English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English Persian
double hit دو ضربه غیرمجاز پی در پی
Search result with all words
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
elbowing ضربه غیرمجاز با ارنج
vital point حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
Other Matches
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
unallowable غیرمجاز
wildcats غیرمجاز
wildcat غیرمجاز
unlicensed غیرمجاز
illicit غیرمجاز
unauthorized غیرمجاز
obstruction سد کردن غیرمجاز
interfere سد کردن غیرمجاز
interfered سد کردن غیرمجاز
obstructions سد کردن غیرمجاز
illegal حرام غیرمجاز
interference ممانعت غیرمجاز
gavel بهره غیرمجاز
gavels بهره غیرمجاز
contraband کالای غیرمجاز
interferes سد کردن غیرمجاز
blocks سدکردن غیرمجاز حریف
hold گرفتن غیرمجاز توپ
holds گرفتن غیرمجاز توپ
carries حمل غیرمجاز توپ
carry حمل غیرمجاز توپ
carrying حمل غیرمجاز توپ
carried حمل غیرمجاز توپ
crackback نوعی سد کردن غیرمجاز
block سدکردن غیرمجاز حریف
blocked سدکردن غیرمجاز حریف
hooking سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
exclusion area منطقه غیرمجاز از نظر دسترسی
water bailiffs مامور جلوگیری از صید غیرمجاز
high stick بالا بردن غیرمجاز چوب
finger hold خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
interference سد کردن غیرمجاز راه حریف
throw forward بردن غیرمجاز توپ به جلو
face hold گرفتن غیرمجاز دهان و چشم و بینی
ooch حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
washes حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
wash حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washed حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
false start حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
encroaching قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
fast pill ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
leg before wicket حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
jab checking فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
jerked پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
burn کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
jerking پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
burns کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
jerks پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
holding گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
jacklight ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
foul فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
strokes ضربه
surge ضربه
thudding ضربه
thudded ضربه
collisions ضربه
pulsed ضربه
butting ضربه با سر
thuds ضربه
stroking ضربه
shocks ضربه
surges ضربه
surged ضربه
sole kick ضربه با کف پا
slugger ضربه زن
flap ضربه
kicking ضربه
pulse ضربه
shock proof ضد ضربه
mishit ضربه بد
impulse ضربه
impulses ضربه
collision ضربه
double kick دو ضربه پی در پی
pushes ضربه
pushed ضربه
impact ضربه
push ضربه
pop ضربه
interrupter ضربه گر
kicks ضربه با پا
yee jupkki ضربه پا
antiknock ضد ضربه
whang ضربه
shot ضربه
shots ضربه
kicks ضربه
kicking ضربه با پا
kicked ضربه
bonk ضربه بر سر
bonked ضربه بر سر
bonking ضربه بر سر
popped ضربه
pops ضربه
tits ضربه
flaps ضربه
hacked ضربه
hacks ضربه
left ضربه چپ
hack ضربه
impluse ضربه
tit ضربه
flapped ضربه
shockproof ضد ضربه
bonks ضربه بر سر
kicked ضربه با پا
stroke ضربه
blow ضربه
thud ضربه
shocked ضربه
blows ضربه
impacts ضربه
sole trap ضربه با کف پا
sole of the foot kick ضربه با کف پا
strikeless بی ضربه
head ضربه با سر
kick ضربه
stroked ضربه
brunt ضربه
butt joint ضربه
kick ضربه با پا
shock ضربه
foozle ضربه ناشیانه
coinage ضربه سکه
impluse regenerator بازیاب ضربه
impluse ضربه ولتاژ
impluse ضربه جریان
flutter kick ضربه پا در کرال
impluse ratio نسبت ضربه
shocked ضربه تکان
slats ضربه شدید
jars ضربه زدن
shock absorbers ضربه گیر
flip shot ضربه با استفاده از مچ
slat ضربه شدید
dubs ضربه کم جان
foul blow ضربه خطا
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
shocks ضربه تکان
horryo chagi ضربه کشش پا
shock ضربه تکان
percussion ضربه زدن
ignition pulse ضربه احتراق
impact chisel قلم ضربه ای
jar ضربه زدن
jarred ضربه زدن
impact coefficient ضریب ضربه
hammer blow ضربه قوچ
lollipop ضربه اسان
impact test ازمایش ضربه
drumbeat ضربه طبل
drumbeats ضربه طبل
impact factor ضریب ضربه
foundamental blow ضربه کارساز
four quarter hold ضربه فنی
free hit ضربه ازاد
dubbed ضربه کم جان
dub ضربه کم جان
lollipops ضربه اسان
impact effect اثر ضربه
flick kick ضربه با بیرون پا
c. degrace ضربه مرگ
axial runout ضربه محوری
atonic interrupter ضربه گر سست
POW صدای ضربه
POWs صدای ضربه
at one blow بیک ضربه
four ضربه 4 امتیازی
toss ضربه بلند
tossed ضربه بلند
tosses ضربه بلند
backheader ضربه با عقب سر
jolts تکان ضربه
jolting تکان ضربه
c. degrace ضربه اخر
butt stroke ضربه با ته قنداق
brisance ضربه انفجاری
brain concussion ضربه مغزی
birth trauma ضربه تولد
beat of drum ضربه طبل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com