Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 244 (45 milliseconds)
English
Persian
philologize
در علم زبان کار کردن
Search result with all words
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
list
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
language
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
languages
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
directive
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
fumble
لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
fumbled
لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
fumbles
لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
equivocate
زبان بازی کردن
equivocated
زبان بازی کردن
equivocates
زبان بازی کردن
equivocating
زبان بازی کردن
prevaricate
زبان بازی کردن
prevaricated
زبان بازی کردن
prevaricates
زبان بازی کردن
prevaricating
زبان بازی کردن
quibble
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbled
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbles
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbling
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
palter
زبان بازی کردن
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
report program generator
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
self compiling compiler
کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
setl
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
to study persian
زبان فارسی تحصیل کردن
tongue tie
گیر کردن زبان
waste one's breath
زبان خود را خسته کردن
waste one's words
زبان خود را خسته کردن
To perfect oneself in a foreign language .
معلومات خودرا در یک زبان خارجی کامل کردن
to pick up a language.
<idiom>
زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن.
[از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
to emphasize
تکیه کردن
[زبان شناسی]
to emphasize
تاکید کردن
[زبان شناسی]
to interpret
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to translate something
[from/into a language]
ترجمه
[نوشتنی]
کردن چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
to speak fluent Farsi
روان صحبت کردن زبان پارسی
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
glib
چرب زبان زبان دار
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
زبان تازی زبان عربی
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
two tongued
زبان
tongue
[language]
زبان
tongues
زبان
as one man
با یک زبان
rpg language
زبان ار پی جی
language
زبان
apt language
زبان ای پی تی
apl language
زبان ای پی ال
languages
زبان ها
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
hound's tongue
سگ زبان
tongueless
بی زبان
glossa
زبان
abusers
بد زبان
tongue
زبان
c++
زبان ++C
language lab
زبان
language
زبان
languages
زبان
abuser
بد زبان
gestural postural language
زبان اطواری
gaulish
زبان گال
common language
زبان عمومی
sankskirt
زبان سانسکریت
common language
زبان مشترک
fortran
زبان فرترن
lisping
شلی زبان
romanian
زبان رومانی
ambiguous language
زبان مبهم
romanic
زبان رومی
tongue-tied
زبان بسته
an busive bellow
شخص بد زبان
roumanian
زبان رومانی
an abusive bellow
شخص بد زبان
gift of the gab
روانی زبان
scythian
زبان سکایی
compile language
زبان کامپایل
Romanies
زبان کولیها
serbian
زبان صربستانی
servian
زبان صربی
columbines
زبان در قفا
columbine
زبان در قفا
computer language
زبان کامپیوتر
lisp
شلی زبان
tonguelike
زبان مانند
Romany
زبان کولیها
aphasia
زبان پریشی
computer language
زبان کامپیوتری
semitic language
زبان سامی
compiler language
زبان همگردانی
baluchi
زبان بلوچی
fortran iv
زبان فرترن 2
application oriented language
زبان کاربردی
formal language
زبان صوری
computer oriented language
زبان کامپیوترگرا
Blokiracu te ako me ne ostavis na miru lazni profilu
زبان صربستانی
graphic language
زبان نگارهای
cobol
زبان کوبول
reference language
زبان مرجع
loll
زبان بیرون
lolled
زبان بیرون
lolling
زبان بیرون
lolls
زبان بیرون
Afghan
زبان افغانی
charlatanry
زبان بازی
gujarati
زبان گجراتی
grammer
دستور زبان
gramarey
دستور زبان
glossal
مربوط به زبان
tamil
زبان تمیل
algol 0
زبان الگول 06
glibness
طلاقت زبان
glib tongued
چرب زبان
command language
زبان فرمان
algorithmic language
زبان الگوریتمی
command language
زبان دستوری
command language
زبان فرماندهی
glossitis
ورم زبان
lisps
شلی زبان
algebraic language
زبان جبری
glottology
زبان شناسی
glossology
زبان شناسی
Hebrew
زبان عبری
algol
زبان الگول
comit language
زبان کامیت
commerical language
زبان تجاری
tongue tied
زبان بسته
assembly language
زبان همگذاری
decompilation
به زبان اصلی
erse
زبان گالی
Urdu
زبان اردو
lingo
زبان ویژه
equivocator
زبان باز
Latin
زبان لاتین
target language
زبان هدف
lingoes
زبان ویژه
symbolic language
زبان نمادی
estonian
زبان استونی
assembly language
زبان اسمبلی
lingua franca
زبان میانجی
standard language
زبان متعارف
fabricated language
زبان ساختگی
assyrian
زبان اشوری
sweet spoken
شیرین زبان
target language
زبان مقصود
avestan
زبان اوستایی
enquiry language
زبان پرس و جو
dialect
زبان محلی
dialect
ی در زبان استاندارد
dysphasia
زبان پریشی
dialects
زبان محلی
licked
زبان زدن
basic language
زبان بیسیک
dumb language
زبان بی زبانی
lick
زبان زدن
the turkish language
زبان ترکی
the persian language
زبان فارسی
dialects
ی در زبان استاندارد
english speaking
انگلیسی زبان
technical language
زبان فنی
technical language
زبان تخصصی
design language
زبان طراحی
licks
زبان زدن
bengali
زبان بنگاله
dumb language
زبان حال
tongue tie
لکنت زبان
conversational language
زبان محاورهای
aramaic
زبان ارامی
cryptologic
زبان رمز
slavic
زبان اسلاوی
slip of the tongue
لغزش زبان
cypriot
زبان قبرس
aramaean
زبان باستانی
control language
زبان کنترل
dumb
زبان بسته
flemish
زبان فلاندرز
dumber
زبان بسته
silver tongued
چرب زبان
dumbest
زبان بسته
simscript language
زبان سیمسکریپت
simula language
زبان سیمیولا
czech
زبان چکوسلواکی
armenian
زبان ارمنی
smooth tongued
چرب زبان
source language
زبان منبع
declarative language
زبان اعلانی
declarative language
زبان تشریحی
source language
زبان اصلی
brickbat
زخم زبان
aryan
زبان اریایی
sophist
زبان باز
dactylology
زبان انگشتی
dancing language
زبان رقص
charlatanism
زبان بازی
mother tongue
زبان مادری
snobol language
زبان اسنوبول
artificial language
زبان مصنوعی
object language
زبان مقصود
language processor
زبان پرداز
language master
زبان اموز
language master
اموزگار زبان
open hearted
دل و زبان یکی
language laboratory
آزمایشگاه زبان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com