Total search result: 202 (20 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
piggyback |
دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود |
piggybacks |
دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود |
|
|
Other Matches |
|
sequence |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
sequences |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
authorized |
شخصی که مجاز است به دستیابی به یک سیستم |
forbid |
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست |
forbids |
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست |
multi |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
multi- |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
passwords |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
password |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
signature |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
signatures |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
raw |
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود |
dynamically |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
dynamic |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
remote |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
remoter |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
remotest |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
legit |
نمایش مجاز تاتر مجاز |
queries |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
querying |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
queried |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
query |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
SEPP |
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد |
privacy |
قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست |
log |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
logs |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
visiting correspondent |
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی |
integrated |
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است |
user |
رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است |
users |
رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است |
authorisations |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
authorization |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
key |
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد |
ccp |
نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است |
peripheral |
بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد |
tariff |
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات |
tariffs |
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات |
inquiry |
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری |
inquiries |
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری |
password |
کامپیوتر یا نرم افزای که نیاز دارد کاربر پیش از دستیابی یافتن کلمه رمز را وارد کند |
passwords |
کامپیوتر یا نرم افزای که نیاز دارد کاربر پیش از دستیابی یافتن کلمه رمز را وارد کند |
adventure game |
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند |
primary |
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری |
account |
کلمه رمز و حقوق دستیابی به شبکه یا سیستم Online |
conversational mode |
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد |
multi user system |
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند |
share |
فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است |
shared |
فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است |
shares |
فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است |
privilege |
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد |
id |
کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد |
electronic |
سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی |
personal |
ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند. |
managers |
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد |
manager |
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد |
commanded |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
command |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
commands |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
upward compatible |
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت |
authorized level of organization |
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی |
text |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
texts |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
daemon |
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد |
log |
کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند |
identity |
عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود |
logs |
کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند |
identities |
عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود |
privilege |
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز |
shared |
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود |
share |
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود |
shares |
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود |
OCCAM |
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم چند پردازنده یا چند کاربر |
machine |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
machines |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
machined |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
computerization |
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری |
user |
نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد |
users |
نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد |
Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
auto |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
autos |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
at liberty |
مجاز |
permissive |
مجاز |
certified |
مجاز |
authorized |
مجاز |
rated |
مجاز |
allowed |
مجاز |
commissioned |
مجاز |
licensed |
مجاز |
permitted |
مجاز |
admittable |
مجاز |
admissibll |
مجاز |
authorrized |
مجاز |
authorised |
مجاز |
permissible |
مجاز |
toluene |
حد مجاز |
legal |
مجاز |
allowable |
مجاز |
metonymy |
مجاز |
lawful |
مجاز |
admissible |
مجاز |
tropologic |
مجاز |
licensable |
مجاز |
serials |
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد |
serial |
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد |
tolerances |
تفاوت مجاز |
lawfully |
به طور مجاز |
maximum prr ermissible |
مجاز حداکثر |
metonym |
مجاز مرسل |
permissible velocity |
سرعت مجاز |
admitance |
روا مجاز |
contraband |
غیر مجاز |
authorise |
مجاز نمودن |
tolerances |
خطای مجاز |
justifiability |
مجاز بودنی |
allowable cargo load |
حداکثربار مجاز |
licit |
روا مجاز |
accredited |
مجاز معتبر |
allowable load |
بار مجاز |
allowable stress |
تنش مجاز |
working stress |
تنش مجاز |
allowed vibrations |
ارتعاشهای مجاز |
tolerance |
تفاوت مجاز |
allowable level |
تراز مجاز |
not allowed |
غیر مجاز |
prescribed load |
بار مجاز |
safe load |
بار مجاز |
figuratively |
بطور مجاز |
revocable contract |
عقد مجاز |
complements |
حد مجاز مکمل |
complementing |
حد مجاز مکمل |
complement |
حد مجاز مکمل |
complemented |
حد مجاز مکمل |
frees |
مجاز منفصل |
freeing |
مجاز منفصل |
freed |
مجاز منفصل |
allowable cargo load |
بار مجاز |
permissibly |
بطور مجاز |
permissible deviation |
تفاوت مجاز |
permissible dosage |
دوز مجاز |
permissible velocity |
تندی مجاز |
on the house <idiom> |
مجاز درکاری |
permit |
مجاز کردن |
permits |
مجاز کردن |
permitting |
مجاز کردن |
permissible load |
بار مجاز |
speed limits |
سرعت مجاز |
speed limit |
سرعت مجاز |
free |
مجاز منفصل |
authorised clerk |
واسطه مجاز |
working load |
بار مجاز |
ban item |
غیر مجاز |
bag limit |
حد مجاز صید |
licensing hours |
زمان مجاز |
fair game |
شکار مجاز |
impermissible |
غیر مجاز |
settings |
شدت مجاز |
legitimises |
مجاز کردن |
setting |
شدت مجاز |
legitimizing |
مجاز کردن |
legitimizes |
مجاز کردن |
bona fide holder |
دارنده مجاز |
unauthorized |
غیر مجاز |
idiographic |
وابسته به مجاز |
legitimised |
مجاز کردن |
legitimising |
مجاز کردن |
legitimization |
مجاز کردن |
legitimize |
مجاز کردن |
circuit allocated use |
مدارچانلهای مجاز |
authorized strength |
استعداد مجاز |
authorized program |
برنامه مجاز |
allowances |
میزان مجاز |
dosing |
مقدار مجاز |
tolerance |
خطای مجاز |
authorized manpower |
استعدادپرسنلی مجاز |
allowance |
میزان مجاز |
delegation of authority |
مجاز شمردن |
tolerance limit |
خطای مجاز |
legitimized |
مجاز کردن |
authorized allowance |
سهمیه مجاز |
doses |
مقدار مجاز |
height clearance |
ارتفاع مجاز |
dose |
مقدار مجاز |
authorized bank |
بانک مجاز |
dosed |
مقدار مجاز |
trope |
مجاز استعاره |
troplogy |
مجاز گوئی |
remotest |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
remote |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
remoter |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
personnel authorization |
جدول پرسنلی مجاز |
safe loads tables |
جداول بارهای مجاز |
forbidden band |
نوار غیر مجاز |
circuit allocated use |
سهمیه مدارهای مجاز |
twenty four hour charge rate |
امپر مجاز باتری |
personnel authorization |
سطح پرسنلی مجاز |
prescribed load |
بار مهمات مجاز |
acceptance tolerance |
حد مجاز قابل قبول |