Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
scud
سبک رفتن تکان خوردن
scudded
سبک رفتن تکان خوردن
scuds
سبک رفتن تکان خوردن
Other Matches
wag
تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagging
تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged
تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wags
تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
shog
تکان خوردن تکان دادن
jumbling
تکان تکان خوردن
jumbles
تکان تکان خوردن
jumbled
تکان تکان خوردن
jumble
تکان تکان خوردن
joggles
تکان تکان خوردن
joggled
تکان تکان خوردن
joggle
تکان تکان خوردن
joggling
تکان تکان خوردن
shimmey
تکان تکان خوردن
shimmy
تکان تکان خوردن
wagged
تکان خوردن
nyctitropic
در شب تکان خوردن
quake
تکان خوردن
vibrated
تکان خوردن
quaked
تکان خوردن
jounce
تکان خوردن
quakes
تکان خوردن
quaking
تکان خوردن
vibrating
تکان خوردن
vibrates
تکان خوردن
wags
تکان خوردن
sniggle
تکان خوردن
vibrate
تکان خوردن
wagging
تکان خوردن
wag
تکان خوردن
hotch
تکان خوردن
jolt
تکان دادن یا خوردن
shocked
تکان سخت خوردن
budge
تکان جزئی خوردن
budges
تکان جزئی خوردن
budged
تکان جزئی خوردن
budging
تکان جزئی خوردن
shocks
تکان سخت خوردن
to stir out of the house
از خانه تکان خوردن
jolting
تکان دادن یا خوردن
shock
تکان سخت خوردن
jolted
تکان دادن یا خوردن
jolts
تکان دادن یا خوردن
to sustain a shock
تکان خوردن ونیفتادن
moves
حرکت کردن تکان خوردن
move
حرکت کردن تکان خوردن
wobbles
مثل لرزانک تکان خوردن
wiggled
وول خوردن تکان دادن
moved
حرکت کردن تکان خوردن
wiggling
وول خوردن تکان دادن
wobble
مثل لرزانک تکان خوردن
wobbled
مثل لرزانک تکان خوردن
wobbling
مثل لرزانک تکان خوردن
wiggle
وول خوردن تکان دادن
wiggles
وول خوردن تکان دادن
twinkle
برق زدن یاتکان تکان خوردن
jolting
دست انداز داشتن تکان خوردن
jolts
دست انداز داشتن تکان خوردن
twinkles
برق زدن یاتکان تکان خوردن
twinkled
برق زدن یاتکان تکان خوردن
jolted
دست انداز داشتن تکان خوردن
surging
تکان خوردن لغزش پیدا کردن
jolt
دست انداز داشتن تکان خوردن
shake a leg
<idiom>
تکان بخوری ،زودتر راه رفتن
to make a move
پاشدن و رفتن مهره را تکان دادن
shocks
ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shocked
ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shock
ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
totters
پس و پیش رفتن تلو تلو خوردن
totter
پس و پیش رفتن تلو تلو خوردن
tottered
پس و پیش رفتن تلو تلو خوردن
shakable
تکان دادنی تکان خوردنی
shakeable
تکان دادنی تکان خوردنی
to play a good knife and fork
ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
swag
تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
tripped
لغزش خوردن سکندری خوردن
tumbled
غلت خوردن معلق خوردن
trips
لغزش خوردن سکندری خوردن
tumble
غلت خوردن معلق خوردن
tumbles
غلت خوردن معلق خوردن
trip
لغزش خوردن سکندری خوردن
grog
دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
pussyfoot
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
to drink wine
می خوردن شراب خوردن
mouch
راه رفتن دولادولاراه رفتن
trotting
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
smooths
بی تکان
smooth
بی تکان
smoothed
بی تکان
shakes
تکان
jerk
تکان
rocking
تکان
stroking
تکان
smoothest
بی تکان
wagging
تکان
shock
تکان
heart quake
تکان دل
wagged
تکان
jolts
تکان
shocked
تکان
movement
تکان
concussion
تکان
jerking
تکان
jolt
تکان
nods
تکان سر
nodding
تکان سر
nodded
تکان سر
nod
تکان سر
shocks
تکان
rocks
تکان
wag
تکان
jolting
تکان
jostle
تکان
motions
تکان
wags
تکان
jolted
تکان
shaking
تکان
jerks
تکان
jarring
تکان
rocked
تکان
motion
تکان
rock
تکان
motioning
تکان
motioned
تکان
shake
تکان
stroke
تکان
jostled
تکان
jostles
تکان
jerked
تکان
strokes
تکان
jostling
تکان
stroked
تکان
startle
تکان دادن
tremors
تکان جنبش
mind-blowing
تکان دهنده
hitch
تکان دادن
movable
تکان دادنی
tremor
تکان جنبش
hitched
تکان دادن
hitches
تکان دادن
startles
تکان دادن
flicking
تکان ناگهانی
jolting
تکان ضربه
jolts
تکان دادن
mind-boggling
تکان دهنده
wagger
تکان دهنده
flicked
تکان ناگهانی
jolts
تکان ضربه
convulsions
تکان اشوب
flicks
تکان ناگهانی
flick
تکان ناگهانی
convulsion
تکان اشوب
startled
تکان دادن
Yankee
تکان تنددادن
rocks
تکان دادن
shock
ضربه تکان
shock
تکان دادن
shocked
ضربه تکان
rocked
تکان دادن
hustles
تکان دادن
jerking
تکان تند
shocked
تکان دادن
jounce
تکان دادن
hustling
تکان دادن
jerk
تکان تند
jerked
تکان تند
hustled
تکان دادن
shocks
تکان دادن
jerks
تکان تند
commove
تکان دادن
convulsively
تکان دهنده
Yankees
تکان تنددادن
shocking
تکان دهنده
wood pusher
چوب تکان ده
rock
تکان دادن
hitching
تکان دادن
hustle
تکان دادن
shocks
ضربه تکان
convulsive
تکان دهنده
tremour
تکان جنبش
con cuss
تکان دادن
shaking
تکان دادن
jiggling
تکان اهسته
jiggles
تکان اهسته
jiggled
تکان اهسته
actimeter
تکان سنج
jiggle
تکان اهسته
shrug off
تکان دادن
smoothe
روان بی تکان
succussion
تکان سخت
beck
تکان سریادست
shaker
تکان دهنده
budging
تکان دادن
jarring
تکان دهنده
stirs
تکان دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com