Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
pick up
<idiom>
دریافت صدای رادیو و...
Other Matches
blooper
صدای نامطبوع رادیو
facsimile
روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
facsimiles
روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
radio wave
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
radio telephone
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephones
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
DSR
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
checked
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
acknowledge
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
radioing
رادیو
aligning tool
رادیو
neutralizing tool
رادیو
radios
رادیو
radio
رادیو
a radio
رادیو
receiving set
رادیو
radioed
رادیو
broadcasting
رادیو
wireless
رادیو
wirelesses
رادیو
radio telescope
رادیو تلسکوپ
schematic diagram
نقشه رادیو
broadcasting station
ایستگاه رادیو
radioactivity
رادیو اکتیویته
radio telescopes
رادیو تلسکوپ
radiotrician
تکنیسین رادیو
banana pin
دو شاخه رادیو
skiagraphy
رادیو گرافی
radiography
عکسبرداری رادیو
battery receiver
رادیو باتری
radioisotope
رادیو اکتیو
receptacles
ژاک رادیو
receptacle
ژاک رادیو
radiotelegraph
رادیو تلگراف
radio tube
لامپ رادیو
radio star
اختر رادیو
radio set
دستگاه رادیو
radio engineering
مهندسی رادیو
radio button
دکمه رادیو
radio relay
رادیو رله
radio frequency choke
چوک رادیو
air cell a battery
باتری رادیو
radiometer
رادیو متر
radio engineering
تکنیک رادیو
radioisotope
رادیو ایزوتوپ
radioactive
رادیو اکتیو
aerial
آنتن هوایی رادیو
on the air
<idiom>
بخشاز رادیو وتلوزیون
radial
محوری مربوط به رادیو
wave band
دسته امواج رادیو
tune in
<idiom>
پخش از رادیو وتلوزیون
radio prospecting
کشف معادن با رادیو
radials
محوری مربوط به رادیو
universal receiver
رادیو برق و باتری
aerials
انتن هوایی رادیو
buzz
هوم کردن رادیو
radiocast
توسط رادیو گستردن
radiotelephony
مکالمه رادیو تلفنی
buzzing
هوم کردن رادیو
buzzes
هوم کردن رادیو
airwave
امواج رادیو و تلویزیون
radon
ماده رادیو اکتیو
l antenna
انتن معمولی رادیو
inverted l antenna
انتن معمولی رادیو
buzzed
هوم کردن رادیو
radioluminescence
رادیو لومینه سانس
cryptoperiod
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
radiophotograph
انتقال عکس بوسیله رادیو
low tension battery
باتری فشار ضعیف رادیو
airborne radio relay
سیستم رادیو رله هوابرد
radiostrontium
استرونتیوم رادیو اکتیو استرونیتوم 09
tuned radio frequency receiver
رادیو با بسامد میزان شده
radiosonde
دستگاه رادیو سوند هواسنجی
banana jack
مادگی در رادیو برای دوشاخه
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
decay
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decays
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decaying
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decayed
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
radiobroadcast
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
transmissions
وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transmission
وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
radiotherapy
رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
air time
زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن
radiobiology
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
to tune in TV
[radio]
روی کانال مشخصی تلویزیون
[رادیو]
را تنظیم کردن
relays
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relayed
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relay
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
communication
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
disc jockey
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc jockeys
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
tuners
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
tuner
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
sound effects
عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
thumped
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
faxes
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxing
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxed
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
fax
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
spacing impulse
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
comprehensions
دریافت
apprehension
دریافت
collections
دریافت
receptions
دریافت
collection
دریافت
discernment
دریافت
receipts
دریافت
sentience
دریافت
comprehension
دریافت
apperception
دریافت
synecdoche
هم دریافت
reception
دریافت
apprehensions
دریافت
delivery
دریافت
deliveries
دریافت
receiving
دریافت
receipt
دریافت
percipience
دریافت
sensing
دریافت
mental perception
دریافت
transmission/reception of messages
دریافت
inception
دریافت
sportscaster
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscast
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
catcher's side
سمت دریافت
handshaking
آماده دریافت
recieve
دریافت کردن
recieve only
دریافت محض
pick up
<idiom>
دریافت کردن
payee
دریافت کننده
hear from
<idiom>
دریافت نامه
receive
دریافت کردن
reception
دریافت پذیرش
recipiency
قوه دریافت
receivable
دریافت کردنی
receptions
دریافت پذیرش
recover
دریافت کردن
recovering
دریافت کردن
receivers
متصدی دریافت
recovers
دریافت کردن
long distance reception
دریافت دور
payees
دریافت کننده
percept
دریافت ادراکی
perceptions
دریافت احساس
perception
دریافت احساس
receives
دریافت کردن
come into
<idiom>
دریافت کردن
receiver
دریافت کننده
pull down
دریافت کردن
recipient
دریافت کننده
recipient
دریافت کنندگان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com