومانندان
curatorial نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
How many people live here ? چند نفر دراین خانه می نشینند ؟
The sun is all the more welcome. In this cold weather. دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
megaflop یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
Did you get anything out of this deal ? دراین معامله چیزی گیرت آمد ؟
You name it , they have it in thes department store. هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
He has a poor service record in this company. دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
the pilgrimage of life زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I made a lot of profit in the deal . دراین معامله فایده زیادی بردم
Did you make any profit in this deal ? آیا دراین معامله استفاده ای داشتید ؟
megaton جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megatons جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
We dont have qualified personnel in this company. دراین شرکت آدم حسابی نداریم
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) . رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
simple shear دراین برش تنش عمودی وجودندارد
Generosity runs in the family. سخاوت دراین خانواده ارثی است
I'll give you that [much] . دراین نکته اعتراف می کنم [که حق با تو است] .
gigaflop یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
m علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
gigahertz فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
patron-driven acquisition [PDA] [library] کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
pressmark حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
We have no vacant position ( opening ) in this company . دراین شرکت محل ( جا و سمت ) خالی نداریم
I'll speak at length on this subject. دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
This car can hold 6 persons comefortably. دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
This shop deals in goods of all sorts . دراین مغازه همه چیز معامله می شود
It this case , the purpose has been defeated . دراین مورد نقض غرض شده است
Allow me to chew it over in my mind . اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
There is nothing I can do about it. از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
mhz اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
The surely clean you out in this nightclub . دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com