Total search result: 106 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
triliteral |
سه حرفی |
|
|
Search result with all words |
|
logical |
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است |
slide |
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده |
slides |
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده |
digit |
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است |
digits |
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است |
zip |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
zipped |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
zipping |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
zips |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
prefix |
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود |
prefixes |
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود |
echo |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
echoed |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
echoes |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
echoing |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
clapper |
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد |
clappers |
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد |
question mark |
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند |
question marks |
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند |
fill |
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود |
fill |
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند |
fills |
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود |
fills |
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند |
drive |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
drives |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
emptied |
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست |
emptier |
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست |
empties |
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست |
emptiest |
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست |
empty |
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست |
literal |
حرفی لفظی |
literal |
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند |
palaver |
پر حرفی کردن |
floating |
غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد |
new |
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد |
new- |
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد |
newer |
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد |
newest |
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد |
null |
رشتهای که هیچ حرفی ندارد |
null |
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد. |
end |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
ended |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
ends |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
redirect |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
redirected |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
redirecting |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
redirects |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
lexical |
حرفی |
lettered |
حرفی |
reviling |
بد حرفی |
ascii |
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد |
BAT file extension |
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم |
BMP |
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است |
codepages |
تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است |
com file |
در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست |
d. letter |
حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند |
epenthesis |
الحاق حرفی درمیان کلمه |
erase character |
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است |
escape character |
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد |
EXE file |
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست |
filename |
اسم سه حرفی که به همران اسم فایل بیان کننده نوع استفاده فایل است |
garrulity |
پر حرفی |
he had no more no to say |
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت |
incommunicatively |
با کم حرفی |
incommunicativeness |
کم حرفی |
labialize |
حرفی را بصورت شفوی اداکردن |
letter quality |
کیفیت حرفی |
LIST chunk |
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است |
logogram |
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد |
logograph |
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد |
long tongue |
پر حرفی |
monomial |
تک حرفی |
numeric |
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است . |
nundinal letter |
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت |
pass a remark |
حرفی زدن |
pauciloquy |
کم حرفی |
reserved character |
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود |
snd |
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد |
speak a word |
چیزی بگویید حرفی بزنید |
spirant |
حرفی که بااصطکاک نفس اداگردد |
substitute character |
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود |
taciturnity |
کم حرفی |
teragram |
واژه چهار حرفی |
tetragraph |
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل |
to be sparing of words |
مضایقه ازحرف زدن کردن کم حرفی کردن |
to gain any ones ear |
کسیرا اماده شنیدن حرفی |
to insert a letter in a word |
حرفی را در میان واژهای جادادن |
to make a remark |
حرفی زدن افهار نظری کردن |
trigram |
هجای بی معنی سه حرفی |
trigraph |
سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد |
triliteral |
کلمه سه حرفی |
triliteralism |
حالت سه حرفی |
uniliteral |
یک حرفی |
vertical diagraph |
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود |
what have you to say? |
چه حرفی دارید |
who said so? |
که چنین حرفی زد |
four-letter word |
واژهیچهار حرفی |
four-letter words |
واژهیچهار حرفی |
That is fine by me if you agree. |
اگر موافقی من هم حرفی ندارم |
Suit the action to the word. |
حرفی را فورا" عملی کردن |
Other Matches |
|
To tald someones head off. |
سر کسی را بردن ( با پ؟ حرفی ) |
To take offence at something . To take something to heart . |
حرفی را بدل گرلتن |
slip of the tongue <idiom> |
حرفی رانسنجیده زدن |
But no one was ever talking about that! |
اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد! |
Mamihlapinatapai |
نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند. |