English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
actinograph دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
Other Matches
actinogram ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
actinochemistry مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
bar bender دستگاهی که میل گرد را خم میکند
excavators دستگاهی که پی کنی یاخاکبرداری میکند
excavator دستگاهی که پی کنی یاخاکبرداری میکند
air compresser دستگاهی که هوا را متراکم میکند
hydromatic دستگاهی که بافشار روغن کار میکند
termograph دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
marigraph دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
reading wand دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
atomizers دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomisers دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomizer دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
sensitive آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
batcher دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
uart Receiver UniversalAsynchronous Transmitter دستگاهی که دادههای موازی را به داده سری تبدیل میکند
franking machine دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
computer output microfilm recorder دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
heliocentric دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
opened برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opens برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
gain افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gained افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gains افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
vibrators دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
vibrator دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
bell conveyor دستگاهی که مخلوط بتن را ازروی نوار به محل بتن ریزی حمل میکند
violet ray اشعهء ماوراء بنفش
asteriated دارای اشعهء ستاره مانند
anticathode قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air metering force نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
dye polymer recording در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
the greater lumen خورشید
sunned خورشید
sun خورشید
daystar خورشید
phoebus خورشید
suns خورشید
day star خورشید
sol خورشید
sunning خورشید
declination میل خورشید
sol الهه خورشید
air thread لعاب خورشید
parhelion عکس خورشید
titan خدای خورشید
perihelion حضیض خورشید
corona خرمن خورشید
solar eclipse گرفت خورشید
eclipse of the sun خورشید گرفتگی
coronas خرمن خورشید
d. of the sun انحراف خورشید
titans خدای خورشید
samson اهل خورشید
parhelion خورشید کاذب
actinometer پرتوسنج خورشید
sun's disk قرص خورشید
macule لکه خورشید
heliometer خورشید سنج
helium گاز خورشید
sunlight نور خورشید
mock sun عکس خورشید
actinometre پرتوسنج خورشید
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
helios دارگونه خورشید خورشیدخدا
the setting of the sun غروب کردن خورشید
opposition jupiter to the sun تقابل بر جیس با خورشید
coronel هاله خورشید وغیره
heliocentric system دستگاه خورشید مرکزی
coronal هاله خورشید وغیره
hour angle زاویه ساعتی خورشید
anthelion هاله رو به روی خورشید
spectrohelioscope طیف بین خورشید
chromatosphere هاله سرخ خورشید
parheliacal مانند عکس خورشید
sunglow فلق و شفق خورشید
first light اولین طلیعه خورشید
sunspot لکه روی خورشید
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
instrumental analysis تجزیه دستگاهی
built in aerial آنتن دستگاهی
broken <adj.> شکسته [دستگاهی]
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
pyrheliometer گرماسنج ونیرو سنج خورشید
The earth moves round the sun. زمین دوز خورشید می چرخد
The earth moves round the sun . زمین بدور خورشید می گردد
heliometer الت پیمایش قطر خورشید
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
perihelion نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
sunrise طلوع خورشید تیغ افتاب
sunrises طلوع خورشید تیغ افتاب
gossamery لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
ripper دستگاهی که زمین را شیارمیزند
presetting تنظیم از قبل [دستگاهی]
mansion عمارت چند دستگاهی
to park پارک کردن [دستگاهی]
mansions عمارت چند دستگاهی
hook-up اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
bitumen boiler دستگاهی که با ان قیر رامیجوشانند
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
aureola هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
spectroheliograph تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliogram تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
solunar حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
snowblink انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
midnight sun خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
to screen one's eyes from the sun از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
sunlight تابش افتاب انعکاس نور خورشید
heliograph دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
reels دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeled دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
echo depth sounder دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
mill دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
automation کنترل و هدایت دستگاهی بطورخودکار
mills دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
reel دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeling دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
parhelic وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
shoots رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
shoot رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
transaction code کد تغییرات
variation تغییرات
variations تغییرات
oscilliations تغییرات
to start up something دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
to put something into operation دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
wind gauge دستگاهی که سرعت باد را اندازه می گیرد
generators دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
generator دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
aeromotor هرگونه دستگاهی که با جریان هواکار کند
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
inquiry station دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
mithra نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
heliometry پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
autumnal equinox نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
camera lucida [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
isothermal change تغییرات هم دما
incrementally تغییرات پلهای
f. and reflux تغییرات روزگار
physical change تغییرات فیزیکی
calculation variation انالیز تغییرات
taste changes تغییرات سلیقه
adiabetic changes تغییرات ادیابتیک
calculus of variations حساب تغییرات
flux and reflux تغییرات زمانه
chance variations تغییرات تصادفی
technological changes تغییرات فنی
ranged دامه تغییرات
output variability تغییرات تولید
lateral shifts تغییرات جانبی
coefficient of variation ضریب تغییرات
transaction file فایل تغییرات
deflection shift تغییرات انحراف
flux تغییرات پی در پی جریان
range دامنه تغییرات
range دامه تغییرات
seasonal variations تغییرات فصلی
rate of changes نرخ تغییرات
lateral shifts تغییرات عرضی
qualitative changes تغییرات کیفی
quantitative changes تغییرات کمی
tolerances دامنه تغییرات
ranges دامنه تغییرات
ranges دامه تغییرات
ranged دامنه تغییرات
social changes تغییرات اجتماعی
tolerance دامنه تغییرات
depth varies عمق تغییرات
to conk out کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com