English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
Other Matches
You have to change at London. شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
boot and saddle سوار شوید
horse سواراسبی سوار شوید
What time does the train arrive in London? چه وقت قطار به لندن می رسد؟
Does the train stop in London? آیا قطار در لندن توقف دارد؟
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
scotland yard نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
to limber up a gun carriage پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
bitblt در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
staging سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
to ride and tie اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
embarked سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
adds اضافه کنید زیاد کنید
add اضافه کنید زیاد کنید
adding اضافه کنید زیاد کنید
dill شوید
fall in به خط شوید
local procurement تدارک محلی فراورده محلی
localism ایین محلی علاقه محلی
cavalry سوار نظامی سوار اسبی
guide on line راهنماهابخط شوید
walk back به عقب خم شوید
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
retreat فرمان متفرق شوید
retreating فرمان متفرق شوید
retreated فرمان متفرق شوید
retreats فرمان متفرق شوید
god speed you کامیاب شوید موفق باشید
I have no doubt that you wI'll succeed. تردیدی ندارم که موفق می شوید
guides post نفر هادی مستقر شوید
the metropolis لندن
London لندن
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
uncovering فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
uncovers فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
uncover فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
cockney اهل لندن
In the very heart of london . درقلب لندن
london ivy دود و مه لندن
Fleet Street جراید لندن
cockneys اهل لندن
londoner اهل لندن
Scotland اداره اگاهی در لندن
scotland yard اداره کاراگاهی لندن
Beefeater نگهبان برج لندن
east end قسمت شرقی لندن
we learnt from london that از لندن خبر میرسد
Beefeaters نگهبان برج لندن
You're improving. <idiom> دارید بهتر می شوید [در انجام کارتان] [اصطلاح روزمره]
local posts پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
clearinghouse موسسه تهاتری لندن انبار
london in size پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
general posr office اداره مرکزی پست در لندن
uncover برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
transpontine واقع درجنوب رود تیمز در لندن
cavalry man سوار در سوار نظام
inns of chancery عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
lombard street خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
imperial institute بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
tomorow morning . I wI'll leavew for london. فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
multigage قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
bigben ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
logs مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
log مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
pantechnicons نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicon نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
baltic exchange بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
mohock تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
colleague هم قطار
colleagues هم قطار
train قطار
trained قطار
trains قطار
rows قطار
rowed قطار
tandems قطار
row قطار
filed قطار
file قطار
compeer هم قطار
conpanion هم قطار
string قطار
tandem قطار
error burst قطار خطاها
train ride گردش با قطار
The train ran off the rails. قطار از خط خارج شد
trains پیش قطار
prime movers پیش قطار
rank قطار رشته
prime mover پیش قطار
train driver راننده قطار
wagon master رئیس قطار
sleeping carriage خوابگاه قطار
train operator [American E] راننده قطار
row قطار راسته
rowed قطار راسته
rows قطار راسته
locomotive engineer [American E] راننده قطار
railroad engineer [American E] راننده قطار
locomotive operator [British E] راننده قطار
trained پیش قطار
locomotive driver [British E] راننده قطار
truck واگن قطار
ranks قطار رشته
freight train قطار باری
cross belt قطار حمایل
in a row قطار شده
When does the train arrive? قطار کی می رسد؟
freight trains قطار باری
goods train قطار باربری
goods trains قطار باربری
trucks واگن قطار
trucking واگن قطار
trucked واگن قطار
electric train قطار برقی
railway station ایستگاه قطار
train پیش قطار
ranked قطار رشته
train of waves قطار موج
pulse train قطار تپشها
wave train قطار موج
light engineh لوکوموتیو بی قطار
primers پیش قطار
primer پیش قطار
i lost the train به قطار نرسیدم
for تحویل روی قطار
caboose اطاق کارگران قطار
parlor car سالن استراحت قطار
buggie پیش قطار توپ
a thorugh train قطار بدون توقف
goods train قطار حمل کالا
When wI'll the train arrive ? چه وقت قطار می آید ؟
dining cars واگن رستوران قطار
intercity train قطار بین شهری
dining car واگن رستوران قطار
goods trains قطار حمل کالا
the train runs without a stop قطار بدون ایست
time bill برنامه حرکت قطار
streetcar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
train journey from ... over ... to ... مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
tram [British E] قطار برقی خیابان
tramcar [British E] قطار برقی خیابان
trolley [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
buffer-bar [railway] ضرب خور [قطار]
streamliner قطار سریع وشیک
trolleycar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
i lost the train قطار را از دست دادم
The train came in on time . قطار به موقع رسید ( سروقت )
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
The train was 10 minutes late. قطار 10 دقیقه دیر رسید
When does the train [bus] to ... depart? قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
container قطار و کشتی بکاربرده میشود
containers قطار و کشتی بکاربرده میشود
intercity train قطار بین شهری با توقف
We rushed ( hurried ) back to the train station. با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
free on rail تحویل کالا روی قطار
say no more بس کنید
ease off شل کنید
socialist international بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
boat train [خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
Is there a train to the airport? آیا برای فرودگاه قطار هست؟
How long does the train stop here? چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Do I have to change trains? آیا باید قطار عوض کنم؟
in the centre near the railway station در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
slip carriage واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
lounge car قطار دارای سالن استراحت وتفریح
vide infara را نگاه کنید
repeats تکرار کنید
caution توجه کنید
push the door to در راپیش کنید
oyez گوش کنید
keep at it مداومت کنید
Turn (let) the dog loose. سگ راباز کنید
leontief table نگاه کنید به :
suppose فرض کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
attention to orders توجه کنید
supposes فرض کنید
supposing فرض کنید
repeat تکرار کنید
accelerando کم کم تند کنید
hurry up عجله کنید
give it a wipe انراخشک کنید
recive مصرف کنید
delete حذف کنید
cautions توجه کنید
hold hard صبر کنید
have patience with me با من حوصله کنید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com