English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (3 milliseconds)
English Persian
clypeate سپری
Other Matches
survive سپری کردن
survived سپری کردن
survives سپری کردن
surviving سپری کردن
t beam تیر سپری
elapses سپری شدن
elapsing سپری شدن
expired سپری شده
cesser سپری شدن
to run on سپری شدن
elapse سپری شدن
passage سپری شدن
expiration سپری شدن
expirations سپری شدن
passages سپری شدن
lapses زوال سپری شدن
elapsed time مدت سپری شده
upped سپری شده سربالایی
upping سپری شده سربالایی
lapsing زوال سپری شدن
lapse زوال سپری شدن
up سپری شده سربالایی
while سپری کردن گذراندن
expiring سپری شدن بپایان رسیدن
expire سپری شدن بپایان رسیدن
expires سپری شدن بپایان رسیدن
hold زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
holds زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
branch cutoff دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
block time زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
interval timer شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
expiration انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن
expirations انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
lapse vi سپری شدن منتقل شدن
pass رد شدن سپری شدن
passes رد شدن سپری شدن
passed رد شدن سپری شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com