Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English
Persian
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
Search result with all words
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
Other Matches
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
angle of approach
زاویه تقرب هواپیما
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
radio approach
دستگاه تقرب رادیویی
ground controled approach
دستگاه تقرب خودکار
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
grivation
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
otters
زاویه دهنده کابل مین جمع کن
otter
زاویه دهنده کابل مین جمع کن
transit
دستگاه زاویه یاب ترانزیت
double angle milling cutter
دستگاه فرز زاویه دوبل
camber gage
دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
indicative
نشان دهنده
indicant
نشان دهنده
indicator
نشان دهنده
demonstrators
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
sight base
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
resilient
نشان دهنده فنری
end
کد نشان دهنده انتهای خط
counting balance
ترازوی نشان دهنده
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
ring indicator
نشان دهنده حلقه
turnkey
کلید دار زندان دستگاه انحراف سنج زاویه
receivers
دستگاه خوراک دهنده
receiver
دستگاه خوراک دهنده
jointer
دستگاه اتصال دهنده
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
frequency discriminator
دستگاه تشخیص دهنده فرکانس
audio response device
دستگاه جواب دهنده سمعی
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
responsor
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
pointers
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
sight cover
روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
approach line
خط تقرب به باند
access
تقرب به خدا
accessing
تقرب به خدا
approach lane
مسیر تقرب
approachability
قابلیت تقرب
landing approach
مسیر تقرب
to gain a ccess
تقرب جستن
accessed
تقرب به خدا
accesses
تقرب به خدا
approach clearance
اجازه تقرب
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
entering angle
زاویه ورودی زاویه دخول
loss angle
زاویه تلف زاویه تلفات
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
declination
زاویه انحراف زاویه میل
angle of repose
زاویه تعادل زاویه ارامش
line of approach
مسیر تقرب یا فرود
intermediate approach
مسیر تقرب فرعی
approach chart
نقشه تقرب هواپیما
initial approach
تقرب اولیه هواپیما
approach route
مسیر تقرب به باند
initial approach
مسیر تقرب اصلی
he gained access to the king
بشاه تقرب جست
line of approach
راه تقرب به دشمن
approach time
زمان تقرب هواپیما
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
avenues of approach
راههای نفوذی مسیرهای تقرب
approach sequence
ترتیب توالی تقرب هواپیماها
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
turn in point
نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
approach line
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
automatic approach and landing
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com