English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
blarney زبان چرب ونرم
sawder زبان چرب ونرم
Asmooth glib tongue . زبان چرب ونرم
Other Matches
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
sleek چرب ونرم
sleeker چرب ونرم
sleekest چرب ونرم
coziest گرم ونرم
cosy گرم ونرم
cosiest گرم ونرم
cosier گرم ونرم
cozies گرم ونرم
cosies گرم ونرم
cozier گرم ونرم
cozy گرم ونرم
cozily گرم ونرم
tidbits لقمه چرب ونرم
coshed گرم ونرم وراحت
snug گرم ونرم باندازه
cosh گرم ونرم وراحت
coshes گرم ونرم وراحت
A warm and soft bed . رختخواب گرم ونرم
coshing گرم ونرم وراحت
A nice cosy place . جای گرم ونرم
tidbit لقمه چرب ونرم
honey چرب ونرم کردن
cosily بطور راحت بطورگرم ونرم
berets کلاه گرد ونرم پشمی
beret کلاه گرد ونرم پشمی
A lucrative affair [deal] لقمه چرب ونرم [کار یا معامله پردرآمد]
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
english setter نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
boot دیسک خاصی که حاوی برنامه راه انداز ونرم افزار سیستم عامل است
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic زبان تازی زبان عربی
glib چرب زبان زبان دار
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
squashed کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
squashes کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
squash کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
squashing کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
tongueless بی زبان
rpg language زبان ار پی جی
apl language زبان ای پی ال
tongue زبان
glossa زبان
language زبان
abuser بد زبان
abusers بد زبان
tongue [language] زبان
grss language زبان جی پی اس اس
tongues زبان
report progarm generator زبان ار- پی- جی
hound's tongue سگ زبان
as one man با یک زبان
apt language زبان ای پی تی
languages زبان ها
language زبان
language lab زبان
languages زبان
c++ زبان ++C
two tongued زبان
Urdu زبان اردو
erse زبان گالی
equivocator زبان باز
lolls زبان بیرون
dumb زبان بسته
grammar دستور زبان
grammars دستور زبان
lolling زبان بیرون
dumber زبان بسته
estonian زبان استونی
vulgate زبان عامیانه
Hebrew زبان عبری
philologist زبان شناس
tongue-tied زبان بسته
the turkish language زبان ترکی
licked زبان زدن
cypriot زبان قبرس
czech زبان چکوسلواکی
lick زبان زدن
sign language زبان علامات
declarative language زبان اعلانی
diatribe زخم زبان
diatribes زخم زبان
sugary شیرین زبان
dumbest زبان بسته
dactylology زبان انگشتی
dancing language زبان رقص
raps زخم زبان
portuguese زبان پرتقالی
enquiry language زبان پرس و جو
rap زخم زبان
licks زبان زدن
procedural language زبان رویهای
pl. language زبان پی ال وان
english speaking انگلیسی زبان
portugese زبان پرتغالی
dysphasia زبان پریشی
pl/ زبان پی ال وان
design language زبان طراحی
decompilation به زبان اصلی
declarative language زبان تشریحی
Latin زبان لاتین
tongue tie لکنت زبان
uvula زبان کوچک
tongue tied زبان بسته
dumb language زبان حال
universal language زبان فراگیر
tonguelike زبان مانند
dumb language زبان بی زبانی
loll زبان بیرون
body language زبان بدن
Welsh زبان ولز
slip of the tongue لغزش زبان
algol 0 زبان الگول 06
quary language زبان پرس و جو
serbian زبان صربستانی
ambiguous language زبان مبهم
semitic language زبان سامی
scythian زبان سکایی
an abusive bellow شخص بد زبان
an busive bellow شخص بد زبان
psycholinguistics روانشناسی زبان
publication language زبان نشری
servian زبان صربی
silver tongued چرب زبان
slavic زبان اسلاوی
acrimoniousness زخم زبان
pseudolanguage شبه زبان
simula language زبان سیمیولا
cobol زبان کوبول
charlatanry زبان بازی
Afghan زبان افغانی
charlatanism زبان بازی
algebraic language زبان جبری
algol زبان الگول
simscript language زبان سیمسکریپت
aphasia زبان پریشی
sankskirt زبان سانسکریت
roumanian زبان رومانی
brickbat زخم زبان
assyrian زبان اشوری
pushtu زبان افغانستان
quacksalver زبان باز
bengali زبان بنگاله
reference language زبان مرجع
avestan زبان اوستایی
quasilanguage شبه زبان
baluchi زبان بلوچی
basic language زبان بیسیک
assembly language زبان اسمبلی
application oriented language زبان کاربردی
aramaean زبان باستانی
aramaic زبان ارامی
armenian زبان ارمنی
artificial language زبان مصنوعی
romanic زبان رومی
aryan زبان اریایی
romanian زبان رومانی
publication language زبان انتشارات
assembly language زبان همگذاری
query language زبان پرس و جو
smooth tongued چرب زبان
cryptologic زبان رمز
conversational language زبان محاورهای
control language زبان کنترل
symbolic language زبان نمادی
computer oriented language زبان کامپیوترگرا
Celtic زبان سلتی
computer language زبان کامپیوتر
sweet spoken شیرین زبان
British زبان انگلیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com