Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
edifice
ساختمان بزرگ مانندکلیسا
edifices
ساختمان بزرگ مانندکلیسا
Other Matches
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
edifice
ساختمان بزرگ
edifices
ساختمان بزرگ
propylaeum
در بزرگ ساختمان
facility
ساختمان بزرگ مجزا
quadrangles
حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
quadrangle
حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
Alhambra
تزئینات الحمرا
[در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
My grandparents are six feet under.
<idiom>
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
museum piece
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
grandparents
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam
مادر بزرگ ننه بزرگ
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
frame
ساختمان
substructures
پی ساختمان
building line
بر ساختمان
substructure
پی ساختمان
homoplastic
هم ساختمان
making
ساختمان
structuring
ساختمان
constructions
ساختمان
structure
ساختمان
types
ساختمان
built up
پر از ساختمان
building
ساختمان
stances
ساختمان
stance
ساختمان
erections
ساختمان
built-up
پر از ساختمان
typed
ساختمان
type
ساختمان
structure of an animal
ساختمان
structureless
بی ساختمان
carbody
ساختمان
structures
ساختمان
erection
ساختمان
mechanisms
ساختمان
mechanism
ساختمان
construction
ساختمان
foundation
پی ساختمان
constructional feature
طرح ساختمان
stonework
ساختمان سنگی
constructiveness
قوه ساختمان
constructional dimension
بعد ساختمان
constructional dimension
ابعاد ساختمان
fabric
ساختار ساختمان
chapter-house
ساختمان جلسات
inhouse work
توکار ساختمان
cone
ساختمان مخروطی
industrial building
ساختمان صنعتی
hydraulic construction
ساختمان ابی
imperfect structural
ساختمان ناتمام
gross area
پهنه ساختمان
component part
جزء ساختمان
foundation soil
پی ریزی ساختمان
contracting industry
صنعت ساختمان
cost of construction
بهای ساختمان
cost of construction
هزینه ساختمان
house building
ساختمان مسکونی
crane construction
ساختمان جرثقیل
fleuron
[آراستن ساختمان با گل]
high rise block
ساختمان بلند
data structure
ساختمان داده ها
home building
ساختمان مسکونی
blocks
یک دستگاه ساختمان
blocked
یک دستگاه ساختمان
contractors pump
پمپ ساختمان
aesthetically
زیباشناسی ساختمان
aesthetic
زیباشناسی ساختمان
block
یک دستگاه ساختمان
height of building
بلندی ساختمان
height overall
ارتفاع ساختمان
front
نمای ساختمان
exhibition building
ساختمان نمایشگاه
dentition
ساختمان دندانها
building line
خط کناری ساختمان
facility
مکان ساختمان
under construction
دردست ساختمان
soil structure
ساختمان خاک
zonation
ساختمان غشایی
City Hall
ساختمان شهرداری
frontages
نمای ساختمان
frontage
نمای ساختمان
makes
ساختمان ساخت
make
ساختمان ساخت
constructions
تعبیر ساختمان
structuralize
ساختمان کردن
construction
تعبیر ساختمان
high-rise
ساختمان بلند
situation of a building
موقعیت ساختمان
site engineering
مدیر ساختمان
turn out
ساختمان اب پخش
trisyly
ساختمان سه ستونی
system's design
ساختمان سیستم
tectonics
ساختمان شناسی
tower building
ساختمان برجی
handrails
نرده ساختمان
handrail
نرده ساختمان
civil engineering
مهندسی ساختمان
steel framed structured
ساختمان فولادی
headroom
ارتفاع ساختمان
smokestacks
دودکش ساختمان
smokestack
دودکش ساختمان
civil engineers
مهندس ساختمان
civil engineer
مهندس ساختمان
steel construction
ساختمان فولادی
apartment house
ساختمان آپارتمانی
sandwitch construction
ساختمان لایهای
physiques
ساختمان بدن
main building
ساختمان اصلی
low loss construction
ساختمان کم تلفات
local building inspector
پلیس ساختمان
length overall
طول ساختمان
laminated structure
ساختمان متورق
laminated structure
ساختمان لایهای
laminated construction
ساختمان ورقهای
shell
بدنه ساختمان
shelling
بدنه ساختمان
shells
بدنه ساختمان
annexe
ساختمان فرعی
intermediate structure
ساختمان داخلی
office building
ساختمان اداری
on the stocks
در دست ساختمان
physique
ساختمان بدن
trenches
گود ساختمان
trench
گود ساختمان
pygidium
ساختمان دم و کفل
primary structure
ساختمان اولیه
primary structure
ساختمان اصلی
plant construction
ساختمان کارخانه
overall width
عرض ساختمان
integral construction
ساختمان یکپارچه
auxiliary construction
ساختمان کومکی
building component
اجزای ساختمان
building permit
پروانه ساختمان
building official
بازرسان ساختمان
building material
مصالح ساختمان
structuralization
ایجاد ساختمان
materials
مصالح ساختمان
material
مصالح ساختمان
building costs
هزینههای ساختمان
building connection
انشعاب ساختمان
banded structure
ساختمان نواری
blindage
صافکاری ساختمان
real estate
املاک و ساختمان
administration building
ساختمان اداری
structurally
وابسته به ساختمان
steeple
ساختمان بلند
superstructure
ساختمان فوقانی
apartment building
ساختمان اپارتمانی
entrance
در جلویی
[ساختمان]
steeples
ساختمان بلند
front door
[of house]
در جلویی
[ساختمان]
entrance door
در جلویی
[ساختمان]
building system
سیستم ساختمان
building trade joinery
نجاری ساختمان
building trade worker
تعمیرکار ساختمان
structural
وابسته به ساختمان
entry door
در جلویی
[ساختمان]
fronting
نمای ساختمان
bunkhouse
ساختمان خوابگاه
architectonic
تکنولوژی ساختمان
columnar structure
ساختمان ستونی
building plant
وسایل ساختمان
formation
ساختمان تشکیلات
front
نمای ساختمان
aircraft structure
ساختمان هواپیما
capital construction
ساختمان سرمایه
built in
جزو ساختمان
superstructures
ساختمان فوقانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com