Dictiornary-Farsi | دست برداشت امتناع کرد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 113 (7 milliseconds)

English	Persian
forbore	دست برداشت امتناع کرد


Other Matches

refusal	امتناع
refusals	امتناع
baulk	امتناع
declinature	امتناع
rejcet	امتناع کردن از
contumacy	امتناع از حضوردردادگاه
abstain	امتناع کردن
refusals	ابا امتناع
abstains	امتناع کردن
abstaining	امتناع کردن
abstained	امتناع کردن
reest	امتناع کردن
refusal	ابا امتناع
baulked	امتناع ورزیدن
refuse	امتناع نپذیرفتن
refused	امتناع نپذیرفتن
balk	امتناع ورزیدن
refuses	امتناع نپذیرفتن
refusing	امتناع نپذیرفتن
balked	امتناع ورزیدن
balking	امتناع ورزیدن
balks	امتناع ورزیدن
baulks	امتناع ورزیدن
baulking	امتناع ورزیدن
celibacy	بی شوهری امتناع از ازدواج
unalterable <adj.>	غیر قابل امتناع
unalienable <adj.>	غیر قابل امتناع
inevitable <adj.>	غیر قابل امتناع
inalienable <adj.>	غیر قابل امتناع
absolute <adj.>	غیر قابل امتناع
inevitable	غیر قابل امتناع
indispensable <adj.>	غیر قابل امتناع
recusancy	سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
recusance	سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
land surveying	برداشت
offtake	برداشت
draw off	برداشت
acceptances	برداشت
removal	برداشت
takings	برداشت
acceptance	برداشت
impression	برداشت
impressions	برداشت
stripping	برداشت لایه رو
special drawing right	حق برداشت ویژه
special drawing rights	حق برداشت ویژه
removing	برداشت کردن
removal of slag	برداشت سرباره
special drawing right	حق برداشت مخصوص
impressionistic	برداشت گذار
impressionists	برداشت گرای
impressionist	برداشت گرای
withdrawal warrant	مجوز برداشت
under ground survey	برداشت زیرزمینی
impressionistic	برداشت گرایانه
take off divisor	مقسم برداشت اب
removal of phosphorus	برداشت فسفر
removal of cinder	برداشت تفاله
removal of chips	برداشت براده
first impression	برداشت نخستین
dual impression	برداشت دوگانه
draw off	بده برداشت
approached	برداشت روش
approach	برداشت روش
overdrafts	اضافه برداشت
overdraft	اضافه برداشت
metal removal	برداشت براده
remove	برداشت کردن
make a copy of	سواد برداشت
withdraw	برداشت از حساب
withdraws	برداشت از حساب
removes	برداشت کردن
approaches	برداشت روش
right of stoppage in transitu	حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
nett	برداشت خالص کردن
net	برداشت خالص کردن
handpick	برداشت محصول با دست
nets	برداشت خالص کردن
target	نقطه برداشت یا قرائت
targeted	نقطه برداشت یا قرائت
targeting	نقطه برداشت یا قرائت
overdraw	اضافه برداشت کردن
targetted	نقطه برداشت یا قرائت
safe yield	بده قابل برداشت
take off distributor	اب پخشکن مقسم برداشت اب
the timber warped	تیر تاب برداشت
cropper	برداشت کننده محصول
targetting	نقطه برداشت یا قرائت
targets	نقطه برداشت یا قرائت
overdrafts	برداشت اب بیش از اندازه مجاز
paper gold	منظور حق برداشت مخصوص است
overdraft	برداشت اب بیش از اندازه مجاز
site survey	برداشت نقشه تکهای از زمین
. She dropped her demands (claim).	دست از تقاضاهای خود برداشت
The police officer took down the car number .	افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
overdraft	دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters. <proverb>	با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
overdrafts	دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
agronomy	علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit	سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
stoppage in transitu	حق استرداد جنس فروخته شده برای بایع حق امتناع ازتسلیم مال التجاره در حال حمل
combined harvester	کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester	کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine [combine harvester]	کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester	کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester	کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher [rare]	کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
overdrawn account	حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test	آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling	نمونه گیری برداشت نمونه
reserve price	قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
authorized stoppage	برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق