English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
packing روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
Other Matches
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
modification kit جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
encases درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encase درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encased درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
shook روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
demolition kit جعبه وسایل تخریب
adaptation kit جعبه وسایل تطبیق دهنده
workbag کیف مخصوص وسایل کار جعبه خیاطی
anchor line extension kits جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
clothing عایق بندی روکش کشیدن
bulk petroleum conversion kit جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
crate جعبه بندی
crates جعبه بندی
case marks علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
splint وسایل شکسته بندی
cases جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
case جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
accountable cryptomaterial مدارک و وسایل طبقه بندی شده
cocooning اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
mekeready وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
scarf skin پوشش یاغلاف بیرونی
corn shuck پوست یاغلاف ذرت
parceling روکش دادن
bonderize روکش دادن
plating اب دادن روکش فلز دادن
aluminize روکش بااب الومینیوم دادن
cocooning روکش دادن بدنه هواپیما
boxed قرار دادن در یک جعبه
formation سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
pack قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
packs قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
retread process تقویت روکش روکش دوباره
furnishing تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnishes تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnish تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
cpu سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackles درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
box pass جعبه کالیبر جعبه پاس
target materials مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
rank درجه دادن دسته بندی کردن
ranked درجه دادن دسته بندی کردن
ranks درجه دادن دسته بندی کردن
excess property وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channel واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
log rolling دسته بندی سیاسی که دران همدیگر رابستایندویاری کننداصول نان بهم قرض دادن
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
cryptoancillary equipment وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
to huddle up a piece of work کاریرا سرهم بندی کردن کاریرا با شتاب انجام دادن
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
basic issue items وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification طبقه بندی رده بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
facing روکش
cases روکش
blanket روکش
encrustation روکش
sleeves روکش
coats روکش
coatings روکش
boosters روکش
booster روکش
facings روکش
revetment روکش
coat روکش
sleeve روکش
coated روکش
veneer روکش
tarpaulins روکش
tarpaulin روکش
case روکش
encrustations روکش
coating روکش
capote روکش
jacket روکش
jackets روکش
boarding روکش
clothing روکش
casings روکش
loose cover روکش
blanketed روکش
casing روکش
hood روکش
hoods روکش
cowling روکش
tilt material روکش
blankets روکش
nickel coat روکش نیکلی
slip روکش متکا
cladding material فلز روکش
inner liner روکش داخلی
tar down روکش گرفتن
guards روکش کشیدن
cases روکش کردن
enamel coat روکش لعابی
glazing coat روکش شیشهای
coating varnish روکش لاکی
slipover روکش متکا
asphalt lining روکش اسفالت
coat of laquer روکش لاک
cladding روکش کاری
metal coat روکش فلزی
preservative coating روکش محافظ
fender پنجره روکش
guarding روکش کشیدن
gilding metal روکش گلوله
prime coat روکش نخستین
pushback hookup wire سیم با روکش شل
overlaid روکش کردن
paint coat روکش رنگ
bronze plated روکش مفرغی
zinc coat روکش روی
protective cover روکش محافظ
oxide coating روکش اکسیدی
bumper guard روکش سپر
lead sheath روکش سربی
lens coating روکش عدسی
flat coat روکش اصلی
wood veneer روکش چوبی
tin coat روکش قلع
bitumen coat روکش قیری
board روکش کردن
boarded روکش کردن
baring بدون روکش
barest بدون روکش
bares بدون روکش
barer بدون روکش
bared بدون روکش
varnish coat روکش لاک
veneer panel صفحه روکش
guard روکش کشیدن
case روکش کردن
cloth روکش پارچهای
cloths روکش پارچهای
bare بدون روکش
prime coat روکش اصلی
lime coat روکش اهکی
reconditioning تقویت روکش
cladding روکش فلزی
slipcover روکش بالش
recap روکش زدن
iron-clad روکش آهنی
veneer روکش زدن به
man made canvas روکش نایلونی
surface treatment روکش سطحی
radiator cover روکش رادیاتور
plates روکش کردن
plates لوحه روکش
covering روکش سیم
stone lining روکش سنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com