Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
Other Matches
buoying
راهنمای شناور در اب
buoyed
راهنمای شناور در اب
buoys
راهنمای شناور در اب
buoy
راهنمای شناور در اب
light vessel
شناوه چراغدار
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
commander's manual
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
iceberg
کوه یخ شناور توده یخ شناور
floated
شناور شدن شناور بودن
float
شناور شدن شناور بودن
floats
شناور شدن شناور بودن
icebergs
کوه یخ شناور توده یخ شناور
gull
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gulls
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
planning guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
manual
راهنمای کار
guide book
راهنمای مسافران
ikons
راهنمای انتخاب
card guide
راهنمای کارت
pilots
راهنمای ناوبری
icons
راهنمای انتخاب
double vee guide
راهنمای وی دوبل
shopwalker
راهنمای مغازه
piloted
راهنمای ناوبری
pilot
راهنمای ناوبری
floor walker
راهنمای مغازه
icon
راهنمای انتخاب
column ways
راهنمای ستون
dock master
راهنمای حوض
janitor
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
janitors
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
harbor master
راهنمای بندر
radar beacon
راهنمای رادار
training manual
راهنمای اموزشی
telephone books
راهنمای تلفن
wage price guideline
راهنمای مزد
telephone book
راهنمای تلفن
saint bernard
سگ راهنمای کوهستان
run manual
راهنمای اجرا
push rod
راهنمای سوپاپ
piston guide
راهنمای پیستون
leaders
فشنگ راهنمای پیچی
leader
فشنگ راهنمای پیچی
index
نما راهنمای موضوعات
indexed
نما راهنمای موضوعات
indexes
نما راهنمای موضوعات
schedule
فهرست راهنمای قانون
scheduled
فهرست راهنمای قانون
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
procedure manual
کتاب راهنمای رویهای
location diagram
راهنمای اتصال نقشه
sheave
ریل راهنمای هواپیما
file directory
فهرست یا راهنمای فایل
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
soldier's manual
کتاب راهنمای سرباز
systems manual
کتاب راهنمای سیستم
data directory
فهرست راهنمای داده ها
damage control book
راهنمای کنترل خسارات
phone book
کتاب راهنمای تلفن
phone books
کتاب راهنمای تلفن
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
postal directory
دفتر راهنمای پست
signalled
علامت راهنمای خودرو
schedules
فهرست راهنمای قانون
signaled
علامت راهنمای خودرو
signal
علامت راهنمای خودرو
guidebooks
کتاب راهنمای مسافران
guidebook
کتاب راهنمای مسافران
working plan
نقشه اجرا راهنمای کار
piloted
راهنمای ناو راهنمایی کردن
finger post
تیرپنجه دار راهنمای جاده
concordances
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
waybill
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
mutilation table
جدول راهنمای بارگیری خودروها
user's manual
کتاب راهنمای استفاده کننده
pilots
راهنمای ناو راهنمایی کردن
pilot
راهنمای ناو راهنمایی کردن
photo index map
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
soldier's manual
ائین نامه راهنمای سربازان
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
basic planning guide
راهنمای اولیه طرح ریزی
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
directive
راهنمای انجام کار دستورالعمل
turn off guidance
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
directives
راهنمای انجام کار دستورالعمل
guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
concordance
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
watertight closure log
دفتر راهنمای اب بندی ناو
pilot's trace
کالک راهنمای خلبان هواپیما
cookbooks
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
Do you have a hotel guide?
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
reference line
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
cookbook
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
pathfinders
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
lane marker
راهنمای معبر داخل میدان مین
sailing directions
راهنمای دریایی book pilot : syn
scenarios
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pace car
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
pathfinder
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
scenario
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
blinker
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
pathfinder guidance
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerizing
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerised
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerises
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerising
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerize
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
on the float
شناور
flying bridge
پل شناور
free swimming
شناور
nectonic
شناور
floated
شناور
vessels
شناور
vessel
شناور
floaty
شناور
pack ice
یخ شناور
above water
<adj.>
شناور
ballcock
شناور
floating bridge
پل شناور
floats
شناور
ballcocks
شناور
float bridge
پل شناور
float
شناور
drift ice
یخ شناور
floating fundation
پی شناور
bouyant foundation
پی شناور
floating
شناور
afloat
شناور
buoyant
شناور
pontoons
پل شناور
pontoon
پل شناور
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
ice field
یخزار یخ شناور
buoy
جسم شناور
floats
شناور بودن
buoy
شناور ساختن
floated
شناور بودن
wafts
شناور ساختن
float valve
دریچه شناور
floating point
ممیز شناور
floating point
با ممیز شناور
float well
چاه شناور
floater
جسم شناور
floating aquatics
ابزیان شناور
floating audress
نشانی شناور
swims
شناور شدن
swim
شناور شدن
floating charactep
دخشه شناور
floating dock
حوض شناور
zooplankton
جانوران شناور
floating grid
شبکه شناور
floating gyro
ژایرو شناور
floating mine
مین شناور
immersion thermometer
دماسنج شناور
wafting
شناور ساختن
wafted
شناور ساختن
immersion heater
اب گرم کن شناور
lifebuoys
گوی شناور
phytoplankton
گیاهان شناور
lifebuoy
گوی شناور
floated
شناور شدن
plunger
پیستون شناور
plunge valve
سوپاپ شناور
plunger piston
پیستون شناور
pontoon bridge
پل شناور قایقی
floe
تخته یخ شناور
buoys
شناور ساختن
immersion heaters
اب گرم کن شناور
submergible pump
پمپ شناور
buoy
رهنمای شناور
levitative
شناور در هوا
life bouy
رهنمای شناور
waft
شناور ساختن
float
شناور شدن
booms
دستگاه شناور
booming
دستگاه شناور
submersible pump
پمپ شناور
boomed
دستگاه شناور
natatores
مرغان شناور
float test
ازمون شناور
nekton
جانور شناور
boom
دستگاه شناور
float
شناور بودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com