Total search result: 201 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
grey scale |
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری |
|
|
Other Matches |
|
zahn cup |
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال |
black |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
blackest |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
blacked |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
blacks |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
blacker |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
orifice meter |
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ |
precision |
اندازه گیری دقیق |
monochrome |
در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید |
horizontal control |
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای |
aliasing |
روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2- |
anti- |
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها |
selenodesy |
اندازه گیری مکانهای ماه یانقشه برداری محاسباتی کره ماه |
loose yards |
اندازه گیری حجم خاک پس ازکنده شدن از محل خاک برداری |
point size |
برای اندازه گیری نوع یا متن |
viscosimeter |
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته |
chains |
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی |
chain |
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی |
densitometer |
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی |
capacitance bridge |
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت |
instrument for absolute measurement |
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق |
decibels |
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا |
decibel |
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا |
engineering units |
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی |
tape line |
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود |
area |
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری |
areas |
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری |
component efficiency |
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین |
hygrograph |
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی |
theodolites |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
skiascope |
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه |
theodolite |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
lips |
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم |
Dhrystone benchmark |
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر |
caliper |
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود |
calliper |
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود |
dipstick |
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود |
batch |
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن |
batches |
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن |
batcher |
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند |
compensator |
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه |
dipsticks |
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود |
resolving power |
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید. |
stream gaging |
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه |
measuring converter |
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری |
cinematograph |
دوبین فیلم برداری |
gray scale |
اندازه خاکستری |
z scale |
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود |
gyro |
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد |
barn |
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها |
module |
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری |
barns |
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها |
modules |
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری |
typeface |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
typefaces |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
penetrometer |
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف |
soft ware |
وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری |
image format |
اندازه فیلم عکاسی |
ieee |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
geneva stop |
کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد |
declinating station |
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف |
torsionmeter |
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو |
gage |
اندازه وسیله اندازه گیری |
rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
quartz clock |
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود |
adobe type manager |
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
gaging |
اندازه گیری |
gauging |
اندازه گیری |
mensuration |
اندازه گیری |
modules |
اندازه گیری |
measurer |
اندازه گیری |
measuring bridge |
پل اندازه گیری |
metering |
اندازه گیری |
module |
اندازه گیری |
measurment |
اندازه گیری |
measure |
اندازه گیری |
dimensions |
اندازه گیری |
measurements |
اندازه گیری |
dimension |
اندازه گیری |
measurement |
اندازه گیری |
commensurateness |
اندازه گیری |
log wood |
درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.] |
measuring instrument |
دستگاه اندازه گیری |
measuring method |
طریقه اندازه گیری |
compensating error |
خطای اندازه گیری |
measuring transformer |
ترانسفورماتور اندازه گیری |
sound |
اندازه گیری عمق اب |
correlation measurement |
اندازه گیری همبستگی |
soundest |
اندازه گیری عمق اب |
sounded |
اندازه گیری عمق اب |
sounds |
اندازه گیری عمق اب |
instrument transformer |
ترانسفورماتور اندازه گیری |
telemetry |
اندازه گیری ازدور |
measuring device |
تجهیزات اندازه گیری |
telemetering |
اندازه گیری از دور |
commensurable |
قابل اندازه گیری |
measuring |
درخور اندازه گیری |
tapeline |
مترمخصوص اندازه گیری |
maxwell bridge |
پل اندازه گیری ماکسول |
size stick |
الت اندازه گیری پا |
sounding |
اندازه گیری عمق اب |
measurability |
قابلیت اندازه گیری |
measurement of demand |
اندازه گیری تقاضا |
measurement ofland |
اندازه گیری زمین |
size stick |
قالب اندازه گیری |
instrument autotransformer |
ترانسفورماتور اندازه گیری |
chain crew |
متصدیان اندازه گیری |
measuring accuracy |
دقت اندازه گیری |
measuring apparatus |
دستگاه اندازه گیری |
measuring set |
دستگاه اندازه گیری |
measurable |
قابل اندازه گیری |
impedance bridge |
پل اندازه گیری مقاومت |
batching plant |
مرکز اندازه گیری |
final measurement |
اندازه گیری نهایی |
resizing |
اندازه گیری مجدد |
gad |
اندازه گیری طول |
engineering measurement |
اندازه گیری فنی |
gage |
میزان اندازه گیری |
depth measurement |
اندازه گیری عمق |
accuracy to gage |
دقت اندازه گیری |
unit of measurement |
واحد اندازه گیری |
mental measurement |
اندازه گیری روانی |
instrument |
الات اندازه گیری |
method of measurment |
متد اندازه گیری |
frequency measuring bridge |
پل اندازه گیری فرکانس |
meters |
وسیله اندازه گیری |
units of measurment |
واحدهای اندازه گیری |
method of measurment |
طریقه اندازه گیری |
dial bench gage |
میز اندازه گیری |
meter |
وسیله اندازه گیری |
measure |
اندازه گیری کردن |
to take measures |
اندازه گیری کردن |
bathymetry |
اندازه گیری خصوصیات اب |
mensurability |
قابلیت اندازه گیری |
metrology |
علم اندازه گیری |
gauging sheet |
ورق اندازه گیری |
gauging section |
برش اندازه گیری |
measuring sensitivity |
حساسیت اندازه گیری |
measuring well |
چاه اندازه گیری |
measuring relay |
رله اندازه گیری |
frequency measurement |
اندازه گیری فرکانس |
radar measurement |
اندازه گیری رادار |
measuring voltage |
ولتاژ اندازه گیری |
tape measures |
مترمخصوص اندازه گیری |
direct measurement |
اندازه گیری مستقیم |
font metric |
اندازه گیری فونت |
metre |
وسیله اندازه گیری |
metres |
وسیله اندازه گیری |
forescale |
اندازه گیری رنگ اب |
tape measure |
مترمخصوص اندازه گیری |
absolute measurement |
اندازه گیری مطلق |
high tension measurement bridge |
پل اندازه گیری فشار قوی |
characteristically |
اندازه گیری مشخصات یک عنصر |
highfrequency measuring bridge |
پل اندازه گیری فرکانس بالا |
measurement uncertainty |
خطای اندازه گیری [ریاضی] |
length measuring instrument |
دستگاه اندازه گیری طول |
characteristic |
اندازه گیری مشخصات یک عنصر |
bathymetry |
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس |
standard error of measurement |
خطای معیار اندازه گیری |
induction instrument |
دستگاه اندازه گیری القائی |
instrument direction |
سمت اندازه گیری شده |
industrial instrument |
دستگاه اندازه گیری صنعتی |
instrumental error |
خطای دستگاه اندازه گیری |
coupling measuring set |
دستگاه اندازه گیری اتصالی |
petrol gage |
دستگاه اندازه گیری بنزین |
stereometric |
بسهولت قابل اندازه گیری |
instrument board |
تابلوی وسائل اندازه گیری |
electrostatic instrument |
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی |
zoometry |
اندازه گیری اندامهای جانوران |
allometry |
اندازه گیری رشد موجودات |
entropy |
واحد اندازه گیری ترمودینامیک |
yards |
واحد اندازه گیری = 3 فوت |
impedance measuring set |
دستگاه اندازه گیری امپدانس |
automatic measuring system |
سیستم اندازه گیری خودکار |
disruptive voltage measuring apparatus |
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست |
extensometer |
دستگاه اندازه گیری انبساط |
impedance meter |
دستگاه اندازه گیری امپدانس |
indefinite |
غیرقابل اندازه گیری نامعین |
cynometer |
دستگاه اندازه گیری امواج |
scantling |
میله اندازه گیری ذرع |
micrometry |
اندازه گیری با ذره سنج |
telemetry |
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت |
acoumetry |
اندازه گیری قدرت حس شنوایی |
sensitometry |
اندازه گیری حساسیت چشم |
gas meter |
دستگاه اندازه گیری گاز |
frequency meter |
دستگاه اندازه گیری فرکانس |
water staff gauge |
اشل اندازه گیری عمق اب |
yard |
واحد اندازه گیری = 3 فوت |
utile |
واحد اندازه گیری مطلوبیت |
measuring arrangement |
نطم و ترتیب اندازه گیری |
watt |
واحد اندازه گیری الکتریسیته |
maxwell wien bridge |
پل اندازه گیری ماکسول-وین |
watts |
واحد اندازه گیری الکتریسیته |
time |
اندازه گیری زمان یک عملیات |
measurement of benefits and costs |
اندازه گیری منافع و هزینه ها |