Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
toponymy
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
Other Matches
toponymic
وابسته به مکان نامی
sub-tropical
وابسته به نواحی هم مرز نواحی استوایی
rug names
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
barnstorm
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
left shift
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs
دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
peek
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement
اختلاف مکان تغییر مکان
move
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
nomenelature
صورت اسامی
descriptive name
شرح اسامی
jim
از اسامی اقایان
nominal list
صورت اسامی
reflexogenous zones
نواحی بازتاب زا
temperature spots
نواحی دماگیر
leading region
نواحی پیشرو
subtropics
نواحی زیرگرمسیری
growth areas
نواحی رشد
arctic regions
نواحی قطبی
primary zones
نواحی نخستین
mustering
لیست اسامی فراخواندن
mustered
لیست اسامی فراخواندن
attributes of god
صفات یا اسامی خدا
musters
لیست اسامی فراخواندن
beadroll
فهرست اسامی تسبیح
panel
صورت اسامی اشخاص
panels
صورت اسامی اشخاص
muster
لیست اسامی فراخواندن
nomenclator
فهرست لغات و اسامی
subsolar
واقع در نواحی گرمسیر
low latitudes
نواحی نزدیک خط استوا
philadelphus
سفرس نواحی معتدله
keep out areas
نواحی بر حذر شده
up country
نواحی داخل کشور
arctic
مربوطه به نواحی قطبی
low lander
ساکن نواحی پست
sourcing of suppliers
یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
rota
فهرست اسامی شاگردان یاسربازان
rotas
فهرست اسامی شاگردان یاسربازان
the underwritten names
اسامی ای که درزیرنوشته شده است
calumnies
بد نامی
depravation
بد نامی
calumny
بد نامی
illustrious
نامی
depravement
بد نامی
ignominy
بد نامی
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
light latitudes
نواحی یا سرزمین دور از خط استوا
taro
گوش فیل نواحی گرمسیر
ice-foot
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
riesling
انگور سفید نواحی راین
southeasterner
ساکن نواحی جنوب شرقی
stop list
اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
ragman
سنددارای اسامی و مهر وامضاهای زیاد
Their names are as follows .
اسامی آنها بقرار زیر است
matronymic
مادر نامی
rated value
مقدار نامی
rated output
توان نامی
famous
معروف نامی
rated fatigue limit
حد دوام نامی
nominal frequency
فرکانس نامی
nominal size
اندازه نامی
nominal diameter
قطر نامی
patronymic
پدر نامی
nominal length
طول نامی
design size
اندازه نامی
allocated time
زمان نامی
silicicolous
رشد کننده در نواحی سیلیس دار
zoysia
چمن خزنده پایای نواحی گرمسیر
plotter
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
plotters
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
anomia
زبان پریشی نامی
traducement
بدنام سازی بد نامی
frequency range
حیطه فرکانس نامی
to be called
به نامی خوانده شدن
rated pay load
بار مفید نامی
impedance voltage
ولتاژاتصال کوتاه نامی
frequency range
محدوده فرکانس نامی
maximum ratings
مقدار نامی حداکثر
motor rating
توان نامی موتور
nominal bandwidth
پهنای باند نامی
maximum current rating
جریان نامی حداکثر
tundras
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anorak
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundra
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anoraks
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tropic
نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا
polywag
دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
mycenian
اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
continuous tone image
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
fox grape
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
mycenaean
اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
calenture
تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
rolls of honour
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
secret ballot
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
muster roll
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
roll of honour
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
heraclidae
اولادهرکول پهلوان نامی یونان
maximum load rating
قابلیت بارگیری نامی حداکثر
hosts
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosted
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
host
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
color anomia
زبان پریشی نامی رنگها
i sold it to one abdullah
به عبدالله نامی انرا فروختم
hercules
پهلوان نامی اساطیریونان و روم
hosting
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
cock a doodle doo
نامی که بچه بخروس میدهد
plotters
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
attestation clause
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
plotter
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
shaken
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
virgilian
به شیوه virgil شاعر نامی روم
longspur
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
map
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
maps
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
the porch
رواق یا ایوان نامی اتن وشاگردانش بیشتربدانجامیرفتند
sanitize
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
symbolic i/o assignment
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
log in name
نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
symbolic
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
Glasgow School
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
symbolically
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
migration
نقل مکان نقل مکان کردن
rontgen
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
black list
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
koh i noor
کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
orthoferrite
یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
diamond design
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
big five
بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
blacklists
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
tropical
نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا گرمسیری مدارراس السرطان
rota
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
onomasticon
فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
onomastics
علم اللغات علم اشتقاق اسامی
to win one's spurs
بدرجه سلحشوری رسیدن برجسته شدن نامی شدن شهرت یافتن
data aggregate
مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
stead
مکان
illocal
بی مکان
locus
مکان
places
جا مکان
sited
مکان
placing
مکان
sites
مکان
spaces
مکان
spot
مکان
spots
مکان
purlieus
مکان جا
placing
جا مکان
space
مکان
there
ان مکان
place
جا مکان
stabilisers
مکان
location
مکان
place
مکان
locations
مکان
places
مکان
part
مکان
stabilizer
مکان
site
مکان
masks
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
place of honor
مکان پر افتخار
place
مکان موقع
shifts
تغییر مکان
place learning
مکان اموزی
displaciment
تغییر مکان
displeacement of water
تغییر مکان اب
shifted
تغییر مکان
otherwhere
در مکان دیگر
shift
تغییر مکان
nowheres
در هیچ مکان
clearing
مکان مسطح
clearings
مکان مسطح
locative
دال بر مکان
location counter
مکان شمار
location
مکان یابی
left shift
تغییر مکان به چپ
locations
مکان یابی
move
نقل مکان
moved
نقل مکان
memory location
مکان حافظه
moves
نقل مکان
storage location
مکان انباره
topography
مکان نگاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com