Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
casualty control book
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
Other Matches
gun book
دفترچه خدمت توپ
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
central postal directory
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
bell book
دفتر ثبت دستورات موتور
log engineering
دفتر ثبت وقایع موتور ناو
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
cross servicing
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
careering
شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careers
شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careered
شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
career
شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
duty assignment
واگذار کردن وفیفه گماردن به خدمت تعیین محل خدمت شغل دادن
engineering office
دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
blotters
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotter
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
notary office
دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
wait on
خدمت رسیدن و خدمت کردن
induction station
دفتر استخدام دفتر پذیرش
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
dishonorable discharge
اخراج از خدمت به علت عدم صلاحیت اخراج از خدمت
journalize
در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
cheque book
دفترچه چک
checkbook
دفترچه چک
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
scratchpad
دفترچه چرکنویس
booklets
دفترچه رساله
address book
دفترچه تلفن
blankbook
دفترچه سفید
vaccination cards
دفترچه های واکسیناسیون
specification
دفترچه مشخصات
directory
دفترچه راهنما
directories
دفترچه راهنما
vaccination card
دفترچه واکسیناسیون
booklet
دفترچه رساله
bank pass book
دفترچه بانکی
bank pass book
دفترچه حساب
pads
دفترچه یادداشت لایی
pad
دفترچه یادداشت لایی
vaccination cards
دفترچه های مایه کوبی
rough log
دفترچه وقایع ناو
vaccination card
دفترچه مایه کوبی
passbook
دفترچه حساب پس انداز
equipment logbook
دفترچه خدمتی تجهیزات
wait upon
پیشخدمتی کردن خدمت رسیدن و خدمت کردن
bankbook
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
field book
دفترچه یادداشت نقشه بردار
playbook
دفترچه حاوی کروکی مانورها
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
billfolds
دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
Do you have a hotel guide?
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
billfold
دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
gyrolog
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
services
خدمات
unbundled
خدمات
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
administrative services
خدمات اداری
service unit
یکان خدمات
service squadron
گروه خدمات
technical services
خدمات فنی
common user
خدمات عمومی
service support
پشتیبانی خدمات
computer utility
خدمات کامپیوتری
signal services
خدمات مخابراتی
services
خدمات سرویسها
service sector
بخش خدمات
social service
خدمات اجتماعی
civil defence service
خدمات کشوری
advisory services
خدمات مشورتی
special services
خدمات مخصوص
service company
گروهان خدمات
service department
قسمت خدمات
service department
بخش خدمات
service force
یکان خدمات
service industry
صنعت خدمات
sister services
خدمات وابسته
service passport
پاسپورت خدمات
auxiliary service
خدمات جنبی
civil services
خدمات دولتی
mail services
خدمات پستی
information service
خدمات اطلاعات
joint services
خدمات مشترک
loyal services
خدمات صادقانه
medical service
خدمات پزشکی
goods and services
کالاها و خدمات
Civil Service
خدمات کشوری
Civil Service
خدمات اجتماعی
postal services
خدمات پستی
field duty
خدمات رزمی
field exercise
خدمات صحرایی
welfare services
خدمات رفاهی
we owe him for his services
خدمات او هستم
civil
خدمات شهری
health services
خدمات بهداشتی
urban servitudes
خدمات شهری
hospital benefit
خدمات بیمارستانی
field service
خدمات رزمی
field service
خدمات پایکار
social services
خدمات اجتماعی
medical services
خدمات پزشکی
public services
خدمات عمومی
personnel services
خدمات پرسنلی
personnel services
خدمات کارمندی
crypto service
خدمات رمز
social work
خدمات اجتماعی
port auxiliary service
یگان خدمات بندری
exchange services
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
beach group
گروه خدمات ساحلی
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
railroad service
خدمات راه اهن
i am satisfied with his servic
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
complimentary supply
خدمات یا کلاهای مجانی
bunched income
درامد خدمات شخصی
computer serrices company
شرکت خدمات کامپیوتری
service squadron
قسمت خدمات دریای
public utilities
خدمات عمومی مانند اب
war service chevron
علامت خدمات جنگی
obliging
حاضر خدمات مهربان
hospitalization
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
welfare
رعایت کردن خدمات اجتماعی
remote computing services
خدمات محاسباتی از راه دور
accessorial services
خدمات بارگیری و تخلیه بار
acquisition authority
اعتبار خرید کالاو خدمات
giros
خدمات بانکی اداره پست
home service
خدمات فروش در داخل کشور
giro
خدمات بانکی اداره پست
aids to trade
خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
terminal service company
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
beach unit
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
environmental services
دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
welfare state
دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
the source
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
procurement
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
record book
دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
cams
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cam
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
legion ofholour
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
serviced
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
service
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
veil of money
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
on duty
سر خدمت
on service
سر خدمت
office
خدمت
offices
خدمت
duty
خدمت
service
خدمت
serviced
خدمت
sorb
خدمت
book
دفتر
offices
دفتر
booked
دفتر
books
دفتر
notary public office
دفتر
office
دفتر
ledgers
دفتر کل
bureau
دفتر
cahier
دفتر
volume
دفتر
record
دفتر
book of account
دفتر کل
in office
در دفتر
volumes
دفتر
ledger
دفتر کل
bureaus
دفتر
muck rack
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
general discharge
خاتمه خدمت
while on duty
حین خدمت
military service
خدمت نظامی
honorable service
خدمت با افتخار
in service
به خاطر خدمت
conscription
خدمت اجباری
veteran service
خدمت سربازی
service uniform
اونیفرم خدمت
to wait
خدمت رسیدن
half pay
حق انتظار خدمت
au pair
خدمت تهاتری
attendance
خدمت ملازمت
chancery
در ان خدمت میکند
carded for record
از خدمت صف معاف
shore duty
خدمت ساحل
active federal service
خدمت کادر
sea duty
خدمت دریا
breach of duty
ترک خدمت
service calls
شیپور خدمت
service cap
کلاه خدمت
service contract
قرارداد خدمت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com