Dictiornary-Farsi | دست انداز جاده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
bump	دست انداز جاده


Other Matches

average propensity to save	میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
divided highway [American E]	شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
road screen	پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
saving institutions	موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
service road	جاده کناری جاده سرویس
going	وضع جاده زمین جاده
deflection board	طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
mortar report	گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
mid wicket	توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
track clearer	جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
aggregate saving	پس انداز کل
forehanded	پس انداز کن
deposits	پس انداز
deposit	پس انداز
saving	پس انداز
thrift	پس انداز
irrigator	اب انداز
saver	پس انداز کن
savings	پس انداز
ex ante saving	پس انداز
ex post saving	پس انداز
roadways	جاده
track	جاده
tracked	جاده
tracks	جاده
way	جاده
pathway	جاده
pathways	جاده
blocking	سد جاده
road bed	کف جاده
path	جاده
road	جاده
roads	جاده
roadway	جاده
roadless	بی جاده
turnpike	جاده
turnpikes	جاده
roadbed	کف جاده
route	جاده
paths	جاده
causeway	جاده
routes	جاده
causeways	جاده
roadable	جاده رو
ruts	رد جاده
roadability	جاده رو
pad	جاده
line	جاده
invious	بی جاده
lines	جاده
rut	رد جاده
pads	جاده
road block	سد جاده
hard core	پی جاده
road blocks	سد جاده
footcloth	پای انداز
actual saving	پس انداز واقعی
hand rail	دست انداز
bank of deposit	صندوق پس انداز
ringer	طنین انداز
bank of deposit	بانک پس انداز
ringers	طنین انداز
ballista	سنگ انداز
bomber	بمب انداز
mortar	خمپاره انداز
bombers	بمب انداز
grenadier	نارنجک انداز
sonorous	طنین انداز
firer	سوخت انداز
fire teazer	اتش انداز
rate of saving	نرخ پس انداز
fluter	چین انداز
foot cloth	پای انداز
mortars	خمپاره انداز
feller	درخت انداز
savings bank	صندوق پس انداز
provident bank	صندوق پس انداز
cannoneer	توپ انداز
crapshooter	طاس انداز
compulsory saving	پس انداز اجباری
penny bank	صندوق پس انداز
trustee savings bank	صندوق پس انداز
puddles	دست انداز
catapults	سنگ انداز
road hole	دست انداز
ejector	بیرون انداز
forced saving	پس انداز اجباری
ecbolic	جنین انداز
dissaving	پس انداز منفی
bumpy <adj.>	پر دست انداز
bumpiness	دست انداز
buttonhook	دکمه انداز
discobolus	دایره انداز
rough <adj.>	پر دست انداز
puddle	دست انداز
missile man	موشک انداز
lay-by	پس انداز کردن
lay by	پس انداز کردن
intriguer	پشت هم انداز
intriguant	پشت هم انداز
paradox of thrift	تناقض پس انداز
paysage	چشم انداز
permanent saving	پس انداز دائمی
personal saving	پس انداز شخصی
fire teazer	سوخت انداز
lay-bys	پس انداز کردن
jack ketch	طناب انداز
net saving	پس انداز خالص
missile launcher	موشک انداز
mobilization of savings	بسیج پس انداز
mobilization of savings	تجهیز پس انداز
line starter	راه انداز خط
national saving	پس انداز ملی
negative saving	پس انداز منفی
jaculator	نیزه انداز
outlook	چشم انداز
postponer	تاخیر انداز
private saving	پس انداز خصوصی
intrigant	پشت هم انداز
releaser	راه انداز
howitzer	خمپاره انداز
retardant	عقب انداز
reverberative	طنین انداز
save money	پس انداز کردن
parapet	دست انداز
drivers	راه انداز
parapets	دست انداز
initiator terminator	راه انداز
saving rate	نرخ پس انداز
scenery	چشم انداز
divisive	تفرقه انداز
procrastinator	تعویق انداز
propensity to save	گرایش به پس انداز
scenes	چشم انداز
scene	چشم انداز
traffickers	پشت هم انداز
trafficker	پشت هم انداز
abortifacient	بچه انداز
clearing banks	بانک پس انداز
prospect	چشم انداز
spearman	نیزه انداز
splitter	نفاق انداز
springer	کمند انداز
perspectives	چشم انداز
perspective	چشم انداز
scope	چشم انداز
hookers	قلاب انداز
hooker	قلاب انداز
the t.	صاعقه انداز
prospected	چشم انداز
clearing bank	بانک پس انداز
deposit accounts	حساب پس انداز
deposit account	حساب پس انداز
napkins	پیش انداز
napkin	پیش انداز
potholes	دست انداز
savings account	حساب پس انداز
pothole	دست انداز
savings bank	صندوق پس انداز
bump	دست انداز
prospects	چشم انداز
prospecting	چشم انداز
landscaping	چشم انداز
torpedo tube	اژدر انداز
save	پس انداز کردن
mouth-watering	دهان آب انداز
scoops	خاک انداز
scooping	خاک انداز
scooped	خاک انداز
scoop	خاک انداز
panoramas	چشم انداز
panorama	چشم انداز
thundering	صاعقه انداز
unsaved	پس انداز نشده
saved	پس انداز کردن
landscapes	چشم انداز
landscaped	چشم انداز
theory of saving	نظریه پس انداز
landscape	چشم انداز
thrift institutions	موسسات پس انداز
to lay aside	پس انداز کردن
to lay up	پس انداز کردن
saves	پس انداز کردن
driver	راه انداز
catapulting	سنگ انداز
bumpy	پر از دست انداز
bumpiest	پر از دست انداز
bumpier	پر از دست انداز
saving motive	انگیزه پس انداز
saving ratio	نسبت پس انداز
view	چشم انداز
starters	راه انداز
starter	راه انداز
trappers	تله انداز

bump