English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
double frame hobbing machine دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
Other Matches
plain milling cutter دستگاه فرز غلطکی
slab milling cutter دستگاه فرز غلطکی
plate mill دستگاه فرز غلطکی
hobbing machine دستگاه فرز غلطکی
chain hob دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
bevel gear hob دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
duplex fixed bed miller دستگاه فرز دوبل
double three spindle machine دستگاه سه هرزگردی دوبل
double four spindle machine دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double angle milling cutter دستگاه فرز زاویه دوبل
double two high rolling mill دستگاه نورد مضاعف دوبل
double squirrel cage motor موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
edge mill اسیاب غلطکی
spherical roller bearing بلبرینگ غلطکی
roller bearing بلبرینگ غلطکی
drum switch کلید غلطکی
barrel controller کلید غلطکی
ball and parallel roller bearings یاطاقان غلطکی
cylinderical roller bearing یاطاقان غلطکی
anti friction bearing یاطاقان غلطکی
slab mill فرز کردن غلطکی
bulb angle steel فولاد نبشی غلطکی
timken bearing یاطاقان غلطکی مخروطی
four high rolling stand مقام چهار غلطکی
four high rolling stand خان چهار غلطکی
cylinder roller thrust bearing یاطاقان غلطکی محوری
drum type lubricating pump پمپ روغنکاری نوع غلطکی
duple دوبل
double-checking کیش دوبل
double diode دیود دوبل
double-checked کیش دوبل
double-check کیش دوبل
double amplitude دامنه دوبل
double acting fuse فیوز دوبل
double u butt weld جوش لب به لب یو دوبل
double u butt joint اتصال لب به لب یو دوبل
double check کیش دوبل
dual capacitor خازن دوبل
double belt تسمه دوبل
double bottoms ناو کف دوبل
dual tire لاستیک دوبل
double entry bookkeeping حسابداری دوبل
push and pull lever اهرم دوبل
double refraction شکست دوبل
double integral انتگرال دوبل
doubles بازی دوبل
twin lever اهرم دوبل
twin conductor هادی دوبل
doubled up بازی دوبل
doubled بازی دوبل
double بازی دوبل
double seam درز دوبل
double-checks کیش دوبل
double frequency فرکانس دوبل
double knot گره دوبل
double refraction انکسار دوبل
fours مسابقه دوبل
double vee guide راهنمای وی دوبل
double accumulator switch کلید انباره دوبل
dual crank میل لنگ دوبل
indenture دوبل کردن قرارداد
polyphase earth اتصال زمین دوبل
double integration method روش انتگرال دوبل
double bank radial engine موتور ستارهای دوبل
double flanged seam درز- لبه دوبل
double entry سیستم دفترداری دوبل
double earth fault اتصال زمین دوبل
double delta connection اتصال مثلث دوبل
double i butt weld جوش درزی ای دوبل
double knee لوله زانویی دوبل
double rotor motor موتور با رتور دوبل
double tandem engine موتور سری دوبل
double flanged butt joint اتصال لب به لب- لبه دوبل
double dribble خطای دوبل در بسکتبال
double helical gear چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double track railway bridge پل راه اهن باسکوی دوبل
double thrust ball bearing بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double multiple disc clutch کلاج چند صفحه- دوبل
double keyway broach مته دستی با جا خار دوبل
double thrust bearing یاطاقان با فشار محوری دوبل
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
double squirrel cage موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
double accentric press پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
up and back بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
service line خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
double base diode دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
duplex operation کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
crediting ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
alleyways حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
two cell accumulator اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
duodide دیود مضاعف دیود دوبل
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
apparatus دستگاه
organ system دستگاه
nervous systems دستگاه پی
plants دستگاه
appurtenance دستگاه
plant دستگاه
nervous system دستگاه پی
instrument دستگاه
utensil دستگاه
devices دستگاه
device دستگاه
team یک دستگاه
system دستگاه
utensils دستگاه
systems دستگاه
teams یک دستگاه
installations دستگاه
installation دستگاه
sets دستگاه
appliances دستگاه
equipment دستگاه
mechanism دستگاه
units یک دستگاه
unit دستگاه
unit یک دستگاه
units دستگاه
set دستگاه
mechanisms دستگاه
appliance دستگاه
machines دستگاه
machine دستگاه
setting up دستگاه
device code کد دستگاه
machined دستگاه
duplexing assembly دستگاه دو راهه
power plants دستگاه تولیدنیروی
quantized system دستگاه کوانتایی
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
electric machine دستگاه برقی
puller دستگاه کشش
punching machine دستگاه منگنه
punching machine دستگاه پانچ
electric apparatus دستگاه الکتریکی
telegraph دستگاه تلگراف
device name نام دستگاه
duplexer دستگاه دوراهه
electrostatic system دستگاه الکتروستاتیکی
device number شماره دستگاه
telegraphing دستگاه تلگراف
device status وضعیت دستگاه
absorption apparatus دستگاه جذب
abrasive cutting machine دستگاه برش
power saw دستگاه اره
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com