English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English Persian
macrography درشت نویسی
Search result with all words
macroprogramming درشت برنامه نویسی
macroprogramming برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
Other Matches
close up view نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
gross درشت
gruff درشت
grossed درشت
grosser درشت
tibias درشت نی
harshest درشت
tibia درشت نی
shin bone درشت نی
shank درشت نی
sturdier درشت
sturdiest درشت
sturdy درشت
harsh درشت
harsher درشت
coarser درشت
grosses درشت
crass درشت
coarse درشت
coarsest درشت
majuscular درشت
magnifier درشت کن
macro generator درشت زا
grossest درشت
grossing درشت
hulking درشت
macro درشت
of a coarse fibre نخ درشت
macrosomatic درشت تن
rough درشت
roughest درشت
grained درشت
coarse fibred نخ درشت
coarse grained درشت
rough hewn درشت
rough-hewn درشت
abrupt درشت
jumbos درشت
jumbo درشت
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
showering درشت باران
showers درشت باران
chesty درشت پستان
macro call درشت فراخوان
macro instruction درشت دستور
largeof limb درشت اندام
macro instruction درشت دستورالعمل
coarse gravel شن درشت دانه
macro درشت دستور
showered درشت باران
brutish بی شعور درشت
macro declaration درشت اعلان
macro definition درشت تعریف
macro difinition درشت تعریف
cobnut فندق درشت
macro assembler درشت همگذار
shower درشت باران
macro assembler درشت همگزار
magnifying درشت کردن
majuscule حرف درشت
macropsia درشت بینی
macrograph خط و تصویر درشت
magnifier درشت نما
boldfacing درشت نمایی
macroinstruction درشت دستور
boldface حرف درشت
macroscopic درشت نمود
megalopsis درشت بینی
bumble bee زنبور درشت
grosser درشت بافت
magnify درشت کردن
macro processor درشت پردازشگر
magnifies درشت کردن
magnified درشت کردن
macro library درشت کتابخانه
macrocode درشت برنامه
macrocode دستورالعملهای درشت
macrocycle درشت حلقه
megalopsia درشت بینی
kersey شال درشت
larger درشت لبریز
gross درشت بافت
roughest درشت ناهموار
magnifications درشت نمایی
grits ارد درشت
grossed درشت بافت
text hand دستخط درشت
grit ماسه درشت
snowberry اقطی گل درشت
gaint molecule درشت مولکول
rough درشت ناهموار
lumped تکه درشت
largest درشت لبریز
crus درشت نی ساق
costard سیب درشت
macromolecule درشت مولکول
large درشت لبریز
grumpish ترشرو درشت
grained درشت باف
magnification درشت نمایی
rappee انفیه درشت
rough spoken درشت سخن
exaggerated stereoscopy درشت نما
rudas درشت گنده
gritting ماسه درشت
kerria برگ درشت
lump تکه درشت
engross درشت نوشتن
grossest درشت بافت
lumps تکه درشت
grossing درشت بافت
humble bee زنبور درشت
gritted ماسه درشت
buckshot ساچمه درشت
hulking درشت استخوان
grosses درشت بافت
coarse aggregate مصالح درشت دانه
magnification factor عامل درشت نمایی
capital حرف درشت پایتخت
boldface یکنوع حرف درشت
rip saw اره دندانه درشت
macrocyclic effect اثر درشت حلقهای
macromolecular chemistry شیمی درشت مولکول
bigaroon یک جور گیلاس درشت
gritting درشت ماسه سنگ
macrosplanchnic build هیکل درشت تنه
macroptic hallucination توهم درشت بینی
crepe paper کاغذ الیاف درشت
of a coarse fibre درشت بافت زمخت
was grinted in large t. با حروف درشت چاب
jack plane رنده درشت تراش
macro کلان درشت دستور
wolf hound تازی درشت اندام
grit درشت ماسه سنگ
capitalizes باحروف درشت نوشتن
positional macro درشت دستور مرتبهای
capitalizing باحروف درشت نوشتن
gritted درشت ماسه سنگ
vespid زنبور درشت و سرخ
capitalize باحروف درشت نوشتن
capitalising باحروف درشت نوشتن
capitalises باحروف درشت نوشتن
lateral magnifying power درشت نمایی جانبی
gross motor skills مهارتهای حرکتی درشت
lunker نوعی ماهی درشت
capitalized باحروف درشت نوشتن
macrocyclic musks مشکهای درشت حلقهای
demerara sugar شکر زرد و درشت
coarse sieve غربال سوراخ درشت
macro expansion بسط درشت دستور
capitalised باحروف درشت نوشتن
granular snow برف سفت با دانههای درشت
keyword macro درشت دستور کلید واژهای
deep mouthed دارای صدای درشت و کلفت
magnification بزرگ سازی درشت نمایی
coarse aggregate مصالح دانه بندی درشت
magnifications بزرگ سازی درشت نمایی
cottonade پارچه نخی درشت باف
cheesecloth پارچهی پنبهای درشت باف
Do not entrust great affairs to the small. <proverb> به خردان مفرماى کار درشت .
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
tortricid پروانه بید درشت اندام
runts کبوتر خانگی درشت کوتوله
runt کبوتر خانگی درشت کوتوله
tortricidae پروانه بید درشت اندام
tortrix پروانه بید درشت اندام
power درشت نمایی قدرت دوربین
roughhew درشت بریدن طرح کردن
magnifcation درشت سازی ستایش زیاد
powered درشت نمایی قدرت دوربین
powering درشت نمایی قدرت دوربین
rough hew درشت بریدن طرح کردن
magnifier ذره بین درشت نما
marrow bean لوبیای تخم درشت باغی
powers درشت نمایی قدرت دوربین
stickup initial حرف درشت اول پاراگراف
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
resolutions قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
engrosser کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
tiger moth پروانه درشت اندام ودراز بال
corn snow برفی که دانه بندی درشت دارد
resolution قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
cheesecloth پارچهی درشت باف که در آن پنیر میریختند
madras پیراهن درشت باف سفید نخی
hard as nails <idiom> ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
willet مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
uncial letters حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
chirography خط نویسی
coding برنامه نویسی
grandiloquence قلنبه نویسی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com