Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
Other Matches
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
power pack
دستگاه تنظیم برق
damping
تنظیم کار دستگاه
thermoregulator
دستگاه تنظیم حرارت
automation
دستگاه تنظیم خودکار
zeroes
تنظیم دقیق دستگاه
zero
تنظیم دقیق دستگاه
zeros
تنظیم دقیق دستگاه
altitude fine adjustment
دستگاه تنظیم دقیق
pantograph
دستگاه رسام قابل تنظیم
preselection
تنظیم از قبل
[دستگاه سازی]
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
zero beat
تنظیم کردن دقیق موج دستگاه وفرکانس ان
mach trim compensator
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
thermostat
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostats
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
regulating resistance
مقاومت تنظیم کننده
initialed
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initials
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialling
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialled
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialing
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
aircraft arresting gear
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
material testing machine
دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
earth resistance meter
دستگاه اندازه گیری مقاومت زمین
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
box cameras
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
variable recoil
سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
variable resistance
مقاومت متغیر
rheostat
مقاومت متغیر
adjustable resistance
مقاومت متغیر
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
piv variable speed transmission
جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
high burst ranging
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
adjustments
تنظیم
spreading
تنظیم
alignments
تنظیم
regulation
تنظیم
alignment
تنظیم
timing
تنظیم
shaping regulating
تنظیم
calibration
تنظیم
regularization
تنظیم
adjustment
تنظیم
set out
تنظیم
formulation
تنظیم
speed adjustment
تنظیم سرعت
adjustment of fire
تنظیم تیر
air adjustment
تنظیم هوا
set screw
پیچ تنظیم
spark setting
تنظیم جرقه
set the watch
تنظیم نگهبانی
set up
تنظیم کردن
regulating
تنظیم کردن
regulation
پهنه تنظیم
hand regulation
تنظیم با دست
adjustment of rools
تنظیم غلطک
rocker gear
تنظیم جاروبک
setting ring
حلقه تنظیم
adjusting point
نقطه تنظیم
thermoregulation
تنظیم دمایی
regulators
تنظیم کننده
depth adjustment
تنظیم عمیق
adjustments
تنظیم کردن
regulator
تنظیم کننده
adjustments
تنظیم تطبیق
adjustment
تنظیم کردن
to set out
تنظیم کردن
trigger control
تنظیم با ماشه
tunable
تنظیم پذیر
will adjust
تنظیم می کنم
voltage regulation
تنظیم ولتاژ
vertical justification
تنظیم عمودی
vertical adjustment
تنظیم عمودی
checks
دریچه تنظیم
checked
دریچه تنظیم
check
دریچه تنظیم
tuneable
تنظیم پذیر
tunably
تنظیم پذیر
to put in to shape
تنظیم کردن
to make out
تنظیم کردن
to draw up
تنظیم کردن
focusing control
تنظیم تمرکز
regiment
تنظیم کردن
regiments
تنظیم کردن
adjustable
قابل تنظیم
adjustable
تنظیم پذیر
framer
تنظیم کننده
stup string
رشته تنظیم
frequency tuning
تنظیم فرکانس
adjust
تنظیم کردن
adjusting
تنظیم کردن
fine setting
تنظیم میکرومتری
fine setting
تنظیم دقیق
adjusability
قابلیت تنظیم
to draw out
تنظیم کردن
electronic control
تنظیم الکترونیکی
adjusted
تنظیم شده
family planning
تنظیم خانواده
electronic tuning
تنظیم الکترونی
expanded contrast
تنظیم کنتراست
thermostatic regulation
تنظیم با دماپای
thermoregulation
تنظیم حرارت
fine adjustment
تنظیم فریف
fine adjustment
تنظیم دقیق
adjusts
تنظیم کردن
indictment
تنظیم کیفرخواست
method of drawing up
طرز تنظیم
jack screw
پیچ تنظیم
precision adjustment
تنظیم دقیق
attend
تنظیم کردن
attending
تنظیم کردن
attends
تنظیم کردن
regularised
تنظیم کردن
regularises
تنظیم کردن
regularising
تنظیم کردن
regularized
تنظیم کردن
regularizes
تنظیم کردن
regularizing
تنظیم کردن
calibrate
تنظیم کردن
indictments
تنظیم ادعانامه
indictments
تنظیم کیفرخواست
pressure regulator
شیر تنظیم
levelling screw
پیچ تنظیم
pressure adjustment
تنظیم فشار
conduction
هدایت تنظیم
calibrating
تنظیم کردن
calibrates
تنظیم کردن
regularize
تنظیم کردن
calibrated
تنظیم کردن
preset
پیش تنظیم
lay down
تنظیم کردن
pilot valve
سوپاپ تنظیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com