Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
standard language
زبان متعارف
Search result with all words
gallant
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
Other Matches
normal temperature and pressure
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
standard
متعارف
standards
متعارف
reasonable
متعارف
orthodox
متعارف
customary
متعارف
conventional
متعارف
inductance standard
متعارف اندوکتانس
anomaly
غیر متعارف
normal price
قیمت متعارف
axioms
اصل متعارف
fee simple
حق الزحمه متعارف
axiom
اصل متعارف
normal profit
سود متعارف
treaty duty
حق متعارف گمرکی
normal
متعارف بهنجار
standardization
متعارف سازی
proper rotation
چرخش متعارف
standard form
صورت متعارف
standard feature
خصیصه متعارف
anomalies
غیر متعارف
standard subroutine
زیرروال متعارف
normal rate of return
نرخ بازده متعارف
normal glow discharge
تخلیه تابناک متعارف
contract clause
شرط متعارف در هر قرارداد
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
glib
چرب زبان زبان دار
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
standardising
مرسوم کردن متعارف کردن
standardize
مرسوم کردن متعارف کردن
standardised
مرسوم کردن متعارف کردن
standardizes
مرسوم کردن متعارف کردن
standardises
مرسوم کردن متعارف کردن
standardizing
مرسوم کردن متعارف کردن
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
tongue
[language]
زبان
apt language
زبان ای پی تی
abusers
بد زبان
apl language
زبان ای پی ال
tongues
زبان
language
زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
grss language
زبان جی پی اس اس
rpg language
زبان ار پی جی
tongue
زبان
as one man
با یک زبان
abuser
بد زبان
languages
زبان ها
c++
زبان ++C
language
زبان
languages
زبان
language lab
زبان
hound's tongue
سگ زبان
two tongued
زبان
tongueless
بی زبان
glossa
زبان
mother tongues
زبان مادری
raps
زخم زبان
aramaean
زبان باستانی
lolling
زبان بیرون
lolls
زبان بیرون
Latin
زبان لاتین
accadian
زبان اکد
loll
زبان بیرون
the turkish language
زبان ترکی
estonian
زبان استونی
mother tongue
زبان مادری
target language
زبان مقصود
technical language
زبان فنی
lolled
زبان بیرون
grammars
دستور زبان
grammar
دستور زبان
portuguese
زبان پرتقالی
fabricated language
زبان ساختگی
icelandic
زبان ایسلندی
Hebrew
زبان عبری
tongue-tied
زبان بسته
body language
زبان بدن
dumb
زبان بسته
dumb language
زبان حال
dumbest
زبان بسته
Welsh
زبان ولز
equivocator
زبان باز
dumb language
زبان بی زبانی
enquiry language
زبان پرس و جو
english speaking
انگلیسی زبان
rap
زخم زبان
procedural language
زبان رویهای
dysphasia
زبان پریشی
tongue tied
زبان بسته
erse
زبان گالی
technical language
زبان تخصصی
the persian language
زبان فارسی
lick
زبان زدن
declarative language
زبان اعلانی
declarative language
زبان تشریحی
decompilation
به زبان اصلی
Urdu
زبان اردو
design language
زبان طراحی
program language
زبان برنامه
licked
زبان زدن
universal language
زبان فراگیر
licks
زبان زدن
tongue tie
لکنت زبان
tonguelike
زبان مانند
target language
زبان هدف
slavic
زبان اسلاوی
an busive bellow
شخص بد زبان
pseudolanguage
شبه زبان
psycholinguistics
روانشناسی زبان
publication language
زبان نشری
semitic language
زبان سامی
aphasia
زبان پریشی
publication language
زبان انتشارات
scythian
زبان سکایی
application oriented language
زبان کاربردی
an abusive bellow
شخص بد زبان
serbian
زبان صربستانی
quary language
زبان پرس و جو
command language
زبان فرمان
algol 0
زبان الگول 06
command language
زبان فرماندهی
simula language
زبان سیمیولا
algorithmic language
زبان الگوریتمی
simscript language
زبان سیمسکریپت
comit language
زبان کامیت
ambiguous language
زبان مبهم
silver tongued
چرب زبان
servian
زبان صربی
cobol
زبان کوبول
aramaic
زبان ارامی
avestan
زبان اوستایی
baluchi
زبان بلوچی
pushtu
زبان افغانستان
basic language
زبان بیسیک
reference language
زبان مرجع
quacksalver
زبان باز
quasilanguage
شبه زبان
brickbat
زخم زبان
bengali
زبان بنگاله
romanian
زبان رومانی
romanic
زبان رومی
assyrian
زبان اشوری
armenian
زبان ارمنی
charlatanry
زبان بازی
aryan
زبان اریایی
sankskirt
زبان سانسکریت
assembly language
زبان همگذاری
assembly language
زبان اسمبلی
charlatanism
زبان بازی
roumanian
زبان رومانی
query language
زبان پرس و جو
slip of the tongue
لغزش زبان
tamil
زبان تمیل
Dutch
زبان هلندی
tartar
زبان تاتاری
tartars
زبان تاتاری
conversational language
زبان محاورهای
control language
زبان کنترل
artificial language
زبان مصنوعی
computer oriented language
زبان کامپیوترگرا
source language
زبان اصلی
source language
زبان منبع
cryptologic
زبان رمز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com