Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
replenish
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishing
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
Other Matches
charge
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
meter power supply
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
dry cell battery
باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
retrain
ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
NiCad
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
NiMH
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
re endorsement
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerate
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
creepage
مد الکتریسیته
electricity
الکتریسیته
voltage source
منبع الکتریسیته
electric conduction
هدایت الکتریسیته
brain potential
الکتریسیته مغز
animal electricity
الکتریسیته بدن
electrically
مربوط به الکتریسیته
electrical
مر بوط به الکتریسیته
electric generator
مولد الکتریسیته
static electricity
الکتریسیته ساکن
positive electricity
الکتریسیته مثبت
electric doublet
دو قطبی الکتریسیته
electrostatics
الکتریسیته ساکن
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
induced electricity
الکتریسیته القائی
electric current
جریان الکتریسیته
inductive capacity
ثابت دی الکتریسیته
electric conductor
هادی الکتریسیته
nuclear electricity
الکتریسیته هستهای
electro physic
فیزیک الکتریسیته
negative electricity
الکتریسیته منفی
electric dipole
دو قطبی الکتریسیته
piezo electric effect
اثر پیزو- الکتریسیته
magnetoelectric
مربوط به الکتریسیته القایی
electrometer valve
لامپ الکتریسیته سنج
electrometer tule
لامپ الکتریسیته سنج
generator
وسیله تولید الکتریسیته
coulomb
واحد اندازه الکتریسیته
generators
وسیله تولید الکتریسیته
hot-wires
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wired
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire
سیم حاوی الکتریسیته
hot wire
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wiring
سیم حاوی الکتریسیته
electric
آنچه با الکتریسیته کار میکند
mains electricity
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
ribbon switch
مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
insulator
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulators
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
polar
دارای الکتریسیته مثبت و منفی
phase difference
اختلاف فاز جریان الکتریسیته
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
static
الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
galvanism
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
inductivity
ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
nonsparking
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
hydro electric
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
conductors
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductor
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
permittivity
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
hydro-electric
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electrostatic charge
بار الکتریسیته ساکن
[که در اثر مالش بوجود می آید.]
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
decibel
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powered
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
decibels
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
power
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
storage cell
باتری
battery charger
باتری پر کن
heater battery
باتری ا
battery charging rectifier
باتری پر کن
chargers
باتری پر کن
charger
باتری پر کن
battery copper
مس باتری
filament battery
باتری ا
battery water
اب باتری
batteries
باتری
h.b. battery
باتری ا
battery
باتری
b battery
باتری ب
h.t. battery
باتری ب
c battey
باتری سی
IEC connector
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
three pin plug
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
electronic
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
actinoelectric
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
edison
باتری ادیسن
battery capacity
فرفیت باتری
battery voltage
ولتاژ باتری
battery vise
گیره باتری
battery carbon
زغال باتری
battery carrier
شاسی باتری
battery turntable
میز باتری
battery terminal
قطب باتری
battery case
جعبه باتری
battery solution
محلول باتری
battery receiver
رادیو باتری
battery polarization
قطبش باتری
battery box
جعبه باتری
burning rack
قاب باتری
dry storage battery
باتری ژلاتینی
dry battery
باتری خشک
acummulator battery
باتری بارشدنی
rechargeable battery
باتری بارشدنی
air cell a battery
باتری رادیو
battery electrode
الکترود باتری
b. eliminator
جانشین باتری ب
standby battery
باتری اضطراری
battery acid
اسید باتری
cell cover
درپوش باتری
battery ammeter
امپرسنج باتری
battery cell
پیل باتری
battery plate
صفحه باتری
battery isolator
لایی باتری
automobile battery
باتری اتومبیل
battery current
برق باتری
battery discharger
باتری خالی کن
battery insulator
عایق باتری
hold down for batteryseparator
میانگیردار باتری
battery hold down
میانگیردار باتری
battery syringe
سرنگ باتری
battery filler
سرنگ باتری
solution of battery
الکترولیت باتری
discharger for battery
باتری خالی کن
isolator for battery plate
لایی باتری
battery cradle
کلاف باتری
battery paint
رنگ باتری
secondary cell
پیل باتری
battery charging cable
کابل باتری پر کن
battery oven
کوره باتری
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
battery mounting
پایه باتری
battery liquid
الکترولیت باتری
battery liquid
مایع باتری
battery jar
فرف باتری
battery charging rheostat
رئوستای باتری پر کن
batterty cover
سرپوش باتری
battery electrolyte
الکترولیت باتری
polarization
پلاریزاسیون باتری
stand by battery
باتری یدکی
ignition battery
باتری استارت
voltaic battery
باتری ولتایی
grid of a battery
شبکه باتری
gravity battery
باتری وزنی
gelatine battery
باتری خشک
gelatine battery
باتری ژلاتینی
floating battery
باتری ذخیره
storage battery
باتری انبارهای
storage battery
باتری بارشدنی
storage cell
پیل باتری
battery insulator
میانگیر باتری
pillar post of battery
ستون باتری
plante cell
باتری پلانته
alkaline battery
باتری قلیایی
starting battery
باتری استارت
secondary battery
باتری بارشدنی
secondary battery
پیل باتری
sediments
درد باتری
lighting battery
باتری روشنایی
sediment
درد باتری
nickel iron battery
باتری ادیسن
impurities in battery
ناخالصیهای باتری
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
pasted plate
صفحه باتری خمیری
faure plate
صفحه باتری خمیری
battery hydrometer
چگالی سنج باتری
group of battery plates
دسته صفحات باتری
plate press
پرس صفحه باتری
overfilling of battery
سرشار کردن باتری
overdischarge of battery
تخلیه فرساینده باتری
lead acid battery
باتری سرب- اسید
idle voltage of battery
ولتاژ هرز باتری
heater battery
باتری گرم کننده
hardened battery plate
صفحه باتری سخت
battery connector
رابط پیل باتری
cell connector
رابط پیل باتری
local action
تخلیه موضعی باتری
area of battery plate
سطح صفحه باتری
nickel iron battery
باتری نیکل-اهن
to charge the battery
باتری را بار کردن
ampere hour efficiency of storage batter
بازده باتری انبارهای
battery jar spacer
لایی فرف باتری
plante battery plate
صفحه باتری پلانته
discharge
خالی کردن باتری
back
که یک باتری پشتیبان دارد
battery still
دیگ تقطیر باتری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com