Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (7 milliseconds)
English
Persian
chevron
دستکش ارم بازو
chevrons
دستکش ارم بازو
Other Matches
printwheel
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
gloves
دستکش
chevrons
دستکش
glove
دستکش
chevron
دستکش
gantlet
دستکش
glover
دستکش ساز
gantlope
دستکش بلند
gantelope
دستکش بلند
boxing gloves
دستکش بوکس
mitt
دستکش بلند
mitts
دستکش بلند
boxing glove
دستکش بوکس
gauntlet
دستکش بلند
gauntlets
دستکش بلند
muffled
دستکش پوش
wheel gloves
دستکش رانندگی
kid gloves
دستکش جیر
kid gloves
دستکش چرمی
webber
دستکش ساز
kid glove
دستکش پوش
mitts
دستکش بیش بال
mitt
دستکش بیش بال
finger tab
دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
catching glove
دستکش دروازه بان
blow with the open glove
ضربه با دستکش باز بوکس
gauntlet
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
gauntlets
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
an iron hand in a valvet glove
دست اهنین در دستکش مخملی
glove stretcher
اسباب گشادکردن پنجههای دستکش
A pair of shoes (gloves,socks).
یک جفت کفش( دستکش ؟جوراب )
stick glove
دستکش کلفت دروازه بان
Where is the mate ( companion ) of this glove ?
لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
humeeerus
بازو
the humeral bone
بازو
brachium
بازو
upper arm
بازو
forearm
بازو
grain
بازو
arm
بازو
forearms
بازو
wrists
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
trap
فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
wrist
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
patent anchor
لنگر بی بازو
armband
بازو بند
humeeerus
استخوان بازو
the humeral bone
استخوان بازو
brassart
زره بازو
muscular strength
زور بازو
humeri
استخوان بازو
humerus
استخوان بازو
humeruses
استخوان بازو
armbands
بازو بند
brachio
<prefix>
وابسته به بازو
[پزشکی]
brachium
هر عضوی شبیه بازو
hen hawk
ضربه از زیر بازو
shovel pass
پاس از زیر بازو
shovel pass
پاس اززیر بازو
wrist wrestling
مسابقه نیروی بازو
cubitus
ساعد پیش بازو
arm wrestling
مسابقه نیروی بازو
chevron
درجه نظامی روی بازو
chevrons
درجه نظامی روی بازو
more power to your elbow
خدازور بازو بشما بدهد
open faced
دارای سیمای بازو بی تزویر
armless
<adj.>
بی بازو
[در آخر جمله می آید]
arm hand steadiness test
ازمون استواری دست و بازو
jackknife
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
change of pace
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change up
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
overarm
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
fins
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fin
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
extend
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunge
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
dog paddle
شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
extending
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunged
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extends
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
thrusts
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
front raise
تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
thrust
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
scooped
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooping
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoops
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoop
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
swing bell
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bar
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
bar printer
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
master slave manipulator
بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
mitten
دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens
دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
flip pass
پاس کوتاه از زیر بازو پاس سریع با استفاده از مچ
positioned
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com