Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
earth retaining wall	دیوار نگهبان خاک
Search result with all words
retaining wall	دیوار نگهبان دیوار محافظ
Other Matches
partition wall	دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage	مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall	دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
adjacent	نزدیک دیوار به دیوار
watched	نگهبان
watch man	نگهبان
wardens	نگهبان
watch dog	سگ نگهبان
warden	نگهبان
escorts	نگهبان
escorting	نگهبان
escorted	نگهبان
watching	نگهبان
chasers	نگهبان
sentinels	نگهبان
sentry	نگهبان
on guard	نگهبان
duty	نگهبان
out post	نگهبان
watches	نگهبان
inspector	نگهبان
inspectors	نگهبان
chaser	نگهبان
escort	نگهبان
watchdogs	سگ نگهبان
guarding	نگهبان
watchmen	نگهبان
guards	نگهبان
guard	نگهبان
keeper	نگهبان
watchdog	سگ نگهبان
guardsmen	نگهبان
guardsman	نگهبان
keepers	نگهبان
watch	نگهبان
sentries	نگهبان
watchman	نگهبان
sentinel	نگهبان
conservator	نگهبان
wards	نگهبان
enntinel	نگهبان
custodial	نگهبان
lifeguard	نگهبان
lifeguards	نگهبان
body guard	نگهبان
look out	نگهبان
life guard	نگهبان
left half back	نگهبان چپ
ward	نگهبان
gallant	نگهبان
custos	نگهبان
custodians	نگهبان
custodian	نگهبان
K9 [canine]	سگ نگهبان
guard dog	سگ نگهبان
police dog	سگ نگهبان
guardian	نگهبان
custodier	نگهبان
guardians	نگهبان
guard band	باند نگهبان
guardian angel	فرشته نگهبان
guard signal	علامت نگهبان
gangway staff	نگهبان پله
beach patrol	نگهبان اسکله
beach patrol	نگهبان ساحلی
flag guard	نگهبان پرچم
factionary	نگهبان قراول
curing membrane	پوسته نگهبان
boat gang	نگهبان قایق
officer of the day	افسر نگهبان
arcturus	نگهبان شمال
relief of sentry	عوض نگهبان
curator	نگهبان متصدی
curators	نگهبان متصدی
radio guard	نگهبان بی سیم
port watch	نگهبان بندر
officer of the watch	افسر نگهبان
guard post	پایه نگهبان
trick	سکانی نگهبان
tricked	سکانی نگهبان
watch officer	افسر نگهبان
memory guard	نگهبان حافظه
wardens	نافر نگهبان
guardian council	شورای نگهبان
watchdog	سگ پاسبان نگهبان
anchor watch	نگهبان لنگر
watchdogs	سگ پاسبان نگهبان
interior guard	نگهبان داخلی
air sentinel	نگهبان هوایی
sergeant of the guard	گروهبان نگهبان
right half back	نگهبان راست
warden	نافر نگهبان
tricking	سکانی نگهبان
covers	نگهبان بگوش
copying	نگهبان مخابراتی
churchman	نگهبان کلیسا
cover	نگهبان بگوش
bailiffs	نگهبان دژ سلطنتی
churchmen	نگهبان کلیسا
to stand sentinel	نگهبان گذاشتن در
coverings	نگهبان بگوش
bailiff	نگهبان دژ سلطنتی
copies	نگهبان مخابراتی
copied	نگهبان مخابراتی
copy	نگهبان مخابراتی
rangeguard	نگهبان میدان تیر
service officer	افسر ارشد نگهبان
warders	نگهبان دروازه یا قصر
warder	نگهبان دروازه یا قصر
cryptoguard	نگهبان اطاق رمز
armorer	نگهبان اسلحه زراد
am i the keep of my brother?	ایامن نگهبان برادرخودهستم
air controlman	نگهبان کنترل هوایی
watch dog	ناو نگهبان ناوگان
wardress	نگهبان و محافظ زن در زندان
Beefeaters	نگهبان برج لندن
Beefeater	نگهبان برج لندن
sentry box	سایبان چوبی نگهبان
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان
attendants	همراه نگهبان کشیک
attendant	همراه نگهبان کشیک
duty officer	افسر نگهبان ستاد
time orderly	نگهبان اعلام ساعت
to relieve guard	نگهبان راعوض کردن
guardsman	سرباز هنگ نگهبان
guardsmen	سرباز هنگ نگهبان
chaperone	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
post	گماردن نگهبان قرار دادن
chaperons	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
posts	گماردن نگهبان قرار دادن
posted	گماردن نگهبان قرار دادن
post-	گماردن نگهبان قرار دادن
rangeguard	نگهبان قرق میدان تیر
chaperon	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
watchdog	نگهبانی دادن نگهبان بودن
officer of the deck	افسر نگهبان عرشه ناو
watchdogs	نگهبانی دادن نگهبان بودن
curatorial	نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
sounding patrol	نگهبان عمق سنج ناو
chaperones	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
cover	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
dog watch	پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
watch fire	اتشی که پاسدار یا نگهبان روشن میکند
covers	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
sentry box	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
coverings	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
raid clerk	نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
guardship	ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
radio guard	نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
bulkhead	دیوار
bulkheads	دیوار
enclosure wall	دیوار بر
alignment frontage	بر دیوار
counter-scrap	دیوار
partitions	دیوار
wall	دیوار
curtains	دیوار
partition	دیوار
face wall	دیوار بر
cope	سر دیوار
f. with the woll	دیوار
coping	سر دیوار
wellhead	سر دیوار
fences	دیوار
walls have ears	دیوار
walls	دیوار
bulwarks	دیوار
fence	دیوار
bulwark	دیوار
wall-to-wall	از دیوار به دیوار
load-bearing wall	دیوار حمال
hollow walls	دیوار دو جداره
wall insulator	عایق دیوار
gable wall	دیوار لچکی
lie-by	تو رفتگی دیوار
load-bearing	دیوار باربر
wall lining	اندود دیوار
gable wall	دیوار سنتوری
wall lining	پوشش دیوار
septate	دیوار دار
front wall	دیوار جلو
gravity wall	دیوار وزنی
vallation	دیوار خاکی
spine wall	دیوار اساسی
the pictures on the wall	ی روی دیوار
curtain wall	دیوار پردهای
sleeper wall	دیوار کرسی
cut off	دیوار اببند
cut off wall	دیوار جداکننده
outer wall	دیوار خارجی
decorated wall	دیوار تزیینی
sidewall	دیوار پهلویی
dike	دیوار مانع
side wall	دیوار پهلویی
thickness of a wall	کلفتی دیوار
shear wall	دیوار برشی
tow brick wall	دیوار دواجره
wall opening	روزنه دیوار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com