English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
Other Matches
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
hard stand بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
terminal service company گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
military platform سکوی نظامی
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
wallow course خندق ضدعفونی خودروها
servicing سرویس کردن خودروها
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
light line خط خاموش کردن چراغ خودروها
traffic release ساعت عبور ازاد خودروها
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
alighting area نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
cone penetrometer وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
wharfs بارانداز
jetties :بارانداز
jetty :بارانداز
dockside بارانداز
docks بارانداز
wharves بارانداز
wharf بارانداز
dock بارانداز
depots بارانداز
quays بارانداز
depot بارانداز
docked بارانداز
quay بارانداز
hard stand بارانداز هوایی
free docks تحویل در بارانداز
quay wall دیوار بارانداز
beach master رئیس بارانداز
terminal operations عملیات بارانداز
dockers کارگر بارانداز
docker کارگر بارانداز
dock yard محوطه بارانداز
exq تحویل در بارانداز
discharge capacity فرفیت تخلیه بارانداز
quayside زمین اطراف بارانداز
sea island terminal بارانداز داخل دریا
beach unit یکان تهیه بارانداز
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
alternate water terminal بارانداز ابی موقت
dock warrant رسید انبار بارانداز
ex quay تحویل در بارانداز مقصد
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
rear waistlock and side sweep درو با مایه سالتو و بارانداز
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
rallying points محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying point محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
holdees پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
navigation head بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
board سکوی شیرجه
seated سکوی استقرار
quay سکوی بارگیری
seat سکوی استقرار
benches سکوی کوهستانی
quays سکوی بارگیری
bema سکوی خطابه
median سکوی میانی
cavalier سکوی نگهبانی
shelf سکوی کوهستانی
back berm سکوی پایه
median سکوی وسط
testing stand سکوی ازمایش
artillery mount سکوی نصب
boarded سکوی شیرجه
loading site سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
bench سکوی کوهستانی
jumping hill سکوی پرش
flight platform سکوی پرواز
launcher سکوی پرتاب
platforms سکوی شیرجه
platform سکوی شیرجه
pallet سکوی بار
pallets سکوی بار
artillery mount سکوی توپخانه
seats سکوی استقرار
channelising island سکوی جداساز
starting block سکوی شروع
pedestals سکوی اتش
platform 3 سکوی شماره 3
berm سکوی شیب بر
staging سکوی کار
entablement سکوی مجسمه
decks سکوی موتور
starting platform سکوی شروع
stanchion سکوی استقرار
deck سکوی موتور
soft missile base سکوی بی حفاظ
central reserve سکوی میانی
projectile flat سکوی گلوله
central reserve سکوی وسط
pedestals سکوی تیر
pedestal سکوی تیر
decked سکوی موتور
pedestal سکوی اتش
blast برخاستن از سکوی پرتاب
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
railhead سکوی راه اهن
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
low board سکوی یک متری شیرجه
high board سکوی شیرجه 3 متری
inside berm سکوی شیببر درونی
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
decked سکوی جلوی تانک
launching site سکوی پرتاب موشک
deck سکوی جلوی تانک
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
decks سکوی جلوی تانک
thwarts سکوی نشیمن قایق
hard base سکوی پرتاب مستحکم
launching pad سکوی پرتاب موشک
channelising island سکوی هدایت کننده
ambon میز [سکوی] خطابه
pad سکوی پرتاب رسانگر
pads سکوی پرتاب رسانگر
launching pads سکوی پرتاب موشک
ambo میز [سکوی] خطابه
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
railway end پل سکوی راه اهن
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
bema سکوی وعظ درکلیسا
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
platform سکوی ایستگاه راه آهن
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
dispersal lays محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
soldiers نظامی
mil نظامی
martin نظامی
fort دژ نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com